حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

house hushing: decorating your house using pale, n ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

appliance garage: a cupboard in the kitchen used for ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

friendlord: someone who rents out a room in the ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hrh: HRH abbreviation for His or Her Roy ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

detain someone at his her majesty's pleasure: phrase LAW UK specialized detain so ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the nail: at exactly the right time دقیقا در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

npcc: NPCC is an acronym that stands for ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clear up rate: Clear - up rate refers to the perce ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nudification: As per the Merriam Webster dictiona ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

loose manhole cover: A loose manhole cover is a manhole ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

e bike: e - bike Electric bicycle a bicycle ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

micromobility: Micromobility refers to a range of ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go about one’s day: “Go about one’s day” is an idiomati ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cogat: COGAT Coordinator of Government Act ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

legislative yuan: The Legislative Yuan is the unicame ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wild speculation: “Wild speculation” is a phrase that ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unhoused: without a place to live صفت/ بدون ج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plead no contest: Pleading "no contest" ( also known ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

secret language: A “secret language” is a language o ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ill clad: “Ill - clad” is an adjective that i ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oxfam: a UK - based organization that work ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rake something in: to earn or get a large amount of mo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

redress the balance: to put right a wrong or give paymen ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trillionaire: A trillionaire is an individual wit ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

funwashing: “Funwashing” is a new word that has ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

screenwashing: the practice of someone appearing o ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wokewashing: behaviour or activities to make peo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take someone's mind off something: to stop you from worrying or thinki ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be consumed by or with something: to have so much of a feeling that i ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

consumption: قحطی نتیجه خوردن محصولات کشاورزی تو ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sick joke: و سپس یک جوک بی مزه و توهین آمیز در ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lowlife: مشخصه پیت آدم مجرم و بد نامی است.

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pejorative: اطلاق اصطلاح"خرخوان" به کسی که زیاد ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pejorative: در مجموع، استفاده از کلمه ولنگاری ت ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pulverize: او با قدرت سخنوریش، مخالفان را شکست ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come alive: شهر پس از تاریک شدن هوا، فعال و جان ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come alive: در فصل بهار، روستاهای ماهیگیری بسیا ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

taunt: سابقاً بچه های دیگر ، در زمین بازی، ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enigmatic: او برای من یک پیام نامفهوم روی دستگ ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dice with death: هنگامی که جوانان مواد مخدر مصرف می ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dice with death: رانندگان یدک کش با جان خود بازی می ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dice with death: قصد ندارم با عصبانی کردن این مرد، ج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take someone's name in vain: idiom UK humorous to criticize some ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

عبارت "I can’t get anything past y ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crypto winter: noun [ C] FINANCE & ECONOMICS speci ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bossware: a type of software that employers c ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cyber ambassador: a person who helps other people use ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be beside yourself: If you are beside yourself with a p ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not be someone's cup of tea: idiom If something is not your cup ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bnd: Bundesnachrichtendienst; German pro ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

para sports: Parasports are sports played by peo ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

parcel bomb: Letter bomb a bomb that is mailed t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pardon me for breathing existing living: idiom / informal used to tell someo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

homer man: A man who breeds ( or raises ) and ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

v tach: Ventricular tachycardia is a heart ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cajuns: /ˈkeɪdʒ ( ə ) nz/ کیجن ها ( به فران ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cake pop: a small piece of cake covered in ic ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cake stand: A cake stand is a type of tableware ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cake sale: an event where people sell cakes th ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخم خر: لهجه و گویش تهرانی فحش = قاطر که از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تخم کاسب: لهجه و گویش تهرانی بچه بازاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come home to someone: idiom If something comes home to so ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social omnivore: /ˌsəʊ. ʃəl ˈɒm. nɪ. vɔːʳ/ a perso ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sustainatarian: /səˌsteɪn. ɪˈteə. ri. ən/ a person ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

climatarian: a person who chooses what to eat ac ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

climate breakdown: very serious and harmful changes in ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cash buyer: a buyer or customer who pays the wh ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a may–december romance: A May–December romance is an age - ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decennial: /dɪˈsɛnɪəl/ happening every ten yea ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

radio silence: 1 - A period of time when nothing ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rageaholic: A rageaholic is someone who express ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tabloid: ( of or relating to ) A type of pop ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hibiscus tea: Hibiscus tea is a herbal tea made a ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dalliance: mainly humorous ( Involvement in ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

atv: abbreviation for all - terrain vehi ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

general purpose fund: an investment fund that invests in ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crs: Cytokine release syndrome سندرم آزا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plumb the depths: to reach the lowest point اصطلاح/ ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plumcot: A fruit that is a hybrid ( = a mixt ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

plump for something someone: UK/ informal To choose something or ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit someone where they live: idiom, informal To affect someone i ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hit the bottle: idiom , informal To start to drink ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overadjust: To change, or change something, sli ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overage charge: An extra amount of money that you h ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overawe: To cause someone to feel a mixture ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double spending: Double - spending is a fundamental ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centralized exchange: A centralized exchange ( CEX ) is a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

decentralized exchnge: به طور کلی دو نوع صرافی وجود دارد. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tash: UK informal for moustache انگلیسی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tartare: Fish or meat that is cut into very ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ذبیح الله منصوری: نویسنده، مترجم و روزنامه نگار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alprazolam: A drug that is used to treat anxiet ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seeing pink elephants: "Seeing pink elephants" is a euphem ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

speak of devil: idiom speak/talk of the devil Somet ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the hoi polloi: disapproving or humorous Ordinary p ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

svb: Silicon Valley Bank ( SVB ) was a c ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a damsel in distress: idiom / humorous A young woman who ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breadflation: A continuous increase in the price ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nearshoring: UK /ˈnɪə. ʃɔː. rɪŋ/ US /ˈnɪr. ʃɔːr. ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recommerce: The practice of buying and selling ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accommodate yourself: To change yourself or your behaviou ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

divide something by something: To calculate the number of times th ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cryptic species: گونه های همزاد واژه های مصوّب فرهنگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aphanic species: گونه های همزاد واژه های مصوّب فرهنگ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

twin species: گونه های همزاد واژه های مصوّب فرهنگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shed: A small building, usually made of w ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unsated: Not having been satisfied, unsatisf ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fdic: abbreviation for Federal Deposit In ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a scene with: In fact "to have a scene with" was ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hi jinks: Anergetic and excited behaviour in ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rear admiral: دریابان درجه نظامی پایین تر از دریا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

vice admiral: دریاسالار درجه ای نظامی در نیروی در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intifada: A violent act of oppostion by the P ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cepa: Center for European Policy Analysis ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shout someone down: to prevent someone who is speaking ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wagner group: گروه واگنر ( به روسی: Вагнер гроппа ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the mod: abbreviation for the Ministry of De ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pssos: PSSOs stands for Private Security S ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call comms: In a police field, "comms" often re ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mispers: short for missing person: used by t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cooey: a call used to attract attention د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moth to a flame: in a way that shows that someone is ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spad: SpAd a special advisor working for ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cobra: abbreviation for Cabinet Office Bri ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

broadcasting house: the main building of the BBC, in ce ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gchq: Government Communications Headquart ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be up his arse: rude /slang To be driving too close ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the factory floor: involving ordinary workers rather t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the firing line: in a situation that attracts critic ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

brav m: The Brigades of repression of viole ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tass: تاس ( روسی: ТАСС ) یک خبرگزاری مهم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

belt and road initiative: The Belt and Road Initiative ( BRI, ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stand or fall by something: to depend completely on something f ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outside of: Outside of means other than or exce ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a turn of the screw: an action that makes a bad situatio ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make something it worth your while: idiom / informal to pay someone mon ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gini index: In economics, the Gini coefficient, ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gini rate: In economics, the Gini coefficient, ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

camouflage pants: clothes made from cloth in a mixtur ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put something to the test: to find out how good something is چ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

write a blank check: If someone is given a blank check, ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turnout: 1 - the number of people who are p ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold on to onto sth sb: to keep something or someone that i ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

knesset: The parliament of modern Israel, es ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wade into something: to become involved in a difficult s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

soft revolt: nonviolent revolution انقلاب یا ش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

capitalize on something: ( UK usually capitalise ) to use a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

purchasing managers' index: Purchasing managers' indexes ( PMI ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ketamin: Ketamine is used to provide general ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ماده مخدر جیب و تینا: ماده مخدر جیب و تینا از مواد محرک ج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sneak attack: A sneak attack is a sudden attack m ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fend someone off: “Fend someone off” means to defend ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ace pilot: An ace pilot is a fighter pilot wit ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

war fatigue: War fatigue is a term used to descr ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flakka: Flakka ( Zombie Drug ) Flakka is a ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

khat: The leaves of an Arabian bush, also ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ghb: An illegal drug that can make peopl ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dxm: Dextromethorphan DXM is a type of c ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kratom: Kratom is a tropical tree native to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

salvia divinorum: سالویا دیوینوروم یا اسکا ماریا پاست ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

k2: K2 and Spice are just two of the ma ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

raise the roof: idiom ( also raise the rafters ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

passive suicidal ideation: Passive suicidal ideation is when a ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nonalignment: Nonalignment refers to the politica ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pij: Palestinian Islamic Jihad مخفف برای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hamas: Hamas is a Palestinian Sunni - Isla ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

melting pot: a place where many different people ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

walking pole: noun [ C usually plural ] a special ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

candyfloss: a large soft ball of white or pink ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prefabricated home: A prefabricated home is a type of h ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accidental death and dismemberment insurance: AD&D stands for Accidental Death an ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cheeky remark: A cheeky remark is a slightly rude ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bookend: bookend can be used as a verb meani ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

near impunity: “Near impunity” is a phrase that me ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

move threatening pawns: “Move threatening pawns” is a metap ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

murky world: Murky world can be used to describe ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

downbeat opinion: Downbeat opinion means a negative o ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترنک: تِرَنک اداره مبارزه با موادمخدر آم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fringe group: A “fringe group” is a group that is ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bosom buddy: a friend that you are very close to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

رستم زایی: cesarean سزارین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beef something up: to make something stronger or more ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beef tomato: ( US beefsteak tomato ) a type of ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

remortgage: to change the conditions of a mortg ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a down on someone: UK /informal to dislike someone, of ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

down tools: UK to refuse to continue working, e ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

down in one: idiom /UK /informal If you drink a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sectional couch: Sectional couches are a great way t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dopamine decor: the trend of using bright colours a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chorebot: UK /ˈtʃɔː. bɒt/ US /ˈtʃɔːr. bɑːt/ a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hipstoric: UK /hɪpˈstɒr. ɪk/ US /hɪpˈstɔːr. ɪk ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

earpud: ایرپاد، هدفون بی سیم و بلوتوثی شرکت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

curio cabinet: A curio cabinet is a tall, slender ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tow dolly: A tow dolly is a type of equipment ...

١ سال پیش

مدال‌های حسین کتابدار