شهرتاش

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

شهرتاش. [ ش َ ] ( اِ مرکب ) همشهری و هر دو نفر که از اهل یک شهر باشد. ( ناظم الاطباء ). همسایه و همشهر. ( آنندراج ) ( غیاث ) :
با حکیم او رازها می گفت فاش
از مقام و خواجگان و شهرتاش.
مولوی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) همشهری ٠

فرهنگ معین

(شَ ) [ فا - تر. ] (ص مر. ) همشهری .

فرهنگ عمید

همشهری.

پیشنهاد کاربران

بپرس