اسم کردی - صفحه 4

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

بابا

با احترام اسم از پدر بردن، پدر بزرگ، تخلص شاعرکرد «حسین کرم الله»، نام شاعرو عارف کرد «بابا طاهر عر ...


پسر

کردی
بابان/baban/

خانه پدری، خانةپدری، نام عشیرةایی درکردستان، نام منطقةای در کردستان، لقب چند تن از احکام سلسله ‏باب ...


دختر

کردی
بابوس/babos/

نام پدر اورونت پادشاه ‏سکایی، نام کوهی در بانه ( نگارش کردی


دختر

کردی
بابیلان/babilan/

لفظ نوازش دختر کوچک از روی محبت، لفظ نوازش دختر کوچک از روی محبت ( نگارش کردی


دختر

کردی
باپوک

کولاک ( نگارش کردی


پسر

کردی
باپیر

پدر بزرگ، کنایةاز دانای کهنسال، تخلص شاعر کرد «باپیر دینوری» ( نگارش کردی


پسر

کردی
باپیو

بادسنج ( نگارش کردی


دختر

کردی
باتوف

نام گیاهی است با گلهای قرمز رنگ ( نگارش کردی


دختر

کردی
باتینوک/batinok/

گل آلاله، آلاله ( نگارش کردی


دختر

کردی

گل
باتینک/batink/

غنچه تازه ‏شکفته، غنچة تازه ‏شکفتة ( نگارش کردی


دختر

کردی
بازور

نام پرندةایی کوچک خاکستری رنگ ( نگارش کردی


دختر

کردی
بازیار/bāzyār/

بازدارنده، ( در قدیم ) کشاورز، برزگر، کارگر کشاورزی، ( در قدیم ) مربی و نگهدارنده باز، میر شکار، با ...


پسر

فارسی، کردی
بازیان/bazyan/

مکانی نزدیک سلیمانیه، مکان روباز، مکانی نزدیک سلیمانیه ‏محل یکی از جنگهای شیخ محمود حفید با انگلستا ...


پسر

کردی
باژار

شهرک، بازار، مکان داد و ستد ( نگارش کردی


پسر

کردی
باژوران

جنوبیها، طایفةایی از کردها ( نگارش کردی


دختر

کردی
باژیر

شهر ( نگارش کردی


دختر

کردی
باژیلان

محل وزش باد، قبیلةایی از کردها کة در اطراف خانقین سکونت دارند ( نگارش کردی


دختر

کردی
باسام

ترسناک ( نگارش کردی


پسر

کردی
باستان/bāstān/

قدیمی، دیرینه، کهنه، گذشته، مربوط به گذشته ی دور، زمان قدیم، ( در قدیم ) ( به مجاز ) پیر و سالخورده ...


پسر

فارسی، کردی

تاریخی و کهن
باستینگ/basting/

گل نو شکفته، گل نو شکفتة ( نگارش کردی


دختر

کردی
باسکار/baskar/

قدرتمند، توانمند در بحث و استدلال، توانمند در بحث و استدلال ( نگارش کردی


دختر

کردی
باسکان

قلةهای چند کوه ‏در یک سلسلةجبال ( نگارش کردی


پسر

کردی
باشار/bashar/

چاره، علاج، درمان، مقاومت، مقابله، درمان ‏ ( نگارش کردی


پسر

کردی
بستک

رختخواب، نام یکی از بزرگان دورة سکایی ( نگارش کردی


پسر

کردی
بستیر

نوعی فرش با نقش‏های خیلی زیبا ( نگارش کردی


پسر

کردی
بسود

دارای فایده ( نگارش کردی


پسر

کردی
بسوز

از ته دل ( نگارش کردی


پسر

کردی
بسیه

کافی ( نگارش کردی


پسر

کردی
بشدار/bashdar/

سهیم، شریک، شریک ( نگارش کردی


دختر

کردی
بشکو

شرکت سهامی ( نگارش کردی


دختر

کردی
بفران/bafran/

معصوم و پاک مانند برف، معصوم و روپاک مانند برف ( نگارش کردی


دختر

کردی
بفرانبار

هنگام باریدن برف، نام اولین ماةزمستان، دی ماه ( نگارش کردی


دختر

کردی
بفرین/bafrin/

برف و بوران


دختر

کردی
بلار/belar/

آدم شوخ طبع، آدم شوخ طبع ( نگارش کردی


دختر

کردی
بلالوک

آلوبالو ( نگارش کردی


دختر

کردی
بلباس/belbas/

به برخی عشایر کرد بلباس می‏گویند، بة برخی عشایر کرد بلباس می‏گویند ( نگارش کردی


پسر

کردی
بلنجه/belanje/

نوعی گل خوشبو وخوشرنگ، خرامان، صاحب خرام، نوعی گل خوشبو وخوشرنگ ( نگارش کردی


دختر

کردی

گل
بلواژ

آبگینه ( نگارش کردی


دختر

کردی
بلویر

نی‏لبک ( نگارش کردی


پسر

کردی
بلیسه

لهیب، شراره ( نگارش کردی


دختر

کردی
بلیمت

نابغه ( نگارش کردی


پسر

کردی
بلین/belin/

عهد، قرار، قرار ( نگارش کردی


دختر

کردی
بنار

دامنةکوةکه ‏رو به ‏دشت است ( نگارش کردی


پسر

کردی
بناز/benaz/

نازنین، نازنین ( نگارش کردی


دختر

کردی
بنان/banān/

سرانگشت، انگشت، ( اعلام ) غلامحسین بنان [، شمسی] خواننده ی ایرانی، فرزند کریم خان بنان الدوله بود، ...


