drawback
پیشنهاد کاربران
drawback ( عمومی )
واژه مصوب: استرداد
تعریف: بازگرداندن عوارض گمرکی کالاهای وارداتی، درصورتیکه این کالاها مجدداً صادر شوند
واژه مصوب: استرداد
تعریف: بازگرداندن عوارض گمرکی کالاهای وارداتی، درصورتیکه این کالاها مجدداً صادر شوند
خصیصه ی از یک موقعیت یا یک چیز ، که نمایانگر نکته ای منفی از آن موقعیت یا چیز است ،
مثال:
Every strategic choice has its benefits and drawbacks .
ترکیب benefits and drawbacks یک ترکیب معمول و کاربردی ست .
مثال:
Every strategic choice has its benefits and drawbacks .
ترکیب benefits and drawbacks یک ترکیب معمول و کاربردی ست .
ایراد
عیب
بعد منفی
عیب
بعد منفی
برای دارو به معنی عوارض.
اِشکال، ایراد، مشکل
disadvantage
موقعیت یاهر چیزی که خوب نیست یا سبب مشکل میشه
موقعیت یاهر چیزی که خوب نیست یا سبب مشکل میشه
نقطه ضعف
مترادف با downside
اشکال , ایراد , عیب
a disadvantage or the negative part of a situation:
One of the drawbacks of living with someone is having to share a bathroom.
یکی از ایرادات زندگی با یک نفر دیگه این است که توالت به را به صورت مشترک استفاده می کنیم .
a disadvantage or the negative part of a situation:
One of the drawbacks of living with someone is having to share a bathroom.
یکی از ایرادات زندگی با یک نفر دیگه این است که توالت به را به صورت مشترک استفاده می کنیم .