پیشنهاد‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٢,٢٣٠)

بازدید
٤,٦٥٥
پیشنهاد
٠

lost in a terrible way It appears to have been a British officer named Arthur Conolly who first called it "the Great Game. " He played it gallantly, ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

in a terrible way It appears to have been a British officer named Arthur Conolly who first called it "the Great Game. " He played it gallantly, alon ...

پیشنهاد
٠

get/receive your ( just ) deserts to be punished in a way that you deserve

پیشنهاد
٠

get/receive your ( just ) deserts to be punished in a way that you deserve

پیشنهاد
٠

get/receive your ( just ) deserts to be punished in a way that you deserve

پیشنهاد
٠

get/receive your ( just ) deserts to be punished in a way that you deserve

پیشنهاد
٠

get/receive your ( just ) deserts to be punished in a way that you deserve

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

get/receive your ( just ) deserts to be punished in a way that you deserve

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سیادت آقایی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دغدغه

پیشنهاد
٠

invasion of privacy

پیشنهاد
٠

invasion of privacy

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A dozen or so ( =about 12 ) cars were parked near the entrance.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A dozen or so ( =about 12 ) cars were parked near the entrance.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

A dozen or so ( =about 12 ) cars were parked near the entrance.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In the late spring of 1912, the graceful yacht Enchantress put out to sea from rainy Genoa for a Mediterranean pleasure cruise—a carefree cruise with ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In the late spring of 1912, the graceful yacht Enchantress put out to sea from rainy Genoa for a Mediterranean pleasure cruise—a carefree cruise with ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

In the late spring of 1912, the graceful yacht Enchantress put out to sea from rainy Genoa for a Mediterranean pleasure cruise—a carefree cruise with ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طولی نکشید که . . . . . . . .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب باریک ؛ آب جاری اندک. مجازاً، رزقی متوسط و دائم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب از دست نچکیدن کسی را ؛ سخت ممسک بودن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب از دست نچکیدن کسی را ؛ سخت ممسک بودن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب از دست نچکیدن کسی را ؛ سخت ممسک بودن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب از دست نچکیدن کسی را ؛ سخت ممسک بودن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب از دست نچکیدن کسی را ؛ سخت ممسک بودن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب از دست نچکیدن کسی را ؛ سخت ممسک بودن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب از دست نچکیدن کسی را ؛ سخت ممسک بودن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب از دست نچکیدن کسی را ؛ سخت ممسک بودن.

پیشنهاد
٠

آب از دریا بخشیدن ؛ از چیزی بی ارز و فراوان عطا دادن.

پیشنهاد
٠

آب از دریا بخشیدن ؛ از چیزی بی ارز و فراوان عطا دادن.

پیشنهاد
٠

آب از تارک گذشتن ؛ برسیدن ، و به آخر شدن عمر. یکباره امیدبنومیدی بدل گشتن. بدبختی از حدّ تحمل تجاوز کردن : بدو داد پس گنجها را کلید یکی باد سرد از جگ ...

پیشنهاد
٠

( آب از سرچشمه گل آلود بودن ) معنی اصطلاح - > آب از سرچشمه گل آلود بودن نابه سامانی از مبدا / از مبدا و منشا کار / از مقامات بالا بودن مثال: با اخراج ...

پیشنهاد
٠

( آب از سرچشمه گل آلود بودن ) معنی اصطلاح - > آب از سرچشمه گل آلود بودن نابه سامانی از مبدا / از مبدا و منشا کار / از مقامات بالا بودن مثال: با اخراج ...

پیشنهاد
٠

( آب از سرچشمه گل آلود بودن ) معنی اصطلاح - > آب از سرچشمه گل آلود بودن نابه سامانی از مبدا / از مبدا و منشا کار / از مقامات بالا بودن مثال: با اخراج ...

پیشنهاد
٠

آب از تارک گذشتن ؛ برسیدن ، و به آخر شدن عمر. یکباره امیدبنومیدی بدل گشتن. بدبختی از حدّ تحمل تجاوز کردن : بدو داد پس گنجها را کلید یکی باد سرد از جگ ...

پیشنهاد
٠

آب از بنه تیره بودن ؛ عیب و خلل در اصل و بنیان امر بودن : سخن هرچه گفتم همه خیره بود که آب روان از بنه تیره بود. فردوسی.

پیشنهاد
٠

آب از تارک گذشتن ؛ برسیدن ، و به آخر شدن عمر. یکباره امیدبنومیدی بدل گشتن. بدبختی از حدّ تحمل تجاوز کردن : بدو داد پس گنجها را کلید یکی باد سرد از جگ ...

پیشنهاد
٠

آب از بنه تیره بودن ؛ عیب و خلل در اصل و بنیان امر بودن : سخن هرچه گفتم همه خیره بود که آب روان از بنه تیره بود. فردوسی.

پیشنهاد
٠

آب از بنه تیره بودن ؛ عیب و خلل در اصل و بنیان امر بودن : سخن هرچه گفتم همه خیره بود که آب روان از بنه تیره بود. فردوسی.

پیشنهاد
٠

آب از بنه تیره بودن ؛ عیب و خلل در اصل و بنیان امر بودن : سخن هرچه گفتم همه خیره بود که آب روان از بنه تیره بود. فردوسی.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

contextualiser

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مولفه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مولفه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مولفه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرگان عنوانی است که بر شکارچیان کرد خراسان اطلاق می شود. مرگان یعنی مرگ آفرین برای شکار و نخجیر. حال ممکن است این شکار آهو یا شیر و پلنگ باشد، یا دشم ...

پیشنهاد
٠

همسایه مسیح. [ هََ ی َ / ی ِ ی ِ م َ ] ( اِخ ) کنایه از آفتاب عالم تاب است ، چه هر دو در فلک چهارم می باشند. ( برهان ) .

پیشنهاد
٠

همسایه مسیح. [ هََ ی َ / ی ِ ی ِ م َ ] ( اِخ ) کنایه از آفتاب عالم تاب است ، چه هر دو در فلک چهارم می باشند. ( برهان ) .

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیس. [ ق َ ] ( اِ ) نره. ( منتهی الارب ) . نضی. [ ن َ ضی ی ] ( ع ص ) نره مرد. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) . ذَکَر. ( ناظم الاطباء ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیس. [ ق َ ] ( اِ ) نره. ( منتهی الارب ) . نضی. [ ن َ ضی ی ] ( ع ص ) نره مرد. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) . ذَکَر. ( ناظم الاطباء ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قیس. [ ق َ ] ( اِ ) نره. ( منتهی الارب ) . نضی. [ ن َ ضی ی ] ( ع ص ) نره مرد. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) . ذَکَر. ( ناظم الاطباء ...