تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در زبان فارسی، پیشوند "آ" متضاد می سازد. نوش: مرگ مثلا در کلمه نوشدارو/ أنوش: نام ایرانی بمعنی نامیرا کنده: خالی از چیزی/ آکنده: پر از چیزی همچنین ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با سنجه حقوقی نگریستن analyze from a legal perspective

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متعصبانه ( مثلا در عبارت رفتارهای متصلب و نژادپرستانه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

گفتار یا اقدامی که موجب تنزل شأن، جایگاه یا حیثیت فرد شود؛ کسر شأن؛ تحقیرآمیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

منافقانه، انشقاق آمیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لیست کردن: تهیه صورت اسامی؛ در صف و نوبت قرار دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستاویز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بعیدتر [مثال: اینکه با این سی وی بتونی از دانشگاه اسکالرشیپ بگیری، بعید بلکه ابعد بنظر میرسد. ] معادل انگلیسی far - fetched, far - reaching

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

[حقوق] قُصور، کوتاهی در انجام تکلیف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

بلحاظ واژگانی، عوض و معوض شبیه ثمن و مثمن است.