اسم با حرف م - صفحه 9
رهبر
پسر
فارسی، آشوری مارتینا
گل سرخ
دختر
لاتین مارتیک
رزم آور، جنگجو
پسر
ارمنی مارگاریتا
نام جزیره ای در شمال کشور ونزوئلا
دختر
فرانسوی مارگریت
گلی زیبا به رنگ سفید
دختر
فرانسوی
گل مارلین
برج، پناهگاه
دختر
عبری ماروسپند
از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار شیرویه پسر خسروپرویز پادشا ساسانی
پسر
فارسی ماریان
مریم، انگلیسی از عبری
دختر
عبری ماریانا
مریم مقدس
دختر
لاتین ماریسا
مانند حضرت مریم ( س )
دختر
فارسی، عبری مارین
ساقه ی اصلی گیاهانی که مثل پیچک به دور هر چیزی می پیچند، ( اعلام ) نام روستایی در شهرستان گچساران
دختر
مازندرانی
طبیعت ماریو
نام یک شخصیت داستانی
پسر
لاتین مازستا
بهترین و خوب ترین
پسر
فارسی
تاریخی و کهن محمد میرزا
ترکیب دو اسم محمد و میرزا ( ستوده و شاهزاده )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد ناجی
ترکیب دو اسم محمد و ناجی ( ستوده و نجات دهنده )، ( عربی ) از نام های مرکب، ا محمّد و ناجی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد نافع
ترکیب دو اسم محمد و نافع ( ستوده و سودمند )، از نام های مرکب، ا محمّد و نافع
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد نجات
ترکیب دو اسم محمد و نجات ( ستوده و رهایی از خطر )، از نام های مرکب، ا محمّد و نِجات
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد نورالدین
ترکیب دو اسم محمد و نورالدین ( ستوده و نور دین )، از نام های مرکب، ←محمّدونورالدین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد نویان
ترکیب دو اسم محمد و نویان ( ستوده و سردار )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد هامان
ترکیب دو اسم محمد و هامان ( ستوده و مشهور )، از نام های مرکب، ا محمّد و هامان
پسر
فارسی، عربی، عبری
مذهبی و قرآنی محمد هدایت
ترکیب دو اسم محمد و هدایت ( ستوده و ارشاد )، از نام های مرکب، ا محمّد و هدایت
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد هشام
ترکیب دو اسم محمد و هشام ( ستوده و سخاوت )، از نام های مرکب، ا محمّد و هشام
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد همام
ترکیب دو اسم محمد و همام ( ستوده و سرور )، از نام های مرکب، ا محمّد و همام
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد همایون
ترکیب دو اسم محمد و همایون ( ستوده و خجسته )، از نام های مرکب، ا محمّد و همایون
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد هورام
ترکیب دو اسم محمد و هورام ( ستوده و پیرو نیکی )، از نام های مرکب، ا محمّد و هورام
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی محمد هومان
ترکیب دو اسم محمد و هومان ( ستوده و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ا محمّد و هومان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد هومن
ترکیب دو اسم محمد و هومن ( ستوده و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ا محمّد و هومن
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد وصال
ترکیب دو اسم محمد و وصال ( ستوده و رسیدن به چیزی )، از نام های مرکب، ا محمّد و وصال
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد وهب
ترکیب دو اسم محمد و وهب ( ستوده و بخشش )، از نام های مرکب، ه محمّد و وَهَب
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد کامران
ترکیب دو اسم محمد و کامران ( ستوده و نیک بخت )، از نام های مرکب، ا محمّد و کامران
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد کیهان
ترکیب دو اسم محمد و کیهان ( ستوده و جهان )، از نام های مرکب، ا محمّد و کیهان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی، کهکشانی محمدآئین
از نام های مرکب، محمد و آئین، مسلمان، کسی که پیرو آیین حضرت محمد است
پسر
عربی محمدآبتین
ترکیب دو اسم محمد و آبتین ( ستوده و انسان نیکوکار )
پسر
فارسی، عربی محمدآدرین
ترکیب دو اسم محمد و آدرین ( ستوده و زیباروی )
پسر
فارسی، عربی محمدآرسام
ترکیب دو اسم محمد و آرسام ( ستوده و نیرومند )
پسر
فارسی، عربی محمدباراد
ترکیب دو اسم محمد باراد ( ستوده و جوانمرد )
پسر
فارسی، عربی محمدتارخ
ترکیب دو اسم محمد و تارخ ( ستوده و نام پدر حضرت ابراهیم )
پسر
عربی، عبری محمدتوحید
ترکیب دو اسم محمد توحید ( ستوده و یکتاپرستی )
پسر
عربی محمدتیام
ترکیب دو اسم محمد تیام ( ستوده و عزیز )
پسر
لری، عربی محمدرافع
ترکیب دو اسم محمد و رافع ( ستوده و فرازنده )
پسر
عربی محمدرامان
ترکیب دو اسم محمد و رامان ( ستوده و شاد )
پسر
فارسی، عربی محمدرضوان
ترکیب دو اسم محمد و رضوان ( ستوده و خشنودی )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمدزبیر
