سربه سر کسی گذاشتن


معنی انگلیسی:
kid

واژه نامه بختیاریکا

سر دین کردن؛ جِت به جت نُهادِن؛ زق به زق نُهادِن

پیشنهاد کاربران

To pull someone's leg
To mess with someone
سر به سر گذاشتن
یعنی
برای ایجاد صمیمیت سر صحبت باز کردن با سر به شوخی کردن را سر به سر گذاشتن میگن
سر به سر کسی گذاشتن : [عامیانه ، کنایه ] اورا ناراحت کردن ، با او شوخی کردن.
You are pulling my leg
باکسی شوخی کردن.
چنگال شیرخاریدن ؛ کار هراسناک کردن. بعمل خطرناک دست یازیدن. مانند با دم شیر بازی کردن :
با من همی چخی تو و آگه نه ای که خیره
دنبال ببر خایی چنگال شیر خاری.
منوچهری.
1 ) tease
2 ) mess with someone
Picking on

بپرس