پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٤٤)
در نخست ؛قبلاً. سابقاً. در قدیم : یکی داستان زد گَوی در نخست که پرمایه آنکس که دشمن بجست. فردوسی.
در نخست ؛قبلاً. سابقاً. در قدیم : یکی داستان زد گَوی در نخست که پرمایه آنکس که دشمن بجست. فردوسی.
در نخست ؛قبلاً. سابقاً. در قدیم : یکی داستان زد گَوی در نخست که پرمایه آنکس که دشمن بجست. فردوسی.
در نخست ؛قبلاً. سابقاً. در قدیم : یکی داستان زد گَوی در نخست که پرمایه آنکس که دشمن بجست. فردوسی.
for a start
for a start
نخست زاد
cast your mind back to something
cast your mind back to something
cast your mind back to something
cast your mind back to something
pretty much
come to the/somebody’s rescue
come to the/somebody’s rescue
a war of attrition
a war of attrition
the underside ( of something ) =the bottom side or surface of something
the underside ( of something ) =the bottom side or surface of something
oenophily
oenophile
نامرادی
روز خوش . [ زِ خوَش / خُش ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از ایام جوانی است . ( برهان قاطع ) . جوانی و ایام صحت . ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) .
روز خوش . [ زِ خوَش / خُش ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از ایام جوانی است . ( برهان قاطع ) . جوانی و ایام صحت . ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) .
خوش خوشک
خوش خوشک
خوش خوشک
نهستن
نهستن
a woman employed in a factory, office, etc to make tea during a tea break.
A commercial cooking appliance with power - driven rotating spits for roasting meat.
sorbet
be a recipe for something
be a recipe for something
go off somebody/something= British English informal to stop liking something or someone
go off somebody/something =British English informal to stop liking something or someone
لبیبه
عاقله زن
عاقله
لبیبه
لبیبه
بی زه ؛ بی بر و عقیم و بی بار. ( ناظم الاطباء ) .
بی زه ؛ بی بر و عقیم و بی بار. ( ناظم الاطباء ) .
بی زه ؛ بی بر و عقیم و بی بار. ( ناظم الاطباء ) .
بی زه ؛ بی بر و عقیم و بی بار. ( ناظم الاطباء ) .
بی زه ؛ بی بر و عقیم و بی بار. ( ناظم الاطباء ) .
helping hand
hand knitted
hand knitted
توسری خور چکش/پتک
doormat Don’t let him treat you like a doormat.