تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

درگیر جنگ گرفتار جنگ متمرکز شده در جنگ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

وضعیت و نظر عمومی در حال تغییر است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در وضعیت دشوار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

make a speedy recovery به سرعت بهبود پیدا کردن بعد از یک بیماری یا تصادف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

به طور واضح و روشن فکر کردن بعد از یک دوره گیجی و پریشانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

به دست اوردن خبر دست اول ( که هنوز به دست رقبا نرسیده )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

تجمع کردن برای حمایت یا کمک به کسی یا چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

تجمع کردن برای حمایت یا کمک به کسی یا چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

شوکه شدن یا باعث ناراحتی کسی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

تحت کنترل بودن یک وضعیت یا موقعیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بودن در یک وضعیت یا موقعیت که کنترل کردنش برای شما سخت و دشوار است

پیشنهاد
١٣

رو به رو شدن با یک وظیفه جدید و سخت ودشوار کهشما آمادگی آن را ندارید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

صندلی راننده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حمایت و پشتیبانی کردن و موافق بودن با کسی یا چیزی

پیشنهاد
٨

making good progress

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

حرکت در مسیر خاص و بخصوصی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

heated discussion an angry discussion

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

شخصی که شما میتونید بهش اعتماد کنید یا بهش تکیه کنید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

با دقت دیدین و بررسی کردن ( عامیانه ) زیر ذربین بودن تحت نظر بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ماده ای که بدن شما زمانی که خیلی هیجانی یای ترسیده هستیدتولید میکند تا به شما انرژی بیشتری بدهد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

( سطح یا مقدار ) مشخص از چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

خریده شدن یک شرکت توسط شرکت دیگر یا خریده شدن سهم یک شرکت سهامی عام توسط یک شرکت دیگر که اگر شرکت موافق به این معامله باشد friendly takeover می شود و ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

موقعیت بد

پیشنهاد
١٨

قبول نکردن یک وضعیت یا موقیت بد بدون جنگیدن و اعتراض

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

تغییرات ناگهانی زیاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

company shares which do not pay a fixed rate of interest سهام شرکت که نرخ بهره مشخصی را پرداخت نمی کنند shares in a company from which the owner of ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تغییرات ناگهانی زیاد

پیشنهاد
٧

حذف کردن چیزی از چیز دیگر به صورت سریع و کامل کاهش دادن ارزش یک سهام یا قیمت ها با مقدار مشخص

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کاهش دادن کم کردن تقلیل دادن کم کردن مقدار از پول. وقت و کالاهایی که استفاده میکنیم صرفه جویی کردن بهینه کردن کم مصرف کردن مترادف economize

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

remove, take off, take out, withdraw, deduct, discount, draw back, knock off, substract, subtract, take, decry, belittle, depreciate, derogate, detra ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

To Be confused گیج شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

اختصاص دادن یا محول کردن چیزی مانند کار به شخص دیگر

پیشنهاد
٨

منصوب کردن یا انتخاب کردن کسی برای چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

مهم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

اولویت آخر غیر ضروری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

اختلاف نظر بین کارگران و کارفرمایان در مورد حقوق و دستمزد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

یک نمونه و الگو برای دیگران بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

انجام ندادن چیزی که مردم انتظار دارن تو انجامش بدهی غفلت از انجام کاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

انجام ندادن چیزی که مردم انتظار دارن تو انجامش بدهی غفلت از انجام کاری

پیشنهاد
١٣

دخالت کردن در کاری که به شما مربوط نیست فضولی کردن در کاری که به شما مربوط نیست فضولی کردن در کار دیگران مو دماغ شدن

پیشنهاد
١٥

دخالت کردن در کاری که به شما مربوط نیست فضولی کردن در کاری که به شما مربوط نیست فضولی کردن در کار دیگران مو دماغ شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

drive somebody crazy drive somebody mad drive somebody nuts

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

خشم شدید ناشی از استرس و درماندگی و ناکامی ناشی از رانندگی در شرایط سخت و دشوار ( مثل ترافیک )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

deceive yourself

پیشنهاد
٢٠

سانسور کردن حقیقت یا واقعیت در گفتن حقیقت کوتاهی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دروغ کوچک و کم اهمیت fib

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

فکر کردن در مورد یک وضعیت دشوار و تصمیم گرفتن که چگونه حل و فصلش میکنی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

حمایت کردن از کسی یا چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

حمایت کردن از کسی یا چیزی

پیشنهاد
٧

اسیب زدن بر آبرو و شهرت کسی