پیشنهادهای 𝕍ⅈ𝕧ⅈ𝕏 (٣,٤١٢)
سکس کردن بدون استفاده از وسایل محافظتی مانند کاندوم
فرآیند یافتن راه هایی برای مقابله با مشکلات دشوار.
خودمانی شدن از حالت رسمی در آمدن
به زور وارد خانه شدن دزدی کردن به ویژه از خانه
پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به تصرف در آوردن چیزی به دست آوردن مالکیت چیزی
پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به تصرف در آوردن چیزی به دست آوردن مالکیت چیزی
پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به تصرف در آوردن چیزی به دست آوردن مالکیت چیزی
حال بهم خوردن �دل آشوب شدن
دور پاشنه پا چرخیدن �پیچیدن ( و مسیر عوض کردن ) به سرعت چرخیدن
با اختلاف زیاد
کامل و جامع کاملا
آخرین راه حل راه حل نهایی
دلیل نداره انجامش ندی چیزی برای از دست دادن نداری
چیزی به ذهنم نمیرسه همه چیز را فراموش کردم
چیزی به ذهن آدم نمیرسه همه چیز را فراموش کردم
روز کسی نبودن�بدبیاری آوردن
دوباره از آن روزهای سخت است
مَمه، پستان
چیزی را بیش از حد مهم جلوه دادن� چیزی را گنده کردن
دوام آوردن تاب آوردن به سختی گذران کردن
قلم پر
لطفا این کار را انجام بده Please do it
به سن کسی قد دادن
سرخو ماهی عکاس ( ستارگان سینما و غیره. . . . . )
قوس و پرگار نشان فراماسونری
به نویی و تمیزی روز اول� در بهترین شرایط
با جدیت برخورد کردن
با جدیت برخورد کردن
�به هر حال �به هر جهت در هر صورت
در نظر داشتن قادر به دیدن یا درک کردن اهمیت نسبی وقایع خاص یا واقعیت
کم نیاوردن قبول کردن و حل کردن یک مشکل بدون اینکه اجازه دهید شما را نگران یا مضطرب کند
کم نیاوردن
کاهشی در اندازه یا مقدار چیزی ایجاد کردن �اندازه یا مقدار چیزی را کاهش دادن فرو رفتگی یا گودی ایجاد کردن
فکر کردن در مورد یک وضعیت دشوار و تصمیم گرفتن برای حل وفصل کردن آن پرداختن به چیزی رسیدگی کردن به چیزی روی چیزی نشانی نوشتن
بیش از حد از کسی یا چیزی تعریف کردن خوب جلوه دادن چیزی
ذهن خود را درگیر چیزی کردن �به چیزی فکر کردن
ذهن خود را درگیر چیزی کردن �به چیزی فکر کردن
غافلگیر کردن دست کسی را گرفتن
( به عنوان ادای احترام ) سرخم کردن
نتیجه اتفاقی
بقیه ماجرا طوری دست به دست هم داد �اتفاقات جوری پشت سر هم رخ دادند
بدون دلیل خاصی
کسی را به شدت آزردن �کسی را دیوانه کردن
کسی را به شدت آزردن�کسی را دیوانه کردن
آب انداختن ( سبزیجات و . . . ) موقع پخته شدن� کم شدن حجم ( سبزیجات و. . . ) موقع پخته شدن خلاصه شدن �در نهایت به چیزی ( یا جایی ) رسیدن
در نهایت به چیزی ( یا جایی ) رسیدن
در نهایت به چیزی ( یا جایی ) رسیدن
یک موشک با کلاهک که حاوی موادی برای تولید ابر دود در هنگام کار است
به ثمر رساندن مقدار مشخصی از امتیاز در یک بازی یا مسابقه به صورت خیلی سریع
پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به تصرف در آوردن چیزی به دست آوردن مالکیت چیزی