اسم با حرف ش - صفحه 4

خدای پادشاه

آبشار

بازمانده یا پنهان

پادشاه مقدس

شیرویه

پادشاه آریایی

شیعی

شفا دهنده، نجات دهنده

همدم شاه، شهریار، ( اعلام ) ( = پیر شهریار، پیر شالیار ) نام پیری در اورامان از مغان زردشتی موسوم ب ...

حاوی، دارنده، کامل، فراگیرنده، نام یکی از رهبران مذهبی و سران عشایر قفقاز

شأن، مقام و مرتبه، درجه، ( = شأن )، ارزش، اعتبار، شکوه، جلال و عظمت، ( در قدیم ) کار مهم، رسم، قاعد ...

نامدار

کسی که در تصمیم و نظر خود پا برجاست، مصمم

آفتاب بلندی ها، ( اَعلام ) شمس المعالی قابوس ابن وشمگیر: امیر [، قمری] سلسله ی زیاریان در شمال ایرا ...

شنونده، نام یکی از برادران یوسف ( ع )

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی و جزو سپاه پیران ویسه در زمان افراسیاب تورانی

باد شمال، نام روستایی در نزدیکی بندرعباس

حاصلخیز، برکت یافته

از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری ایرانی در درگاه خسروپرویز پادشاه ساسانی

از شخصیتهای شاهنامه، از شخصیتهای شاهنامه و از بزرگان ایرانی در زمان یزگرد پادشاه ساسانی

شوخ، از شخصیتهای شاهنامه، نام شاه هند و جزو سپاهیان افراسیاب تورانی

شاه موبد

پادشاهان

بال بزرگ، بزرگترین پر از پرهای بال مرغ، ( = شاه بال )، شهپر، بزرگترین پر پرنده

برادر زرین ملک در داستان ملک بهمن

شاه دل

حاکم شهر، نام یکی از سپهسالاران مازندران

نام یکی از پادشاهان ساسانی

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از خردمندان ایرانی در زمان یزدگرد پادشاه ساسانی، ( شهر، ان ( پسوند نسب ...

حاکم شهر

شهر ( فارسی ) + تاش ( ترکی ) همسایه و همشهری

نام روستایی در نزدیکی شیراز، نام یکی از سرداران طبرستان

از اساطیر شاهنامه

از شخصیتهای شاهنامه، نام وزیر طهمورث که مردی دانا و پارسا بود و شاه را به نیکی راهنمایی می کرد

شهری، اهل شهر

فاتح شهر، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری ایرانی و سالار اردشیر بابکان پادشاه ساسانی

شهربان، نگهبان شهر

نهر و رودخانه بزرگ، نام سازی

شهنام، از نامهای باستانی

نام یکی از نجبای ایرانی در زمان ساسانیان

نام ماه ششم از سال شمسی، نام فرشته نگهبان آتش، نام روز چهارم از هر ماه شمسی در ایران قدیم

پادشاه آتش

شاهپور پسر شاه، شاهزاده، شه ( فارسی ) + فور ( معرب پور )

نام پسر ابولخیر، اخترشناس و ریاضیدان ایرانی

یاد شاه، مرکب از شه ( شاد ) + یاد ( خاطره )