امیر ارادی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

back off sir: دخالت نکنید آقا ( کنار کشیدن )

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what the hell you talking about: داری چه زری میزنی درباره کدوم کسشعر ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's almost the sick: به همان اندازه نفرت انگیزه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you should let him go: باید شرش رو بکنی باید ولش کنی بره پ ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's a old war: این یه کینه قدیمیه که ممکنه به جنگ ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i feel bad for him: دلم براش میسوزه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get easier: راحت تر میشه . . . .

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the storm coming: بازی هنوز تمام نشده خبرایی تو راهه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

so fuken what: حالا پس چی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

easy money too: پول زیادی توش هست به چالش کشیدن یک ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

who is pay it: کی پرداختش میکنه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he always know: اون از اول میدونست

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not at first: اولش نه مثلا اولش فکر نمیکردم که . ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

when you done here: وقتی اینجا کارت تموم شد. . . . .

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am a gentleman too: من هم آدم محترمی هستم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

they are got my back: اونا هوای من رو دارند

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what shame: چقدر بد چقدر حیف

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you smoking like a chimny: کنایه از زیاد و با حرص و ولع سیگار ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's overcooked: غذایی که بیش از حد در پخت خشک یا سو ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

why get a pissed: چرا عصبی شدی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i was born the play: من برای . . . . . این موضوع آفریده ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you talking him side: شما طرف اون رو می گیرید

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my word is final: حرف آخر رو من میزنم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kudus to you: باریکلا احسنت به تو

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't go angry to bed: تو وقت عصبانیت حرف نهایی رو نزن تو ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i messed up: خراب کردم گند زدم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm not your competition: من جای، تو رو نگرفتم ( چشم و هم چشم ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

need hand: کمک میخوای

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i text you: بهت خبر میدم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i passed with a flying colors: من با موفقیت قطعی گذراندم و یا با ا ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ship has sailed: فرصت از دست رفته ( دیگه دیره )

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he's a libertine: اون یه بی بند و بار و عیاشه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i pray you: ازت جدا درخواست میکنم ازت خواهش میک ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you lured me: منو اغوا کردی

٣ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we come to kiss brid: می آییم تا موفقیت رو جشن بگیریم برگ ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't supposed to miracle: قرار نیست اتفاق خاصی بیفته

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

who is to you: با تو چه نسبتی داره

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

life goes easy on me: زندگی با من راه میاد

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

when you get in terrible don't involve me: وقتی میفتی تو دردسر پای منو وسط نکش

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you driving me crazy: داری دیونه م میکنی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i get carried away: دارم جوگیر میشم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't play victim: ادای قربانی ها رو در نیار مظلوم نما ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's same old story: همون داستان همیشگی دلالت از دست کسی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i take back all the stuff i said: همه چرندیاتی رو که گفتم پس میگیرم

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont mess with me: به پر و پای من نپیچ به من گیر نده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come your senses: سر عقل بیا عاقلانه و منطقی فکر کن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he is given up being snooty: اون از فیس و افاده ای بودن دست بردا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont be dense: خنگ بازی درنیار گبج بازی در نیار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch him red handed: مچشو بگیر ( در حین کار اشتباه )

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it is not it is: کاری ش نمیشه کرد بر گرفته از سریال ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

love's works: عشوه گری کار راه اندازه منظور اینکه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jack is love jack: طرف فقط خودشو میبینه یعنی خودشیفته ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make my mouth to water: دهنم آب افتاد

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

money brings honey: پول خوشبختی میاره

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

last retired first retired: اونیکه آخر از همه سرکار اومده و است ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the last day in rome: آخرین روز امپراطوری رم هست منظور ای ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take my hand: کمکم کن دستم رو بگیر

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

please self together: لطفا خودت رو کنترل کن

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is just icing on the cake: نور علی نور بودن در مورد چیزی

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wonder well never cease: به حق چیزهای ندیده و نشنیده

٥ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٦ ماه پیش

مدال‌های امیر ارادی