اسم با حرف ش - صفحه 6

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

شه گل/šah gol/

بهترین گل، گلِ شاهانه، شاهگل


دختر

فارسی

گل
شه موبد

شاه موبد


پسر

فارسی
شهان/shahan/

پادشاهان


پسر

فارسی
شهبال/šahbāl/

بال بزرگ، بزرگترین پر از پرهای بال مرغ، ( = شاه بال )، شهپر، بزرگترین پر پرنده


پسر

فارسی

پرنده
شهبان/shahban/

برادر زرین ملک در داستان ملک بهمن


پسر

فارسی
شهبانو/shah banu/

شاه بانو ملکه، همسر شاه


دختر

فارسی
شهددخت/shahd dokht/

دختر شیرین، شهد ( عربی ) + دخت ( فارسی ) دختر شیرین


دختر

فارسی، عربی
شهدل/shahdel/

شاه دل


پسر

فارسی
شهده/šahde/

منسوب به شهد، عسل، ( شهد، ه ( پسوند نسبت ) )


دختر

عربی
شهدیس/shahdis/

شاهزاده خانم، درختری که شکوه و زیباییش مانند شاه است


دختر

فارسی
شهرآگیم

حاکم شهر، نام یکی از سپهسالاران مازندران


پسر

فارسی
شهرآرا/shahr ara/

آراینده شهر، کسی که زیباییش شهره شهر است


دختر

فارسی
شهراز/šah rāz/

راز بزرگ، راز شکوهمند، راز بزرگ و شکوهمند


دختر

فارسی
شهرآزاد

نام یکی از پادشاهان ساسانی


پسر

فارسی
شهرآشوب

آن که در شهر ایجاد فتنه و آشوب می کند، بسیار زیبا و دلربا، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی


دختر، پسر

فارسی
شهران/šahrān/

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از خردمندان ایرانی در زمان یزدگرد پادشاه ساسانی، ( شهر، ان ( پسوند نسب ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
شهربان

حاکم شهر


پسر

فارسی
شهرتاش

شهر ( فارسی ) + تاش ( ترکی ) همسایه و همشهری


پسر

فارسی، ترکی
شهرخواست

نام روستایی در نزدیکی شیراز، نام یکی از سرداران طبرستان


پسر

فارسی
شهرزادزهرا/shahrzad-zahra/

ترکیب دو اسم شهرزاد و زهرا ( زاده شهر و نیکو )


دختر

فارسی، عربی
شهرسب/shahrasb/

از اساطیر شاهنامه


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
شهرسپ

از شخصیتهای شاهنامه، نام وزیر طهمورث که مردی دانا و پارسا بود و شاه را به نیکی راهنمایی می کرد


پسر

فارسی
شغاد/shaghad/

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر زال و برادر رستم پهلوان شاهنامه که رستم را با حیله و نیرنگ به قتل رساند


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
شفاعت/še(a)fāat/

پایمردی، وساطت، خواهش کردن از کسی برای عفو وبخشش گناه دیگری، ( در ادیان ) اعتقادی در تشیع که بر مبن ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
شیلانه/šilāne/

منسوب به شیلان، سور، غذا، ( شیلان، ه ( پسوند نسبت ) )


دختر

کردی
شیمازهرا/shima-zahra/

ترکیب دو اسم شیما و زهرا ( زن زیبای عرب و نیکو )


دختر

عربی
شیمه/šime/

طینت، سرشت، ( در قدیم ) عادت و طبیعت، خوی، خصلت


دختر

عربی
شیناب/shinab/

سعی و کوشش جد وجهد، شینا، شناوری


دختر

فارسی
شیناز/shinaz/

لطیف و نازنین، شناز، مرکب از شی ( شبنم ) + ناز


دختر

فارسی
شیوادخت/š.-dokht/

دختری که با فصاحت و شیوایی سخن می گوید، ( شیوا، دخت = دختر )، ویژگی دختری که با فصاحت و شیوایی سخن ...


دختر

فارسی



انتخاب نوع اسم

انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسماسم پسر با شاسم دختر با ش