پیشنهاد‌های مسعود رئیسی (٣٢٥)

بازدید
٢٠٧
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی، تَل به معنای تَرک، شکاف و قاچ و نیز به معنای دونیم بودن و پاره شدن است. تل بورن: ترک برداشتن، پاره شدن تل کرتن: قاچ کردن ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی تَگ در گویش کتیچی به معنای شاخ درختان، تگ مُگ: شاخه درخت خرما

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی، پاپائوک می گویند. پاپائوک کرتن: تعلل کردن، درنگ کردن، مردد بودن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی تُس tos در گویش کتیچی به معنی باد بویی و بیصدایی که از شکم خارج میشود، است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی تِرَکِستِن در گویش کتیچی به معنی ترکیدن و منفجر شدن است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی تِرنگ tereng در گویش کتیچی به معنی، محکم و سفت است. ترنگ کرتن: محکم کردن، سفت کردن، چیزی را محکم بستن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی تِرسِستِن به معنای ترسیدن است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی پَکّا pakkā در گویش کتیچی به معنی مطمئن، اطمینان است. پکا بورن: مطمئن بودن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی پُرچِل در گویش کتیچی به معنی کثیف و کسی که ظاهری کثیف وآلوده دارد، است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی پتیر در گویش کتیچی به آردی گفته میشود که خوب ورز نداده باشند و خوب خمیر نشده باشد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی، پَچ پَچ به معنای له له، خرد خرد، له و لورده است پچ پچ کرتن: له له کردن، خرد خرد کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی پّچ درگویش کتیچی به معنی له، خرد است پچ کِرْتِن: له کردن، خرد کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی پِتار به معنی پنهان، مخفی و قائم است. پتار دارِن: پنهان کردن، مخفی کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی پاکار به معنی میراب است. کسی که وظیفه دارد جوی آب را تمیز کند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی پابیل pā - bēl در گویش کتیچی به معنی زدن پا بر بیل برای برداشتن خاک، خاک زمین را با بیل جابجا کردن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی به معنی مرحوم، به رحمت خدا رفته است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی: بُن بار به معنی: نابود، نیست و نابود، نیست شدن، نیست و نابود شدن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی بِل bel در گویش کتیچی به معنی یار و جفت است. در بازی های محلی، بِل به معنی یار و یارگیری است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی بُگمَه bogma در گویش کتیچی به معنی بُغض است. بگمه گرتن: بغض کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی حیک hayk می گویند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی چرانتن čarānte� می گویند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

واژگان کتیچی در گویش کتیچی چَرِسْتِن čareste� می گویند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی چَتّوک čattōk در گویش کتیچی: ۱. به انگشت اشاره می گویند که با آن طعم چیزی را می چشند ۲. کسی که طعم و مزه چیزی را با انگشت اشاره می چشد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی چاییده ای به معنی سرماخوردگی است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی، چپسستن čapsesten می گویند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی دُزّی dozzi می گویند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی دُزّیرِن dozziren می گویند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی دُزّ dozz می گویند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی بوش bowš در گویش کتیچی به معنی گیج و منگ است، بوش بورِن: گیج بودن سر بوش بورن: سرگیجه گرفتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی: در گویش کتیچی حوش howš به معنی حیاط و دورتا دور خانه است

پیشنهاد
١

خودخواه بودن، نسبت به دیگران بی توجه بودن، فقط به فکر خود بودن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

واژگان کتیچی در گویش کتیچی نپسی نپسی napsi napsi می گویند. به معنی خودخواهی، بی توجهی به دیگران

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به معنی خودخواهی است. بی توجهی کردن به دیگران

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژگان کتیچی در گویش کتیچی به معنی: کار اشتباه و نادرست، راه غلط و اشتباه هست.

پیشنهاد
١

یعنی کسی کاری انجام میدهد یا حرفی میزند، طرف مقابل هم در جوابش همان کار را انجام میدهد و همان حرف را انجام میزند. سر به سر کسی گذاشتن یعنی ول کن کسی ...

پیشنهاد
٠

کسی را دست انداختن،

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژگان کتیچی در گویش کتیچی راه به راه به معنی سر به سر کسی دادن، کسی را دست انداختن است راه به راه کسی دادن: سر به سر کسی گذاشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی، نِشار nešār می گویند. عروس

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشتباها به جای عروس ارسال شد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

واژگان کتیچی در گویش کتیچی: بِرار گویند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی هُر دَگار شاپتن: بر زمین زدن، بر زمین کوبیدن

پیشنهاد
٠

کنایه است از افسوس خوردن، حسرت خوردن، پشیمان شدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی بَدَل به معنی: ۱. عوض، ۲. بدلیجات ۳. قلابی ۴. جایگزین، جانشین بدل کرتن: عوض کردن بدل نهانتن: جایگزین کردن بدل بورن: عوض شد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی بد زُبان به معنی بددهن است. کسی که فحاشی و ناسزاگویی می کند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی، بدشِگِل، می گویند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی بَچَکان در گویش کتیچی به معنی بچه ها و گروهی از جوانان که دوست و رفیق هم هستند گغته می شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی در گویش کتیچی به معنی بدتر و زشت تر است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی باک در گویش کتیجی به معنی عیب و ایراد است و نیز به معنی جراحت و زخم است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واژگان کتیچی بازیار به معنی کشاوز و دهقان است، کسی که سر زمین دیگری به مزد کار می کند. معمولا چند درصد از محصول کشاورزی متعلق به بازیار است که همان ا ...

پیشنهاد
٠

گویش کتیچی، یکی از گویش های زبان بلوچی است که در شهر کتیچ و تعدادی از روستاهای توابع بخش کتیچ شامل: محترم آباد، مدانچ، گیران، بیرمین، ریتک، آب انبار ...