اسم کردی - صفحه 8
آوردن، آوردن ( نگارش کردی
دختر
کردی هیوان
ایوان تراس، ایوان تراس ( نگارش کردی
دختر
کردی واتیار
سخنگو، سخنگو ( نگارش کردی
پسر
کردی وادیار
اینطور که پیداست، ظاهر امر، ظاهر امر ( نگارش کردی
پسر
کردی وارش
باران، باریدن باران، ( کردی ) ( = وارشت ) بارش
دختر، پسر
کردی، مازندرانی
طبیعت کامشاد
آرزوی شاد، مرکب از کام ( خواسته، آرزو ) + شاد
پسر
کردی، فارسی کاندیش
اندیشه
پسر
کردی کانیلان
دره پر از چشمه
دختر
کردی کاوان
صخره، کاویان، منسوب به کاوه
پسر
کردی، فارسی ویرا
شجاع، شجاع ( نگارش کردی
پسر
کردی ویس
نام دختر قارن و شهرو در داستان ویس و رامین، ( اَعلام ) ) نام دختر قارن و شهرو در داستان ویس و رامین ...
دختر، پسر
فارسی، کردی
تاریخی و کهن وینه
عکس، تصویر، سبد میوه چینی، مانند، مثل، ( اعلام ) نام روستایی در کردستان
دختر
کردی کلارا
نور چشم، نام راهبه ای ایتالیایی
دختر
کردی، فرانسوی کواژین
باهم زندگی کردن
پسر
کردی کوچیار
یار کوتاه قد، یارکوتاه قد ( نگارش کردی
دختر
کردی کورداک
پرش کننده
پسر
کردی کوژیر
دانا و عاقل
پسر
کردی کوژین
همه زندگی
پسر
کردی کوشانه
بانوی تلاشگر، مونث کوشان، دختر ساعی، بانوی تلاشکر
دختر
کردی، فارسی یکمال
ثروت تقسیم نشدة، دوست جانجانی ( نگارش کردی
دختر
کردی یکیتی
اتحاد، اتحاد ( نگارش کردی
دختر
کردی کویستان
کوهستان
دختر
کردی کژین
جامه ابریشمی یا ابریشم
دختر
کردی یارسان
همراهی و پیروی از سلطان
پسر
کردی کجیر
رهبر و پیشوا
پسر
کردی