پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٤٤)
- گام از چیزی برداشتن ؛ از سر چیزی گذشتن. ازآن طمع بریدن. از آن چشم پوشیدن : خواهی که رسی به کام بردار دوگام یک گام ز دنیا و دگر گام از کام بشنو سخنی ...
- گام از چیزی برداشتن ؛ از سر چیزی گذشتن. ازآن طمع بریدن. از آن چشم پوشیدن : خواهی که رسی به کام بردار دوگام یک گام ز دنیا و دگر گام از کام بشنو سخنی ...
- گام از چیزی برداشتن ؛ از سر چیزی گذشتن. ازآن طمع بریدن. از آن چشم پوشیدن : خواهی که رسی به کام بردار دوگام یک گام ز دنیا و دگر گام از کام بشنو سخنی ...
گام نهادن
گام نهادن
گام نهادن
پایان آمدن
به اتمام پیوستن
پایان آمدن ، به پایان آمدن ، به اتمام پیوستن
پایان آمدن
پایان آمدن
به اتمام پیوستن
پایان یافتن
پایان آمدن
چیزی را وصف حال یافتن
چکیده ٔ جگر ؛ کنایه از خون جگر است. ( از آنندراج ) : غذای جان و تنم از چکیده ٔ جگر آمد هرآنچه کاستم از خویش هم بخویش فزودم. حاتم مشهدی ( از آنندراج )
چکیده ٔ جگر ؛ کنایه از خون جگر است. ( از آنندراج ) : غذای جان و تنم از چکیده ٔ جگر آمد هرآنچه کاستم از خویش هم بخویش فزودم. حاتم مشهدی ( از آنندراج )
عمود
عمود
عمود
چکیده چکیده ٔ تو ز مغز یلان کنداعلام حسام تو ز سر دشمنان دهد پیغام. شمس دهستانی ( از انجمن آرا ) .
کامران
کامران
کامران
به هنگامِ . . . . . .
به هنگامِ . . . . . .
به هنگامِ . . . . . .
به هنگامِ . . . . . .
به هنگامِ . . . . . .
به هنگامِ . . . . . .
به هنگامِ . . . . . .
به هنگامِ . . . . . .
به هنگامِ . . . . . .
به هنگامِ . . . . . .
به هنگامِ . . . . . .
جم=پادشاه بزرگ
جم
مهر اندیش
مهر اندیش
مهر اندیش
مهر اندیش
لب
یحیی اندام ( صفت ) لاغر باندام یحیی لاغراندام نحیف : عیسی معده است ویحیی اندام امارمضان خوراست مادام . ( تحفه العراقین )
یحیی اندام ( صفت ) لاغر باندام یحیی لاغراندام نحیف : عیسی معده است ویحیی اندام امارمضان خوراست مادام . ( تحفه العراقین )
یحیی اندام ( صفت ) لاغر باندام یحیی لاغراندام نحیف : عیسی معده است ویحیی اندام امارمضان خوراست مادام . ( تحفه العراقین )
منشاء
منشاء
پدر جد ( گویش تهرانی )
منشآت
منشآت