پیشنهاد‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٢,٢٥٦)

بازدید
٤,٧٥٤
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

lady of the night

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

lady of the night

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

lady of the night

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

lady of the night

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

lady of the night

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

lady of the night

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Knight Valiant, may I present the Lady Morgana, My Ward?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Knight Valiant, may I present the Lady Morgana, My Ward?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I quite agree/I couldn’t agree more ( =I agree completely )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I quite agree/I couldn’t agree more ( =I agree completely )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I quite agree/I couldn’t agree more ( =I agree completely )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I quite agree/I couldn’t agree more ( =I agree completely )

پیشنهاد
٠

I quite agree/I couldn’t agree more ( =I agree completely )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I quite agree/I couldn’t agree more ( =I agree completely )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I quite agree/I couldn’t agree more ( =I agree completely )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I quite agree/I couldn’t agree more ( =I agree completely )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I quite agree/I couldn’t agree more ( =I agree completely )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I quite agree/I couldn’t agree more ( =I agree completely )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

As My Lord said, to lose is to be disgraced

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

As My Lord said, to lose is to be disgraced

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

supper

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

What's ( all ) this/that ? = What is the meaning behind this? Please explain why this is the case or if this is true

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

What's ( all ) this/that ? = What is the meaning behind this? Please explain why this is the case or if this is true

پیشنهاد
٠

خرما به هَجَر بردن ، نظیر: زیره بکرمان بردن : که را رودکی گفته باشد مدیح امام فنون سخن بود ور دقیقی مدیح آورد نزد او چو خرما بود برده سوی هجر. دقیقی ...

پیشنهاد
٠

خرما به هَجَر بردن ، نظیر: زیره بکرمان بردن : که را رودکی گفته باشد مدیح امام فنون سخن بود ور دقیقی مدیح آورد نزد او چو خرما بود برده سوی هجر. دقیقی ...

پیشنهاد
٠

خرما به هَجَر بردن ، نظیر: زیره بکرمان بردن : که را رودکی گفته باشد مدیح امام فنون سخن بود ور دقیقی مدیح آورد نزد او چو خرما بود برده سوی هجر. دقیقی ...

پیشنهاد
٠

در و یا گهر یا قطره به عمان بردن ؛ کنایه از کار بیهوده انجام دادن است ، نظیر: زیره به کرمان بردن : نظم گهر گیر تو گفته خود سربسر کس گهر از بهر سود با ...

پیشنهاد
٠

در و یا گهر یا قطره به عمان بردن ؛ کنایه از کار بیهوده انجام دادن است ، نظیر: زیره به کرمان بردن : نظم گهر گیر تو گفته خود سربسر کس گهر از بهر سود با ...

پیشنهاد
٠

در و یا گهر یا قطره به عمان بردن ؛ کنایه از کار بیهوده انجام دادن است ، نظیر: زیره به کرمان بردن : نظم گهر گیر تو گفته خود سربسر کس گهر از بهر سود با ...

پیشنهاد
٠

پای ملخ پیش سلیمان بردن یا پای ملخ نزد سلیمان فرستادن ؛ زیره به کرمان بردن ، خرما سوی هجر بردن : همی شرم دارم که پای ملخ را سوی بارگاه سلیمان فرستم. ...

پیشنهاد
٠

پای ملخ پیش سلیمان بردن یا پای ملخ نزد سلیمان فرستادن ؛ زیره به کرمان بردن ، خرما سوی هجر بردن : همی شرم دارم که پای ملخ را سوی بارگاه سلیمان فرستم. ...

پیشنهاد
٠

پای ملخ پیش سلیمان بردن یا پای ملخ نزد سلیمان فرستادن ؛ زیره به کرمان بردن ، خرما سوی هجر بردن : همی شرم دارم که پای ملخ را سوی بارگاه سلیمان فرستم. ...

پیشنهاد
٠

کاسه به چین بردن. [ س َ / س ِ ب ِ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) مثل است نظیرزیره به کرمان بردن. ( از امثال و حکم ) : که می برد به عراق این بضاعت مزجات چنانکه ...