پسر، دختر

عربی، کردی

مذهبی و قرآنی
بناو

نوعی درخت محکم و سخت کة بة خاطر سنگینی به زیر آب فرو می‏رود ( نگارش کردی


دختر

کردی
بناوان/benavan/

کدبانو، خانه دار، خانةدار ( نگارش کردی


دختر

کردی
بنتا/benta/

نو نهال


دختر

کردی
بتام

خوشمزه ( نگارش کردی


پسر

کردی
بتاو

سریع ( نگارش کردی


پسر

کردی
بتمان

نام رودخانةای در کردستان ( نگارش کردی


دختر

کردی
بتین/betin/

پرحرارت، قدرتمند، قدرتمند ( نگارش کردی


دختر

کردی
بجرگ

کنایه ‏از آدم بیباک وشجاع ( نگارش کردی


پسر

کردی
بچکول

کوچک ( نگارش کردی


دختر

کردی
بختان

بد شانسی ( نگارش کردی


دختر

کردی
بختوان/bakhtovan/

مدینه ‏فاضله، مدینه ‏فاضلة ( نگارش کردی


دختر

کردی
بختور/bakhtvar/

بهروز، کامران، دارای روزگار خوش، دارای روزگار خوش ( نگارش کردی


دختر

کردی
بختیاری

خوشبختی، کامرانی، یکی از تیرةهای بزرگ کرد لرستان، یکی از لهجةهای زبان کردی ( نگارش کردی


پسر

کردی
بورچین

مرغابی ماده ( نگارش کردی


دختر

کردی
بورژین/borzhin/

زندگی طلایی


پسر

کردی
بوژان/bozhan/

نمو کردن، شکوفا شدن، بةخود بالیدن ( نگارش کردی


پسر

کردی
بوژانه/bužāne/

نام گیاهی با برگ های ریز، ( کردی، بیژان ) گیاهی دارای برگ های ریز و ساقه های دراز و گل های بور رنگ ...


دختر

کردی

طبیعت
بوسیان

از قبایل ماد ( نگارش کردی


پسر

کردی
بونخوش/bonkhosh/

خوشبو، خوشبو ( نگارش کردی


دختر

کردی
بوندار/bondar/

دارای بوی خوش، دارای بوی خوش ( نگارش کردی


دختر

کردی
بوکان/bukan/

زیبارویان، عروسها، نام شهری در کردستان ( نگارش کردی


دختر

کردی
بوکبویانی/bokboyani/

نو عروس، نو عروس ( نگارش کردی


دختر

کردی
بوکین

خیمه ‏شب بازی ( نگارش کردی


دختر

کردی
بوین/boeen/

خوشبو، خوشبو ( نگارش کردی


دختر

کردی
بکیل

شخم زن ( نگارش کردی


دختر

کردی
بی باک

با جرأت ( نگارش کردی


پسر

کردی
بی بش

محروم ( نگارش کردی


پسر

کردی
بی توش

همیشه ‏سایه ( نگارش کردی


دختر

کردی
بی چم

هیئت، سیما ( نگارش کردی


دختر

کردی
بی خال

بی نشان ( نگارش کردی


دختر

کردی
بی خم

آرامش ( نگارش کردی


دختر

کردی
بی نور

دیدنی ( نگارش کردی


دختر

کردی
بی وینه

بی نظیر ( نگارش کردی


دختر

کردی
بی کس

تنها و بدون حامی ( نگارش کردی


پسر

کردی
بیاره

نام روستایی ( نگارش کردی


پسر

کردی
بیانه

نگا « بةیان» ( نگارش کردی


دختر

کردی
بیبون

گلی وحشی کةدر کوهستانهای کردستان فراوان سبز می‏شود، بابونة ( نگارش کردی


دختر

کردی
بیتاوان/bitavan/

بی گناه، بی گناة ( نگارش کردی


پسر

کردی
بیرشاد/birshad/

یادمان خوشحالی، یادمان خوشحالی ( نگارش کردی


پسر

کردی
بهیز/bahiz/

نیرومند، قوی، نیرومند ( نگارش کردی


پسر

کردی
بوار

محل عبور در رودخانه ( نگارش کردی


پسر

کردی
بوبان

بةسوی بالا ( نگارش کردی


پسر

کردی
بوتان

لهجةای در زبان کردی ( نگارش کردی


پسر

کردی
بودیان

نام یکی از قبایل ماد ( نگارش کردی


پسر

کردی
بورباش

از فرمانروایان کاسی ( نگارش کردی


پسر

کردی
پرزین/parzin/

پرچینی از گلهای ریز به دور باغات


دختر

کردی
پرژان/parzhan/

کار


دختر

کردی
پرشنگ/parshang/

قطره های آب که پاشیده می شود


دختر

کردی
پروشه/poroshe/

دانه های برف


دختر

کردی
بیرگا/birga/

یادگه، یادگه بیرگه یادگه ( نگارش کردی


پسر

کردی
بیرور/biror/

متفکر، متفکر ( نگارش کردی


پسر

کردی
بیرون

پرنده ای که محل زندگی ندارد ( نگارش کردی


دختر

کردی
بیری

زنی که شیر می دوشد ( نگارش کردی


دختر

کردی
بیریفان

دوشیدن شیر گوسفند توسط دختران در کوهستان هنگام بهار ( نگارش کردی


دختر

کردی
بیزار

کسی که ‏از اعمال زشت پرهیز کند ( نگارش کردی


پسر

کردی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختراسم پسر کردیاسم دختر کردی