پیشنهادهای جواد افشاری (٣٢٧)
								
									١,١٩٠
								
							
						
											٤ سال پیش
										
									
											٣٠
										
									نادیده گرفتن
											٤ سال پیش
										
									
											١٨
										
									اشتباه کردن
											٤ سال پیش
										
									
											٢٤
										
									لو دادن
											٤ سال پیش
										
									
											٣١
										
									آفتابی شدن، ظاهر شدن، حضور پیدا کردن He doesn't surface اون جایی آفتابی نمیشه
											٤ سال پیش
										
									
											١٤
										
									سرقت، دزدی ، ربودن چیزی از کسی یا از جائی
											٤ سال پیش
										
									
											٢٠
										
									حاد، شدید
											٤ سال پیش
										
									
											١٢
										
									دانشنامه یِ دو رشته ای
											٤ سال پیش
										
									
											١٢
										
									برانگیخته از احساسات
											٤ سال پیش
										
									
											١٣
										
									آدم بی اعتبار، آدم رسوا، آدم بدنام
											٤ سال پیش
										
									
											٢٧
										
									با انگیزه
											٤ سال پیش
										
									
											١٩
										
									آمیزش جنسی، سکس کردن ( بریتیش )
											٤ سال پیش
										
									
											١٨
										
									تند تند غذا خوردن Don't bolt your food like that
											٤ سال پیش
										
									
											١٢
										
									آدم بدقدم
											٤ سال پیش
										
									
											١٣
										
									زیاده روی
											٤ سال پیش
										
									
											١٠
										
									تقدیس کردن
											٤ سال پیش
										
									
											١٤
										
									معتقد به علوم خَفیّه یا علوم غریبه
											٤ سال پیش
										
									
											١٢
										
									خرده دهقان پیشه
											٤ سال پیش
										
									
											١٠
										
									RTB: Return to Base اصطلاح جنگی به معنای بازگشت به پایگاه
											٤ سال پیش
										
									
											٥
										
									آهن قراضه
											٤ سال پیش
										
									
											٨
										
									مُردن
											٤ سال پیش
										
									
											٦
										
									پُر حرفی، وراجی، پرچانگی
											٤ سال پیش
										
									
											٨
										
									آدم محافظه کار
											٤ سال پیش
										
									
											٨
										
									طلسم کردن/شدن
											٤ سال پیش
										
									
											٢٠
										
									خیلی کم، یه نمه
											٤ سال پیش
										
									
											٤
										
									نقطه جهش، نقطه خروش، نقطه پرتاب
											٤ سال پیش
										
									
											٤
										
									پوچی فکری
											٤ سال پیش
										
									
											٨
										
									محرک