پیشنهاد
٠

کاسه به چین بردن. [ س َ / س ِ ب ِ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) مثل است نظیرزیره به کرمان بردن. ( از امثال و حکم ) : که می برد به عراق این بضاعت مزجات چنانکه ...

پیشنهاد
٠

کاسه به چین بردن. [ س َ / س ِ ب ِ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) مثل است نظیرزیره به کرمان بردن. ( از امثال و حکم ) : که می برد به عراق این بضاعت مزجات چنانکه ...

پیشنهاد
٠

خرما به بصره بردن ؛ نظیر زیره بکرمان بردن. کارلغو و نابجا کردن : کرمان و زیره بصره و خرما بدخش و لعل عمان و دُر حدیقه و گل جنت و گیاه. قاآنی.

پیشنهاد
٠

خرما به بصره بردن ؛ نظیر زیره بکرمان بردن. کارلغو و نابجا کردن : کرمان و زیره بصره و خرما بدخش و لعل عمان و دُر حدیقه و گل جنت و گیاه. قاآنی.

پیشنهاد
٠

خرما به بصره بردن ؛ نظیر زیره بکرمان بردن. کارلغو و نابجا کردن : کرمان و زیره بصره و خرما بدخش و لعل عمان و دُر حدیقه و گل جنت و گیاه. قاآنی.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( زیره آب دادن ) زیره آب دادن. [ رَ / رِ دَ ] ( مص مرکب ) فریب دادن و وعده دروغ نمودن ، چه زیره را بوعده آب فریب داده پرورش دهند. ( از فرهنگ رشیدی ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( زیره آب دادن ) زیره آب دادن. [ رَ / رِ دَ ] ( مص مرکب ) فریب دادن و وعده دروغ نمودن ، چه زیره را بوعده آب فریب داده پرورش دهند. ( از فرهنگ رشیدی ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( زیره آب دادن ) زیره آب دادن. [ رَ / رِ دَ ] ( مص مرکب ) فریب دادن و وعده دروغ نمودن ، چه زیره را بوعده آب فریب داده پرورش دهند. ( از فرهنگ رشیدی ) ...

پیشنهاد
٠

( زیره آب دادن ) زیره آب دادن. [ رَ / رِ دَ ] ( مص مرکب ) فریب دادن و وعده دروغ نمودن ، چه زیره را بوعده آب فریب داده پرورش دهند. ( از فرهنگ رشیدی ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیرگاه. ( اِ مرکب ) کرسی. ( جهانگیری ) ( شرفنامه منیری ) . کرسی که بر آن نشینند. ( برهان ) . کرسی و صندلی. ( ناظم الاطباء ) . کرسی باشد، چه پائین تر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیر مهمیز کشیدن : [عامیانه، کنایه ] به کار سخت واداشتن و بهره برداری کردن.

پیشنهاد
٠

زیر مهمیز کشیدن : [عامیانه، کنایه ] به کار سخت واداشتن و بهره برداری کردن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیر مهمیز کشیدن : [عامیانه، کنایه ] به کار سخت واداشتن و بهره برداری کردن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیر مهمیز کشیدن : [عامیانه، کنایه ] به کار سخت واداشتن و بهره برداری کردن.

پیشنهاد
٠

زیرمیانه. [ رِ / رْ ن َ / ن ِ ] ( ص مرکب ) کنایه از ناتوان و زبون. مرادف زیر از میانه. ( آنندراج ) . کمتر از حد وسط. پست. ناچیز : نامزد غمی ز دهر ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیرمیانه. [ رِ / رْ ن َ / ن ِ ] ( ص مرکب ) کنایه از ناتوان و زبون. مرادف زیر از میانه. ( آنندراج ) . کمتر از حد وسط. پست. ناچیز : نامزد غمی ز دهر ای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیر نگین: زیر فرمان دکتر شفیعی کدکنی در مورد " زیر نگین" می نویسد : ( ( تعبیر زیر نگین از آنجا پیدا شده است که پادشاهان فرمانهای خویش را که صادر می ک ...