پیشنهادهای م (١١)
٣٢
١ هفته پیش
٠
تلقی شدن voluntary work tend to be seen as non - job یعنی کار داوطلبانه شغل تلقی نمی شود.
٣ هفته پیش
٠
بازی می کردیم We'd get together every sunday and play down at the park. هر یکشنبه دور هم جمع می شدیم و در پارک بازی می کردیم
٣ هفته پیش
٠
خنثی
٣ هفته پیش
٠
با استعداد
١ ماه پیش
٠
متخصص
١ ماه پیش
٠
مجبور کردن
١ ماه پیش
٠
آرام
١ ماه پیش
٠
منحرف شد
٣ ماه پیش
٠
به معنی رانندگی سریع هم می تونه باشه مثل جمله For six hours we shot through the barren landscape
٥ ماه پیش
١
به معنی تاس هم میشه
٥ ماه پیش
٠
حل کردن مثلا Get round that problem یعنی حل کردن مشکل