پیشنهادهای حسن موسوی (٤٦٥)
- انباشت - انباشتن
پیشوایان اندیشه
- بسیار بیشتر از. . . - بسیار فراتر از. . .
- قابل خرید - قابل تهیه - در دسترس
اولین حضور
دیدگاه وسیع تر
اولیه ( earliest days = روزهای اولیه )
راه اندازی کردن
از زیر کار در رفتن
از هم جدا شده
به نمایش گذاشتن ( به نمایش می گذارد )
- فضای کاری - محیط کاری
گرایش ها
فعال بودن
تبادل نظر آزاد
بر هیچکس پوشیده نیست
من که این کار را نمی کنم
- در چنین حالتی. . . - در چنین وضعیتی. . .
در معرض دید
شکل دادن
منسجم
دانه کامل ( مثلاً قهوه هم به صورت دانه کامل فروخته می شود و هم به صورت دم کرده )
زیرورو کردن
ارجحیت دادن
- دل و جرات - پایداری - زور - طاقت
چرخش بزرگ ( مثلاً یک تغییر مسیر در زندگی )
- با توجه به. . . - با استفاده از. . .
- به اندازه کافی گفته شد. - به اندازه کافی در این مورد گفته شد.
همراهان
- تک نفره ( A One - Man Army = یک ارتش تک نفره )
آموزه های کلیدی
وظیفه خطیر
سر تا پا
صراحتاً
- محرک - انگیزه
به رخ کشیدن
قابل توجیه
هزینه جذب مشتری ( CAC = Customer Acquisition Cost )
هزینه جذب مشتری ( CAC = Customer Acquisition Cost )
- سرسری ( wishy - washy response = پاسخ سرسری )
خیز برداشتن
- برای این موضوع آماده باشید - برای این مسئله آماده باشید - برای این اتفاق آماده باشید
طی مسیر
- حال و هوا I needed a change in scenery and some time off نیاز به مدتی مرخصی و تغییر حال و هوا دارم
- با تمام وجود - از ته قلب
پیگیری کرد
- ترک کار - ترک شغل
حل اختلاف
مراقبت روزانه
- بیمه گر - بیمه کننده