پیشنهاد‌های A L C Y O N E U S (٨,٦٠١)

بازدید
٤,٤١٦
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

Rigor mortis is a postmortem change resulting in the stiffening of the body muscles due to chemical changes in their myofibrils. Rigor mortis helps i ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

Mane : یال ? why male lions have manes The mane has often been viewed as a shield that protects a male's neck during fights against other males, b ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

i can't get you off my mind : من نمی توانم تو را از ذهنم خارج کنم ( , نمیتونم بهت فکر نکنم )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

سوءمصرف ماده ( به انگلیسی: Substance abuse ) به استفاده افراطی و اعتیادگونه از داروها ، سایکواکتیوها و مواد مخدر به صورتی که در آن مصرف کننده ماده را ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

واژگان شبیه به Audience : spectators listeners viewers onlookers concertgoers theatregoers

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

واژه ی شیک تر Courage و Bravery هست ازس استفاده کنید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

Bravery Courage Valiancy / Valiance Valor / Valour Fortitude Fearlessness

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

شلاق زنی Prostitution in Saudi Arabia is illegal. Prostitution is punishable by prison and flogging

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

Refers to pussy ◀️ Six Things Women Need To Know About Their Lady Box

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

تلفظ: ( عُ رَ ) [ عربی عوره ] ( اسم ) ۱ - آلت تناسلی شرمگاه. ۲ - امری که انسان از آن شرم داشته باشد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

اصطلاح پرکاربردیه که تعریفش بصورت زیره ⬛ BE MORE OF SOMETHING THAN SOMETHING ⬛ be more of sth than sth to be one thing rather than another. be more ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

برخورد کردن چندین معنی متعدد داره ولی اگه منظور رفتار کردن با فردی ( با جدیت و اقتدار و گاهاً با خشونت و درگیری فیزیکی یا لفظی ) باشه میشه از to trea ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

خوشبو - خوش رایحه - عطری ⬛ AROMATIC ⬛ adjective [more aromatic; most aromatic] : having a noticeable and pleasant smell : fragrant ◀️aromatic herbs/ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

⬛ CONVEY ⬛ 1. to take or carry ( someone or something ) from one place to another : transport / verb 2. to make ( something ) known to someone / verb ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

Envy میشه غبطه خوردن ( فعل ) و غبطه ( اسم ) ولی ۴ تا واژه من پیدا کردم که به نظر خودم شبیه و گیج کننده بودند. جا داره همه شونو کنار هم بیارم که ببینی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

تلفظ : سوآو بسیار مودب، با اعتماد بنفس، فریبا و شیفته کننده ( صرفاً برای مردان ) البته طبق نظر نیتیو اسپیکرها و سایر واژه نامه ها ویژگی های زیر هم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

با عجله و شتابزدگی he hastily stuffed a few clothes into a bag. - او با عجله چند لباس داخل ساک گذاشت. - the defeated army had to retreat hastil ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧٤

تعریف کامل این واژه : ❌🚨 شامل کلمات بی پرده و مثبت ۱۸ ❌🚨 🙂 Reader Discretion is advised 🥴 عمده ی استفاده اش برای ۲ جاست : ۱. برای توصیف کودکان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

adjective [more heinous; most heinous] : very bad or evil : deserving of hate or contempt ◀️These murders were especially heinous. ◀️people accused ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

تلفظ: ( ن ه ) ( اِمصفت ) سرزنش ملامت. مورد نکوهش قرار دادن : To Condemn/Blame ؛ محکوم کردن They condemned her heinous behavior : رفتار شنیع ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

noun [count] : a person who loves and strongly supports or fights for his or her country ◀️He was a great patriot who devoted his life to serving his ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

زود قهر - کسیکه قَهرِش تو مُشتِشه ✊👊🤛🤜 و با کوچکترین تلنگر و مخالفتی گریه اش درمیاد یا دقیق تره بگیم عصبانی میشه ( کسیکه زود گریه اش درمیاد رو میگ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

انقدر خودت رو جدی و دست بالا نگیر - فکر نکن خبریه - دو دقیقه خودشیفته و خوداخواه نباش ببینم چی میشه - اونقدرا هم مهم نیستی 🚨 البته این اصطلاح حالت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

Architecture : معماری Agriculture : کشاورزی

پیشنهاد
٢٠

Caustic Chemical compounds : ترکیبات شیمیایی سوزآور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

سفیر - فرستاده و نماینده کشور یا دولتی در کشور دیگر 🚨 سفیر Ambassador هم میشه البته در تعریفش اومده : An ambassador is an official envoy, especially ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

اوج - نوک - رأس - سَر - قُله noun [count] : the top or highest point of something — usually singular the mountain's apex [=peak, summit] — usually u ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

۱. نگهبان درب - دربان ۲. کشیک دهنده - دیده بان ۳. نگهبانی دادن ( فعل ) 🟩 Learner's Dictionary 🟩 ♦️SENTINEL noun [count] : sentry ◀️armed sentine ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

Raptor = A Bird of Prey = A predatory bird : پرنده شکاری Raptors = Birds of prey = predatory birds : پرندگان شکاری 🟩 توضیحات ویکی پدیا 🟩 پرندگان ش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

رادار : Radar رادارگریز : Stealth Stealth Aircraft : هواگرد/هواپیمای شناساگریز - هواپیمای پنهان کار Stealth Missile : موشک رادارگریز Stealth Rocket ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

رادار : Radar رادارگریز : Stealth Stealth Aircraft : هواگرد/هواپیمای شناساگریز - هواپیمای پنهان کار Stealth Missile : موشک رادارگریز Stealth Rocket ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

رادار : Radar رادارگریز : Stealth Stealth Aircraft : هواگرد/هواپیمای شناساگریز - هواپیمای پنهان کار Stealth Missile : موشک رادارگریز Stealth Rocket ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تحلیل های مهندسی شده: Engineered Analysis

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

هر چی تشکر کنم کمه من نمی توانم به اندازه کافی از شما تشکر کنم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

جدی میگم دارم حقیقتو/راستشو میگم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

این ساختار برای بیا فاصله ی زمانی بکار میره بدین شکل که to بعدش عدد بعدش minutes یا hours و بعدش from مثال : The Renaissance Center is roughly 20 m ...

پیشنهاد
١٣

این ساختار برای بیا فاصله ی زمانی بکار میره بدین شکل که to بعدش عدد بعدش minutes یا hours و بعدش from مثال : The Renaissance Center is roughly 20 m ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

این علامت رو دیدیم قبلا : - و این _ —– Plus sign : علامت مثبت Minus sign : علامت منفی Dash : خط تیره - خط فاصله Hyphen : خط پیوند - خط ربط Soft hyphe ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

۱. پیش نوا ( یک قطعه موسیقی که در شروع یک اپرا یا نمایش موزیکال پخش می شود ) ۲. چیزی که پیشنهاد می شود با این امید که باعث شروع رابطه و توافق شود ( ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

noun a length of tape or thin flexible metal, marked at graded intervals for measuring ◀️ What are you measuring with that tape measure ? متر نواری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

sammich ( plural sammiches ) ( slang ) A sandwich.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

Images, clips, people, memories, ect. . stored in your brain that you pull up into your minds eye when you masturbate. . I have Captain Jack Sparro ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

eviscerate و disembowel مترادف هستند. به معنی اندام های داخلی را تخلیه کردن / دل و روده را بیرون ریختن verb [ obj] formal : to take out the internal ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

همان Gamer هست که بدین شکل هم مینویسند ولی فقط برای توصیف گیمرهای lgbt

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

Type of pedestrian crossing A zebra crossing ( British English ) or a marked crosswalk ( American English ) is a pedestrian crossing marked with whi ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

🔴 unfriendly or not showing emotion ◀️ She gave him a cold - eyed stare Synonym: dispassionate 🔴 Lacking kindness and compassion; coldblooded; unf ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

از فعل Electrocute میاد. ⬛ ELECTROCUTE ⬛ verb [ obj] : to kill ( a person or animal ) by electric shock — usually used as ( be/get ) electrocuted ◀ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

adjective [more depraved; most depraved] : very evil : having or showing an evil and immoral character ◀️a depraved criminal ◀️the work of depraved m ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

Sex scandal Scandal میشه رسوایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

noun [count] 1 : a piece of music that is meant to express a lot of emotion and does not have a regular form 2 : a written or spoken expression of g ...