پیشنهاد‌های 𝕍ⅈ𝕧ⅈ𝕏 (٣,٤١٢)

بازدید
٥,٠٨٥
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

رابطه جنسی داشتن با عجله به جایی رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

جایگاه سوخت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به اورگاسم رسیدن به اوج لذت جنسی ریسدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به زودی می بینمت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

چشمه آبگرم ژاپنی مثل چشمه آب گرم خودمون که به صورت عمومیه مثل سرعین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کاسه بزرگ که برای نگهداری غذا برای سرو در طول غذا استفاده می شود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

اجازه موافقت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

یه اصطلاح استرالیاییه فرار کردن زندگی کردن در طبیعت وحشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

انجام دادن کاری به خوبی علی رغم نداشتن تجربه کافی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خواهیم دید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( عامیانه - آن که سعی می کند زیبا باشد ولی نیست ) عاری از لطف، خنک، لوس، جلف، بی مزه، ننر ( cutesy - poo هم می گویند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

محاوره ای clitoris کلیتوریس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مالیدن کلیتوریس خانم ها جهت رسیدن به ارگاسم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نعوظ داشتن سیخ کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

معنی که آقای پدرام نوشته درسته یکی از معانی این کلمه میشه: شهادت دادن یا ارائه ( مدرک ) سوگند، معمولاً در یک بیانیه کتبی. شهادت ( به قید سوگند ) ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

چیزی را به تأخیر انداختن یا در انجام آن وقفه ایجاد کردن

پیشنهاد
٣

چیزی را به تأخیر انداختن یا در انجام آن وقفه ایجاد کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بشرافت ام سوگند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به طور باورنکردنی به طور غیر قابل باوری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم بسیار جذاب ( به ویژه زن جوان )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بحث کردن و رسیدگی کردن به موضوعی را متوقف کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دلیل آوردن �توضیح دادن آشکار کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دلیل آوردن �توضیح دادن آشکار کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دلیل آوردن �توضیح دادن آشکار کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مویز انگور یا کشمش بی دانه

پیشنهاد
٣

�شانسی برای موفقیت نداشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دیگر مفید در نظر نگرفتن مفید نبودن به کار نیامدن

پیشنهاد
٩

مثل کبک سر در برف فرو بردن نادیده گرفتن مشکلات

پیشنهاد
٣

نادیده گرفتن مشکلات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

حرف محرمانه و خصوصی در گوش کسی گفتن جهت هشدار یا پیشنهاد برای چیزی

پیشنهاد
٣

تصاحب کردن یا سرقت کردن برای گرفتن وسایل دیگران

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تصاحب کردن یا سرقت کردن برای گرفتن وسایل دیگران

پیشنهاد
٣

ورود افراد متفرقه ممنوع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به خود قبولاندن رضایت دادن به چیزی بد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

قدرت هدایت یا مدیریت شخصی یا چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مغازه ای که محصولات مرتبط با رابطه جنسی را می فروشد، مثلاً مجلات، فیلم ها و لباس ها یا تجهیزات خاص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مغازه ای که محصولات مرتبط با رابطه جنسی را می فروشد، مثلاً مجلات، فیلم ها و لباس ها یا تجهیزات خاص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با چشم به هم زدن زدودن یا کنار زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سکس سریع داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به سرعت مشروبات الکلی خوردن صورت خلاصه شده سکس سریع داشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرد جوان و نا پخته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پیدا کردن راه حل برای مشکل یا مسئله ای با فکر کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کلافه کردن ذله کردن

پیشنهاد
٢

مجال گفتن پیدا نکردن مجال قحبت پیدا نکردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

احتیاط کردن در گفتار و کردار تا مبادا کسی را ناراحت کنیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

یه معنیش هم میشه فشردن در دست فشار دادن مخصوصا فشار دادن سینه خانم ها مترادف squeeze

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به عنوان شوخی به خایه مرد یا واژن خانم ها گفته میشود

پیشنهاد
٥

تا کاری را نکردن تا مانع انجام کاری شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

. . . . It's time

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سکس کردن بدون استفاده از وسایل محافظتی مانند کاندوم