ترکیب دو اسم محمد و زبیر ( ستوده و نیرومند )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمدسامی
ترکیب دو اسم محمد و سامی ( ستوده و عالی )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمدسامیار
ترکیب دو اسم محمد و سامیار ( ستوده و یاور آتش )
پسر
فارسی، عربی محمدسردار
ترکیب دو اسم محمد و سردار ( ستوده و رهبر )
پسر
فارسی، عربی محمدسمیر
ترکیب دو اسم محمد و سمیر ( ستوده و داستان پرداز )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ماهریز
ریزنده ماه، ( به مجاز ) زیباروی، ( ماه، ریز= جزء پسین بعضی از کلمه های مرکّب به معنی «ریزنده» )
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی ماهزاد
زاده ماه، زیبا
دختر
فارسی ماهسار
مانند ماه
دختر
فارسی ماهسون
به زیبایی ماه
پسر
ترکی
کهکشانی ماهگل
آن که چون ماه و گل زیباست، زیبا روی، ان که چون ماه و گل زیباستف زیبا روی
دختر
فارسی
طبیعت ماهلی
صاحب ماه
دختر
ترکی، فارسی
کهکشانی ماهلین
هاله ماه
دختر
فارسی ماهم
ماه من
دختر
ترکی ماهنا
عشق سوزان، شور عشق
دختر
فارسی
کهکشانی ماهناک
روشنی ماه، روشنی ماه و مهتاب
دختر
فارسی
کهکشانی ماهنور
دارای درخشش ماه
دختر
فارسی، عربی
کهکشانی ماهو
نام حاکم سیستان در زمان یزگرد پادشاه ساسانی
پسر
فارسی ماهوار
مانند ماه، مثل ماه، [مجاز] زیبا، نیکوروی، ماهیانه، شهریه، ( ماه، وار ( پسوند شباهت ) )، شبیه به ماه ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی ماهورا
زیباتر از ماه
دختر
کردی ماهونداد
نام پدر دستور آذرباد از موبدان
پسر
فارسی ماهونیا
زینت خانواده و نیاکان
دختر
فارسی ماهویه
ماهوی
دختر
فارسی
کهکشانی ماهی
جانوری مهره دار، آبزی معروف
دختر
فارسی
طبیعت ماهیدا
ماه مادر
دختر
لری، فارسی ماهیسا
نوع خاصی گل زیبا و ظریف و کمیاب
دختر
فارسی
گل ماهینه
منسوب به ماه، ( به مجاز ) زیبا و دوست داشتنی، ( ماه، اینه ( پسوند نسبت ) )، ( به مجاز ) زیبارو
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی ماوا
جایگاه، مَسکن، پناهگاه، خانه، ( مأوی )، مکان ماندن، مسکن، مقر، جای امن
دختر
عربی ماورد
ماءالورد، گلاب
دختر
عربی ماونداد
نام یکی از مفسران اوستا در زمان ساسانیان
پسر
اوستایی، پهلوی ماکوان
محافظ و نگهدارنده مادر
پسر
کردی مایابانو
الهه بهار و حاصلخیزی
دختر
یونانی مایار
یار مادر
پسر
فارسی مایان
جمع ما، ماها، جمعِ ما به معنی ماها، ( اعلام ) نام چند روستا در شهرستان های دامغان، دماوند، قزوین، م ...
دختر، پسر
فارسی مایدا
ظریف
دختر
ترکی مایلا
بخشنده
دختر
لاتین مایکل
مانند خدا
پسر
لاتین مبارز
آن که برای جنگ با کسی به میدان آید، جنگاور، جنگجو، آن که برای رسیدن به هدف خود پیوسته با مخالفان در ...
پسر
عربی مبارزالدین
جنگنده و مبارز در راه دین، نام بنیانگذار سلسله آل مظفر
پسر
عربی مبرز
فائق، برتر، برجسته، ممتاز، برتر و ممتاز از دیگران
پسر
عربی مبین رضا
ترکیب دو اسم مبین و رضا ( روشن و خشنود )، از نام های مرکب، مبین و رضا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی متانه
وقار و سنگینی، [قدیمی] محکم بودن، [قدیمی] نیرومندی، پایداری، استواری، متانت
دختر
عربی مزدیسنا
زردشتی، مزداپرست، خداپرستی، ( در ادیان ) دین پیامبر ایران اشوزرتشت اسپنتمان موسوم است به مزدیسنا، [ ...
پسر
پهلوی، اوستایی
مذهبی و قرآنی مسباد
از نامهای دوران هخامنشی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن مسرور
شاد، شادمان، خوشحال
دختر، پسر
عربی مسلمه
مؤنث مسلم، پیرو دین اسلام، مسلمانان
دختر
عربی مطیب
معطرکننده، خوشبو کننده
پسر
عربی مطیع الله
مطیع و فرمانبردار خداوند
پسر
عربی مطیعا
منسوب به مطیع، ( به مجاز ) کسی که فرمانبردار و مطیع است، ( عربی ـ فارسی ) ( مطیع = اطاعت کننده، فرم ...
پسر
فارسی، عربی مظفرعلی
مرکب از مظفر ( پیروز ) + علی ( بلندمرتبه )، نام نقاش معروف ایرانی در دوره صفویه
پسر
عربی معاذالله
پناه بر خدا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ماسا
زیبا و درخشنده مثل ماه
دختر
کردی ماسال
حکایت، قصه، داستان
دختر
ترکی ماسو
نور مهتاب
دختر
مازندرانی ماسیس
نام کوه آرارات
پسر
ارمنی ماشگانا
مهربان، ناز، شیرین، از گذشته های بسیار قدیم در روستاهای آذربایجان شرقی مرسوم بوده است
دختر
ترکی ماگنولیا
گیاهی همیشه سبز با برگ های پهن و براق و گل های زیبا و معطر به رنگ زرد یا ارغوانی، گل های این گیاه، ...
دختر
فرانسوی
طبیعت، گل مالکه
مؤنث مالک، از شخصیتهای شاهنامه، آن که دارنده و صاحب اختیار چیزی یا کسی باشد، نام دختر طایر غسانی
دختر
عربی
تاریخی و کهن مالیا
درختی با گل های سفید و برگ هایی شبیه برگ بادام که مصرف دارویی دارد، سیاه، درختی است باریک و دراز که ...
دختر
عربی، یونانی
طبیعت