اسم با حرف ر - صفحه 5
آهو، نام حیوانی است
دختر
عربی، یونانی ریکا
محبوب، معشوق
دختر
فارسی ریکان
نام روستایی در نزدیکی جهرم
دختر، پسر
فارسی رؤیا
( عربی ) خواب، آنچه در خواب بینند، ( به مجاز ) چهره ی زیبا و مطلوبی است که در عالم خواب دیده شود، ر ...
دختر
عربی رابر
پیشوا و رهبر
پسر
کردی رابو
نام گلی از گلهای بهاری
دختر
فارسی
گل رادن
زعفران، سرخی به زردی آمیخته، سرخی که به زردی آمیخته شود
دختر
عربی رازان
اسرار، رموز، ( مجاز ) رمزگونه، ( اعلام ) نام چند روستا و مکان در شهرستان های بروجرد، خرم آباد و محل ...
دختر
کردی، فارسی راشل
پاکی و منزه، راحیل
دختر
عبری، فرانسوی راشن
آرامنده، ثابت و برجای، انعام، پاداش، ثابت
پسر
عربی
تاریخی و کهن رافونه
نعنا، پودنه، پونه
دختر
فارسی
طبیعت رانیه
بیننده، نظارت کننده بر چیزی
دختر
عربی راوک
راوق صاف، لطیف و پالوده هر چیز، ( به مجاز ) راوق، صافی، پالونه، جام شراب، ( به مجاز ) شراب صاف و زل ...
دختر
فارسی، عربی راویز
نام یک درخت، ( اَعلام ) نام درختی معروف به اشترخار یا اشترغار، خارشتر
پسر، دختر
فارسی
طبیعت رایا
آن که خداوند به او توجه دارد، ( رای = فکر، اندیشه، تأمل + الف ( اسم ساز ) )، ( به مجاز ) فکر و اندی ...
پسر
عبری رایکا
محبوب، مطلوب، ریکا، ( گیلکی ) ( = ریکا ) به معنی پسر، محبوب و مطلوب
پسر، دختر
فارسی، مازندرانی ربن
یکدست یک اندازه ( نگارش کردی
پسر
کردی رحمه
مهربانی، نام همسر ایوب ( ع )
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی رخک
مرکب از رخ ( چهره، صورت ) + ک ( نشانه تحبیب )
دختر
فارسی رستار
نجات یافته، رها شده
پسر
فارسی رستهم
رستم، در زبان قدیم ایرانی مرکب از رس ( بالش، نمو ) + تهم ( دلیر، پهلوان )، نام پهلوان شاهنامه
پسر
فارسی رشیدا
از خطاطان نامی ایران، رشید ( عربی ) + ا ( فارسی ) نام یکی از استادان خط نستعلیق در قرن یازدهم که خو ...
پسر
فارسی، عربی رشیدالدین
آن که در دفاع از دین دارای رشادت و شجاعت است، رشد یافته و بالنده در امور دین، صاحب رأی و عقیده در د ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی رضی الدین
پسندیده ی آیین و دین، ( اَعلام ) ) رضی الدین استرآبادی [قرن هجری] زبان شناس ایرانی، مؤلف شرح کافیه ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی رفائیل
یکی از فرشتگان مقرب در دین مسیحیت و یهودیت
دختر
عبری
مذهبی و قرآنی رمانه
دختری که مانند گل انار نرم و لطیف است، یک انار، یک دانه انار
دختر
عربی رمیار
رامیار
پسر
فارسی رنیم
نامشخص رنین
نغمه، آوا، آهنگ، صوت، صوت همراه با گریه
دختر
عربی رهاب
نوا و سه گاه، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه های شور
دختر
فارسی
هنری رهیاب
راه یاب، آن که به جایی راه پیدا می کند، ( = راه یاب ) آن که به جایی یا مقصودی راه پیدا می کند
پسر
فارسی روزان
دختر زیبا، بانویی با چهره تابنده
دختر
فارسی روما
آسمان
دختر، پسر
فارسی، آشوری ریاح
لطیف، ( جمعِ ریح )، بادها
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی ریونیز
نام پسرکیکاووس و داماد طوس، ریو، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری ایرانی در زمان کیخسرو پادشاه کیانی ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن