حسین کتابدار - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

renewable sources: Renewable sources refer to natural ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cook someone's goose: to do something that spoils someone ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cook off: A "cook - off" is a noun that refer ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

healthspan: ( also health span ) the number of ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the edge off something: The phrase "take the edge off" mean ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غژغاو: غژغاو فرهنگ فارسی عمید نوعی گاومیش ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rules are made to be broken: This saying implies that it is some ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rhetorical: "Rhetorical" refers to language or ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keyword advertising: Keyword advertising refers to a for ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keysmash: A keysmash ( alternatively key smas ...

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دو قورت و نیمش باقیه: ضرب المثل دو قورت و نیمش باقیه برای ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوزن همه را می پوشاند اما خودش لخت است: این مثل درباره انسان های بخشنده ای ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ﻓﯿﻞ ﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺵ ﺻﺪ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ: ضرب المثل ﻓﯿﻞ ﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﺵ ﺻﺪ ﺗﻮﻣ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ﮐﻼﻍ ﺳﺮ ﻻﻧﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻗﺎﺭﻗﺎﺭ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ: ﺑﻪ ﺧﻮﯾﺸﺎﻥ ﻭ ﻧﺰﺩﯾﮑﺎﻥ ﻧﺎﺳﺰﺍﮔﻮﯾﯽ ﺷﺎﯾﺴﺘ ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ﮔﺮﺑﻪ ﺑﻪ ﺩنبه ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺳﮓ ﺑﻪ ﺷﮑﻤﺒﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ: ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺴﯽﮐﻪ ﭘﺮﺧﻮر ﻭ ﺷﮑﻤﻮست به کار ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چوسی امدن: قمپز در کردن، تعاریف مبالغه آمیز و ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گربه رقصاندن: بازی در آوردن، کسی را سر دواندن و ب ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیلش را پارو کرده: به آدم ساده لوحی که برای رسیدن به ه ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

minimarket: ( also minimart ) a store that sel ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دستش نمک نداره: ۱ - یعنی هر چه به دیگران خوبی می کن ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اب پاکی را روی دستش ریخت: وقتی کسی به امید موفقیت و انجام خوا ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استین نو بخور پلو: این ضرب المثل که برگرفته از حکایتی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اش نخورده و دهن سوخته: معنی ضرب المثل آش نخورده و دهن سوخت ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

افتابه لگن هفت دست شام و ناهار هیچی: ضرب المثل آفتابه لگن هفت دست، شام و ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ان را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است: ضرب المثل آن را که حساب پاک است از ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جیک جیک مستونت بود فکر زمستونت نبود: ضرب المثل جیک جیک مستونت بود، فکر ز ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wet yourself: to urinate in your clothes by accid ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wet the bed: wet the/your bed to urinate in your ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wet your pants: to urinate in your clothes ادرار ک ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sewage works: Sewage works, also known as sewage ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sex change: Sex change, often referred to as ge ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gender transition: Gender transition, also known as ge ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gender critical: adjective ( also gender critical ) ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boys will be boys: "Boys being boys" refers to a cultu ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proneness to sth: the fact of being likely to suffer ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proning: noun [ U ] MEDICAL specialized the ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prone positioning: noun [ U ] MEDICAL specialized the ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

source: To get something, especially produc ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poo: US poop to pass solid waste from th ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grim: "Grim reality" refers to the state ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dice with death: mainly UK to do something extremely ...

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leap year: a year that happens every four year ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

place setting: the glasses, plates, knives and for ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it's early days: The expression “it’s early days” is ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it's not brain surgery: "It's not brain surgery" is an idio ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

poop out: 1 - to stop working or operating م ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shredder: a tool or machine that is used for ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

khaki: 1 - a yellowish - brown or greenis ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keynoter: keynote speaker the person who give ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keynote address: ( also keynote speech ) ; ( also ke ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wry: A wry expression is a subtle and of ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

اصطلاحی است به این معنی است ...

٦ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

به اتفاق جهان را توان گرفت. دو بل ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the odd one out: idiom UK ( also the odd man out ) ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rumble on: “Rumble on” is a phrasal verb that ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوش بری: شیادی، به حیله پول و مال از دیگری گ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوش بر: شیاد، کسی که به مکر مال کسی را بگیر ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rum baba: a sweet soft cake covered in syrup ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

can’t help: The phrase "can't help" means that ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bombay mix: an Indian - style snack ( = a small ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bombe: ( also UK bombe glac�e plural bombe ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rules are made to be broken: This saying implies that it is some ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kingfisher: a small brightly coloured bird with ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

learning curve: the rate of someone's progress in l ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

رکوردی از تراکنش هایی است که ...

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ship date: The term "ship date" refers to the ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boarding and lodging: ( also fooding and lodging ) Board ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

original sin: in the Christian religion, the idea ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tug of war: 1 - a type of sport in which two t ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deal a blow to someone: deal a blow to someone/something ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a done deal: an agreement or arrangement that ha ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

surveillance capitalism: an economic system in which the pro ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

penalty box: ( also penalty area, 18 - yard box, ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

surveil: to carefully watch a place or perso ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pencil thin: It can be used to describe physical ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trail shoe: a shoe suitable for running or walk ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trail mix: a mixture of dried fruit and nuts, ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tragicomedy: a ( type of ) play or story that is ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

traffic warden: Traffic wardens ( UK ) or parking e ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the law into your own hands: to do something illegal and often v ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trailer park: an area of ground where trailers ca ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crammer: A "crammer" refers to a person, sch ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the gloss off something: The phrase "take the gloss off" mea ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take the helm: to start to officially control an o ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

can't hack it: The phrase "can't hack it" means th ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be on song: The term "being on song" means perf ...

