پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٣٢)
ابن اقوال. [ اِ ن ُ اَق ْ ] ( ع ص مرکب ) کثیرالکلام.
ابن اقوال. [ اِ ن ُ اَق ْ ] ( ع ص مرکب ) کثیرالکلام.
ابن اقوال. [ اِ ن ُ اَق ْ ] ( ع ص مرکب ) کثیرالکلام.
ابن اقوال
ابن اقوال ، پرگوی
اقوال
اقوال
اقوال
اقوال
اقوال
خوشگدار
مطابق میل ، باب میل
خوشگدار
float sb's boat
float sb's boat
suit to one's palate be fitting to one's taste, match one's tastes*
مطابق میل ، باب میل کسی بودن
باب میل کسی بودن ، مطابق میل
متضاد مطابق میل
مباحثه رفتن ( مصدر ) بحث شدن بین دو یا چند تن دربار. مطلبی : دید که میان ایشان مباحثه میرود .
الکل زاد ( الکلی قهار ) ، دائم الخمر ، مستلج ، خِمیّر ، مدمن ، مدمن الخمور ، مِیباره
الکلی قهار ، دائم الخمر
الکلی ، دائم الخمر
خِمّیر ، مستلج ، سکیر ، مدمن ، مدمن الخمور ، سکور ، الکلی ، الکل زاد ، دائم الکل
دائم الخمری ، ادمان ، ادمان خمر ، استلاج ، مستی مستدام
ادمان خمر ، استلاج
مِیبارگی
مِیباره
مِیباره
- شرابی تلنگی ؛ از اتباع، شرابخوار دائم. ( یادداشت مؤلف ) .
- شرابی تلنگی ؛ از اتباع، شرابخوار دائم. ( یادداشت مؤلف ) .
- شرابی تلنگی ؛ از اتباع، شرابخوار دائم. ( یادداشت مؤلف ) .
- شرابی تلنگی ؛ از اتباع، شرابخوار دائم. ( یادداشت مؤلف ) .
- شرابی تلنگی ؛ از اتباع، شرابخوار دائم. ( یادداشت مؤلف ) .
تلنگی. [ ت ُ ل َ ] ( ص، اِ ) نیازمند و خواهش کننده و گدا. ( برهان ) . خواهش کننده و خرگدا. ( فرهنگ رشیدی ) . حاجتمند. ( شرفنامه ٔ منیری ) . نیازمند و ...
تلنگ ، تلنگی
تلنگ. [ ت ُ / ت َ ل َ ] ( اِ ) گدایی کردن بود به هر جای. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 308 ) . حاجت و ضروری و میل و خواهش و نیاز و آرزو باشد. ( برهان ) ( ...
تلنگش دررفتن ؛ گوزیدن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
تلنگش دررفتن ؛ گوزیدن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
تلنگش دررفتن ؛ گوزیدن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
تلنگی
تلنگی
تلنگی. [ ت ُ ل َ ] ( ص، اِ ) نیازمند و خواهش کننده و گدا. ( برهان ) . خواهش کننده و خرگدا. ( فرهنگ رشیدی ) . حاجتمند. ( شرفنامه ٔ منیری ) . نیازمند و ...
صهباء
صهباء
صهباء
صهباء
میگون
میگون
میگون