حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blow: 1 - UK slang cannabis زبان عامیانه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

close call: I've never been married before but ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

toss around: To bring up or suggest an idea in a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross continental: This term describes something that ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pan global: This term refers to something that ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

SAT: Scholastic Aptitude Test a test tak ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

talisman: plural talismans an object believed ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

positivity: the quality of having a positive at ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sipper: This slang term is used to describe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enjoin: order or command someone to do some ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

method to the madness: This phrase suggests that there is ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

organized chaos: This phrase refers to a situation o ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

juiced: This slang term refers to being hea ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ship shape and bristol fashion: This phrase is often used to descri ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neat as a pin: Refers to something that is excepti ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

point of impairment: The point of impairment refers to t ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turn to: To turn to means to seek or look fo ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give them a taste of their own medicine: This phrase means to retaliate by s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

revenge porn: 🔸 معادل فارسی: پورن انتقامی / انت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

denote: to represent or mean something نشان ...

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shire: A shire is a term used in some coun ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

یک عبارت اصطلاحی رایج انگلیس ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grit and grind: 🔹 معادل فارسی: پشتکار و تلاش بی وق ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stick to itiveness: Stick - to - itiveness Stick - to - ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

total: To “total” something means to compl ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

یک اصطلاح محبوب که از دهه 1 ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

malefaction: This term refers to any act that is ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

عبارت "shoot your shot" یک اصطلاح ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

net of law: Net of Law ( also known as "Web of ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nasal route: مصرف دماغی مصرف دارو یا مواد مخدر ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

maintenance treatment: 🔸 معادل فارسی: درمان نگهدارنده / ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

malignant addiction: Malignant addiction refers to a typ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

truth drug: A truth drug is a type of medicatio ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tortious liability: Tortious liability refers to the le ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non injecting drug user: معتاد غیر تزریقی معتادی که مواد مخد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outpatient addict: An outpatient addict refers to an i ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

opium taker: opium addict/ user تریاکی، شخص معتا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

opium tenture: تنطور تریاک تنطور تریاک دارای یک در ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

opium dross: In English, the term "Opium Dross" ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

opium gum: opium latex شیره خام تریاک، صمغ تری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

opium mud: opium paste خمیر تریاک

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a scene: to behave in a loud, angry way in p ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bookie: A bookie, short for bookmaker, is a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reunion: a social event for a group of peopl ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acronym: an abbreviation consisting of the f ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rookie mistake: a basic mistake, like one that a pe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paddock: a small field where animals, especi ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nope: جواب منفی؛ فیلمی در سبک علمی تخیلی ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ICE: To kill someone, especially a speci ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give the brush: To intentionally ignore or reject s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give the runaround: To avoid answering or providing a c ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

give the go by: Give the go - by To ignore or disre ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give the air: To dismiss or reject someone or som ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be let go: To be let go means to be released f ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give the heave ho: To dismiss or remove someone from a ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cuppa: UK informal a cup of tea انگلیسی بر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brood: 1 - a group of young birds all bor ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

float: To suggest or propose an idea or pl ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold out: holdout/ noun a person, organizatio ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lay low: The phrase "lay low" means to keep ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guru: a religious leader or teacher in th ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boulder: تخته سنگ ( انگلیسی: Boulder ) یا گر ...

١ سال پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

In general, “toilet” refers to th ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jump on: to criticize someone as soon as the ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oasis: plural oases a place in a desert wh ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hustle: To “hustle” means to work hard, oft ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

implicate: 🔸 **معادل فارسی:** دربرگیراندن / پ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sully: to attack someone's good name and t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fund raising: the process of collecting money for ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fucko: Fucko is a slang term that can be u ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adolescent: نوجوانی، مرحله گذار رشد فیزیکی و رو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tally: A woman who has a continuing extram ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قالتاق: قالْتاْق : ( ghaltagh ) در گویش گنا ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

diy: خودت انجام بده ( Do it yourself or ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carp: 1 - This term refers to a thief wh ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

theatre: an area or place in which important ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

me: M. E M. E. does indeed stand for M ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خر ما از کرگی دم نداشت: ۱ - یعنی ما از همان ابتدای خلقتمان ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

