پیشنهادهای Mr.Fox (٣,٢٦٢)
از انجام کاری لذت ببرید یا از چیزی سود ببرید، به خصوص چیزی که ناشی از مشکلات دیگران است داشتن آزادی یا فرصت برای انجام بسیاری از کارهایی که می خواهد ...
کاری خطرناک انجام دادن که می تواند موفقیتی را که قبلاً داشته اید را از بین ببرد
کاری خطرناک انجام دادن که می تواند موفقیتی را که قبلاً داشته اید را از بین ببرد
من نمیدونم زمانی که فرد پاسخ سوالی را نمی داند استفاده می شود.
تیکاف کشیدن ( اتومبیل ) سریع گاز دادن
ویران کردن به قطعات ریز تبدیل کردن با کسی سکس کردن رابطه سکسی داشتن رفتار سکسی داشتن عمل یا فرآیند سکسی
توده غیر نئوپلاستیک، معمولا در ریه ها یا مغز، ناشی از متمرکز شدن عفونت سل است
اعمال نفوذ کردن پارتی بازی کردن اعمال دیگران را کنترل کردن
در دوره مقدماتی مسابقه
همه جانبه
زمان نامناسب ( خیلی زود یا خیلی دیر ) �ساعت نامناسب بی موقع شب خیلی دیر وقت یا صبح خیلی زود
زمان نامناسب ( خیلی زود یا خیلی دیر ) �ساعت نامناسب بی موقع شب خیلی دیر وقت یا صبح خیلی زود
زمان نامناسب ( خیلی زود یا خیلی دیر ) �ساعت نامناسب بی موقع شب خیلی دیر وقت یا صبح خیلی زود
خوابیده
مصرف کندده کوکائین
وسواس فکری، درگیری یا مشغولیت ذهنی
واقع بین بودن واقعیت چیزی را درک کردن و قبول کردن
نیمه شب Midnight
نیمه شب Midnight
همان ساعات اولیه بعد از نیمه شب. دقیقا بعد از نیمه شب ساعت ۱ و ۲ و ۳ و ۴ بعد نیمه شب
همان ساعات اولیه بعد از نیمه شب. دقیقا بعد از نیمه شب
فریاد برائت از یک اتهام کلی یا دلالتی مبنی بر تخلف یک پاسخ که فرد تمایلی، ناتوانی یا اکراهی برای انجام کاری دارد. برای نشان دادن اینکه شما درگیر چی ...
برای مشخص کردن اینکه شخصی در یک بحث ناشناس باقی می ماند تا از شرمساری، به دردسر انداختن او یا برجسته کردن این موضوع که از قبل می داند چه کرده است جلو ...
برای مشخص کردن اینکه شخصی در یک بحث ناشناس باقی می ماند تا از شرمساری، به دردسر انداختن او یا برجسته کردن این موضوع که از قبل می داند چه کرده است جلو ...
برای مشخص کردن اینکه شخصی در یک بحث ناشناس باقی می ماند تا از شرمساری، به دردسر انداختن او یا برجسته کردن این موضوع که از قبل می داند چه کرده است جلو ...
برای مشخص کردن اینکه شخصی در یک بحث ناشناس باقی می ماند تا از شرمساری، به دردسر انداختن او یا برجسته کردن این موضوع که از قبل می داند چه کرده است جلو ...
در جایگاه قدرت دارای قدرت کنترل و تسلط داشتن بر اوضاع
زور دادن، پیش راندن، داخل کردن، وارد کردن، چپاندن
زور دادن، پیش راندن، داخل کردن، وارد کردن، چپاندن
زور دادن، پیش راندن، داخل کردن، وارد کردن، چپاندن
مواظب رفتار خود بودن خوب رفتار کردن
برمیگردد به اواخر . . . . .
درک نکردن یا متوجه نشدن یک موقعیت یا مشکل بزرگتر زیرا تنها بخشی از آن را در نظر می گیریم.
موفقیت در هر کاری که انجام می دهید ممکن نیست اغلب به عنوان تلاشی برای تسلی، زمانی که شخص چیزی را از دست داده یا در دستیابی به نتیجه مطلوب، به ویژه پ ...
موفقیت در هر کاری که انجام می دهید ممکن نیست اغلب به عنوان تلاشی برای تسلی، زمانی که شخص چیزی را از دست داده یا در دستیابی به نتیجه مطلوب، به ویژه پ ...
موفقیت در هر کاری که انجام می دهید ممکن نیست اغلب به عنوان تلاشی برای تسلی، زمانی که شخص چیزی را از دست داده یا در دستیابی به نتیجه مطلوب، به ویژه پ ...
از دست دادن توانایی رسیدگی یا مواجهه با چیزی که قبلا توانایی بالایی داشتی از دست دادن مهارت و توانایی در چیزی
از دست دادن توانایی رسیدگی یا مواجهه با چیزی که قبلا توانایی بالایی داشتی از دست دادن مهارت و توانایی در چیزی
بهترین یا مناسب ترین فرد در گروه
بهترین یا مناسب ترین فرد در گروه در میان بدها از همه بهتر ( یا کمتر بد )
بهترین یا مناسب ترین فرد در گروه در میان بدها از همه بهتر ( یا کمتر بد )
( از یک بدنه آبی ) که حاوی تعداد زیادی کوسه شناخته شده است و بنابراین خطرناک محسوب می شود
( مکان یا کشتی ) که موش زیاد دارد
زمان مقرر کردن ( به صورت موقتی و باامکان تغییر ) برنامه ریزی کردن
لانه سگ آبی کلبه سمور دریایی
اعطا کردن ( اختیارات و غیره ) ، دادن ساکن دن اقامت کردن گیر کردن ثابت شدن
در چیزی اسکان داده شده است در جایی ثابت شدن یا گیر کردن
مسطح شده با باد یا باران ( مزارع )
به شیوه ای دلگرم کننده یا تسلی بخش به راحتی
به عنوان اصطلاح چیزی را بهتر از واقعیت خود نشان دادن