پیشنهادهای مرضیه ابراهیمی (٣٢)
در گویش بالا طالقان هم یال به معنی بچه می باشد.
اردوگاه موقت که برای اسکان مهاجرین در بدو ورود استفاده می شود
اظهارات در دادگاه
روند دادرسی
دادسرا
بیان اظهارات در دادگاه ( می تواند در تایید یا رد ارتکاب جرم باشد )
دادرس علی البدل
دستیار حقوقی
گاهی به معنای اختصاص دادن به کار می رود.
ضمنی ، تلویحی
سؤ قصد
حقوقی یا خبری : چندجانبه
حلزونی گوش
لک پوستی، جای جوش
کمبود، نقصان، محدودیت
سنگ شور
ناهموار، متخلخل
جوینده، خریدار، مشتری، خواهان
طناب باربند، طناب ضخمیی که برای بستن بار استفاده می شود، طناب بستن دوچرخه در صندوق ماشین و غیره
تجسس کردن، تفحص کردن، تحقیق کردن، کاویدن
پایه، رکن، بنیان، ستون، اصل اساسی
روده درازی، وراجی
شبه کُره
جان دوباره دادن
سیر کننده
پیراشکی گوشت
هتک حرمت، آبرو ریزی، حرمت شکنی، آبروبری
ابن سبییل، در راه مانده، زابراه
تفکیک کردن ( فعل ) تفکیک پذیر ( صفت )
موکت
پا خورده، معمولاً برای فرش استفاده می شود
نفس برُ