باجغلی (باجاقلی، باجاقلو، ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sell someone a bridge: “Sell someone a bridge” is a phrase ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wwjd: WWJD stands for "What Would Jesus D ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fire: When something is described as “fir ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

یک عبارت شوخ طبعانه است که اغلب ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

big time: 1 - adverb on a large scale; to a ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

game plan: A game plan refers to a strategic p ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nectarine: A nectarine is a type of fruit that ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proud and tall: This phrase is used to describe som ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sapo: S�PO In Sweden, S�PO stands for S� ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abin: ABIN In Brazil, ABIN stands for Ag ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fisu: FISU In Ukraine, FISU stands for F ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cni: In Spain, CNI stands for Centro Nac ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

serve up: To present or provide something for ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

homonymous: Homonymous refers to things that ha ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mi6: سرویس اطلاعات مخفی ( Secret Intelli ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aise: AISE In Italy, AISE stands for Age ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tweak: 1 - to change slightly, esp. in or ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sesame: a herb grown for its small oval see ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prowess: great ability or skill رسمی / توان ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drone: 1 - An unmanned aerial vehicle ( U ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

medium: مِدیُوم یا میدیِم یک پلتفرم نشر الک ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leave to: To leave to means to transfer or be ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

silents: This term refers to the generation ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

centennials: Centennials are individuals who wer ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thirtysomethings: This term refers to individuals who ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fortysomethings: This term refers to individuals who ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

college kids: This term is used to refer to indiv ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youngbloods: This term is used to describe young ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

golden ager: This term refers to individuals who ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

codger: This term is used to describe old o ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alpha generation: This term refers to the generation ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

homeland generation: The Homeland Generation, also known ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

generation t: Generation T a way of referring to ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

microgapping: 1 - an alternative to the gap year ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ghamping: /ˈg�m. pɪŋ/ camping in a place that ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zoomers: Another term for the iGeneration or ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i gen: Internet Generation Refers to the g ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cuspers: Cuspers, also known as Generation X ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

echo boomers: Also known as Millennials, Echo Boo ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

faggot: offensive/North American an extrem ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

double up: This term refers to the act of enro ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

connecting flight: A connecting flight is a flight tha ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

یک عبارت اصطلاحی به م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lurk out: To lurk out means to suddenly appea ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

up and about: idiom ( also up and around ) feel ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ad hoc: این منجر به مداخله موقت دولت می شود ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ad hoc: منظور من توافقات موقت یا مسکن های ک ...

١ سال پیش

ترجمه با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coalition: بعد از انتخابات غیرقاطع، دولت ائتلا ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bloody hell: used to express anger, annoyance, o ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blow: 1 - UK slang cannabis زبان عامیانه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lay: 1 - To inject a drug, usually crys ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monumental: very big صفت/ خیلی بزرگ a monumenta ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prototype testing: Prototype testing involves testing ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

platform: A platform is a software environmen ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

booklet: a small, thin book with paper cover ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shoot: A substitute for the word “shit”. I ...

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

screw this: This phrase is used to express frus ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

An "agreeable person" is someone w ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

" جمله مطول " به جمله ای اطلاق می ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

رنگ هلویی در روانشناسی رنگ به عنوا ...

١ سال پیش

هر ٢٠ پاسخ صحیح

-

بپرس

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

وقتی در ترمینال تایپ می‌کنید ('hi' ...

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پاسخ به پرسش بدون پاسخی که حداقل ٣٠ روز گذشته ثبت شده

-

بپرس

-

رنگ هلویی در روانشناسی رنگ به عنوا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i’ve had it: This phrase is used to indicate tha ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

frustration station: This phrase is used to describe a s ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gal pal: This term is used to refer to a clo ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hack: 1 - to get into someone else's com ...

١ سال پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold on to: hold on to/onto sth/sb to keep some ...

١ سال پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ سال پیش

مدال‌های حسین کتابدار