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

written all over someone's face: The phrase "written all over someon ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

learn something by rote: The phrase "learn something by rote ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

can't hold your drink: The phrase "can't hold your drink" ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

can't hear yourself think: The phrase "can't hear yourself thi ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

باشنده: حاضر، موجود، ساکن، مقیم، آرام گیرند ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make someone's heart flutter: If someone makes your heart flutter ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flutter your eyelashes: If a woman flutters her eyelashes a ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

champagne flute: ( also flute ) a tall, narrow glas ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keyword advertising: Keyword advertising refers to a for ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

burrow: A burrow is a hole or tunnel excava ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

zip line: ( UK also zip wire ) a long thick ...

٦ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

busboy: رییس جایگاه شغلی پیشخدمت بی دقت را ...

٦ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chicken out: من قبلاً هرگز موتورسیکلت سوار نشده ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

machine learning: the process of computers improving ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

machine gun: an automatic gun that can fire a lo ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

machine shop: a room or building in a factory whe ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stereotype: تفکر قالبی ( به انگلیسی: stereotype ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

springform pan: ( UK springform tin ) a type of pa ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

springbok: an animal found in Southern Africa ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

implicit knowledge: Implicit knowledge refers to the kn ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

torch song: a song about love or about people i ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٥٥ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

container bill of lading: a document that gives information a ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

written in the stars: The expression "written in the star ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه: کاربرد حکایت ( شتر در خواب بیند پنب ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

midriff: ( US also midsection ) the part of ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

learning disability: one of many conditions that can hav ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's safe to say: The phrase “it’s safe to say ( that ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غژغاو: غژغاو فرهنگ فارسی عمید نوعی گاومیش ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's not brain surgery: "It's not brain surgery" is an idio ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باشنده: حاضر، موجود، ساکن، مقیم، آرام گیرند ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chambermaid: a woman employed in a hotel to clea ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chamois: a small animal like a goat that liv ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

champagne flute: ( also flute ) a tall, narrow glas ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flutter your eyelashes: If a woman flutters her eyelashes a ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

group of eight: ( abbreviation G8 ) a former group ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

groupage: a situation in which several compan ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grouper: a large fish with a big head and a ...

٦ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

عبارت "killing the very thing he’s ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

** Tell یک فعل است که به معن ...

٦ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

کلمه "nerdiest" به سرگرمی ها یا ع ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

جمله مبهم است. شاید این عبارت می ت ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این جمله می‌تواند در موارد مختلف م ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

استفاده خارج از برچسب(Off-label us ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

تمایز اصلی بین vegan و veg ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

داستان جوجه اردک زشت در واقع داستا ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

عبارت "out of one year's growth" ا ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

عبارت "It's on me" یک عبارت رایج ا ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

" Baby Brother " به شکلی محب ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

To run a race به معنای شرکت در مسا ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

1- « Supposed to »: این عبارت بیشت ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

«In charge of» به معنای مسئول بودن ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chance would be a fine thing: The phrase "chance would be a fine ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chancer: a person who is always trying to ge ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compound exercise: A compound exercise is a type of ph ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

isolation exercise: ( also isolation ) An isolation ex ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pull someone up short: to surprise someone, often so that ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

explain something away: "Explain away" means to avoid blame ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

"خنیاگر" در زبان فارسی به معنای آو ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

old chestnut: The phrase "old chestnut" is an idi ...

٦ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put someone out to grass: "Put someone out to grass" is an in ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put someone on a pedestal: to believe that someone is perfect/ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spot check: "Spot check" refers to a process of ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take a walk: idiom US informal a rude way of tel ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

channel hopping: ( also channel - surfing ) quickly ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chanteuse: a female singer, especially one who ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chaos theory: a scientific theory about situation ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chap: 1 - ( also chappie ) ; ( chappy ) ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prosperity: Prosperity is a state characterized ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wellness: Wellness refers to a state of overa ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

surf and turf: a dish that includes lobster ( = a ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

permacrisis: Permacrisis refers to a situation c ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diffidence: Diffidence refers to a lack of conf ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amalgam: a mixture of mercury and another me ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

doesn't have legs: The expression "doesn't have legs" ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

holism: Holism is a theoretical perspective ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mental health: بهداشت روانی یا سلامت روان به معنی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

quality of life: Quality of life refers to an indivi ...

٦ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't hold your drink: The phrase "can't hold your drink" ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't hold your water: The phrase "can't hold your water" ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leap out at someone: The phrase "leap out at someone" me ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

learn something by rote: The phrase "learn something by rote ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't boil an egg: The phrase "can't boil an egg" is a ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't cut it: The phrase "can't cut it" means tha ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't do something to save your life: The expression "can't do something ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't hack it: The phrase "can't hack it" means th ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't hear yourself think: The phrase "can't hear yourself thi ...

٦ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let alone: 1 - used after a negative statemen ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chance your arm: to take a risk in order to get some ...

٧ ماه پیش

مدال‌های حسین کتابدار