سست بنیاد

/sostbonyAd/

مترادف سست بنیاد: سست بنیان، ناپایدار، متزلزل، زبون، ضعیف النفس

معنی انگلیسی:
infirm, unsubstantial, unstable

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - بنایی که شالده آن سست باشد ۲ - زبون ضعیف النفس .

فرهنگ عمید

بی دوام، ناپایدار.

پیشنهاد کاربران

واهی اساس
اندک بقا ؛ آنکه یا آنچه اندک پاید. کوتاه عمر:
باد چو صبح نخست خصم تو اندک بقا
باد چو مهر سپهر امر تو گیتی مدار.
خاقانی.
بر نوبهار باغ جهان اعتماد نیست
کاندک بقاست آنهمه چون سبزه جوان.
خاقانی.
گردون در آفتاب سلامت کرا نشاند
کآخر چو صبح اولش اندک بقا نکرد.
خاقانی.

بپرس