تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to bap someone به آرومی و با ملایمت ( معمولاً ) به منظور شوخی یا بازی به بدن یا سر کسی مشت یا ضربه زدن.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دهن لق، بی ملاحظه، بی ثبات

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

این کلمه بیشتر به معنی خاص و یا عجیب و غریب بودنه، اونم به طرزی که جالب به نظر بیاد. معادل �خل و چل� شاید به خاطر بار منفی زیادی که داره، درست نباشه.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به چین و چروک های روی پوست گفته می شه که در اثر استرس و اضطراب ایجاد می شن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

to sleep something away به جای پرداختن به کار یا فعالیتی به خوابیدن مشغول بشین. با خوابیدن از شر چیزی خلاص بشین.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

کلاه گذاشتن سر کسی، کسی که سرش کلاه گذاشته شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

صرفاً اون معنی رو نمی ده. a person who anonymously supplies information about covert or illegal action in the organization where they work

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

فاحشه خانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

وقتی این اصطلاح درباره کاری یا چیزی به کار می ره یعنی اون چیز باید هرچه سریع تر انجام بشه یا گفته بشه و اگه دیرتر بشه ممکنه دیگه فایده نداشته باشه. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

( بریتیش ) حمله کردن یا انتقاد از کسی که موقعیت و قدرت ( علمی، سیاسی، رسمی، خانوادگی، دوستانه و. . . ) پایین تری از شما دارد. ‏

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣١

در مسائل جنسی به معنی همجنس گرا یا همنجس گرایی. ‏

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

ممکنه به نوعی نوشیدنی الکلی اشاره داشته باشه: a type of light - coloured beer similar to bitter, typically with a higher than average alcohol and hop ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

مراسم ختم. مراسم یادبود برای مردگان.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

در روزنامه به معنی مقاله. ‏

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

برای دارو به معنی عوارض. ‏

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

بی کم و کاست

پیشنهاد
٣٧

سرپرست وضعیت تحصیلی. مقامی دولتی در برخی کشورها از جمله انگلیس که وظیفه برسی وضعیت تحصیلی، و وجود امکانات و شرایط اساسی تحصیلی برای دانش آموزان در ت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

"?can you hold on two ticks, Terry" ( بریتیش ) ثانیه. "میشه دوثانیه صبر کنی، تری؟"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤١

"entrusting darkness to deceive his god's attention" در این مثال به معنی اعتماد کردن هست: "به تاریکی اعتماد کرد تا خدای خود را فریب دهد. "

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

( غیر رسمی ) درخواست، سفارش. مثال: I got "app". I already got some hot dogs "سفارش" دادم. از قبل چندتا هات داگ سفارش دادم.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

بدون شک. ‏ شک نکن. ‏ مسلماً. یقیناً.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

گردهمایی. مثال: - where are you going - I got a panel. we gonna see The Silence there. - کجا میری - یه گردهمایی دارم. قراره اونجا فیلم �سکوت� ر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

حماقت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

1. زمین تمرین. 2. منطقه آموزشی - نظامی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

وقفه. وقفه انداختن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

ممکنه به عنوان مخفف Metropolitan Police استفاده بشه. ‏

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

داغون، شکسته، ناامید، غرق در مشکلات. ‏ معنی لفظی: مچاله شده. ‏

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤١

San Francisco Police Department

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

شیرابه ی زباله. ‏

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

به تدریج خراب کردن/نابود کردن/قطع کردن چیزی. ‏

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥١

همچنین به معنی سواستفاده از کسی. نفع بردن از کسی و سپس دور انداختن آن فرد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

شک کردن ( بریتیش ) مثال: nobody would cop on with you هیچکس به تو شک نمی کنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

I've come to ask for your blessing اومدم تا برام "دعای خیر" کنی. ‏

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

در فوتبال عادی و فوتبال آمریکایی به پاس منجر به گل گفته می شود. ‏

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

ممکنه به عنوان یک اصطلاح به معنی " آب خنک خوردن " استفاده بشه. ( گذراندان وقت در زندان ) همچنین در لغت ممکنه برای فرد ضربه خورده یا درب و داغون استف ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

گاهی می تونید "مورد نقد قرار دادن" ترجمه کنید. ‏

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

چمباتمه زدن. به حالتی گفته میشه که فرد در دستشویی میشینه.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٣

بیشتر به معنی "موکل" استفاده می شه. شخصی که وکیل مسئولیت دفاع از اون در دادگاه رو به عهده می گیره.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥١

همچنین به کسانی گفته میشه که روح احضار می کنن و یا مثلا جن گیری می کنن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

کیف کوچکی که برای نگهداری لوازم بهداشتی و وسایل شستشوی شخصی استفاده می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

این کلمه به معنی دستشویی یا همون bathroom هست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

برای مواد غذایی مونده هم استفاده میشه خراب/مسموم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

یه مثال که بهش بر خوردم, و بیشتر یه اصطلاحه: I'm back in the black زندگیم دوباره خوب شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

قدیم اسم یه غذا بود که متشکل از گوشت، سیب زمینی و پیاز بود البته الان هم شاید استفاده داشته باشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

اصطلاح به معنی تمیز و آراسته بودن. یا به صورت آمیانه خوشتیپ بودن یا تیپ زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

"کم پیدایی"

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

بیشتر به عنوان دعوا کردن یا نزاع استفاده میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

این عبارت یک اصطلاحه و به مسائل مالی مربوط میشه: چقدر پول می خوای؟ چقدر پول کم داری؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

به صورت غیر رسمی و آمیانه به معنی دنیا یا عالم استفاده میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

مثالی که امروز بهش بر خوردم: the voice with the "husk" of Kim Carnes صدایی با "پوسته" ی کیم کارنس

١