پیشنهادهای Amir (١٢٦)
باصطلاح "آبیه که ریخته شده. . "
دست دست کنی باختی
عمقی بودن That issue runs deep
Be disgrace to sth مایه ننگ چیزی یا کسی بودن His deeds were a disgrace to his family.
خیلی کنجکاو بودن درباره دانستن چیزی She 's itching to know the answer.
پر از منیت
منعطف شدن عمل کردن در شرایط ناخوشایند و سخت
مشمول چیزی شدن Subject to taxation مشمول مالیات
Do you mind?! Stop it!میشه بسه لطفا؟!
درسته که. . .
حزب باد
لاشخور
Have you got a screw loose?! مغزت تاب داره؟!
حالا کت تن کس دیگه ایه
به حساب اومدن Honesty counts in a good friendship
تمرکزکافی داشتن ، ذهن جمع وجور داشتن موقع فکر کردن I can't think straight here in this noise!!
از آب درومدن! بودن His judgements usually prove unfair معمولا قضاوتهاش غیرمنصفانه از آب در میاد.
یکی از اقوام ساکن در غرب جزیره جاوه کشور اندونزی
چه قاراشمیشی چه شیر تو شیری
Justified for. . حقه برای. . Imprisonment is justified for anyone who trespasses
*ناکلامی سازی* در علوم ترجمه ، ازدیدگاه "دانیکا سازکوویچ" ، امری ست که درآن مترجم نباید به کلمات و ساختار متن مبدا پایبند باشد و باید درعوض مفهوم را ...
Practice what you preach
خُل و چِل
خیلی بعید
پته رو آب ریختن
یه استراحتی به کلّت ( ذهنت ) بده
میزون بودن Something doesn't sit right یه چیزی میزون نیست
کم کمش. .
hard to absorb هضمش سخته ( در قبول یک موضوع ناخوشایند یا بعید )
هضمش سخته ( در قبول یک موضوع ناخوشایند یا بعید )
لاپوشونی کزدن
زور نزن
در روابط ، چیزی نمونده دیگه کم بیارم
قاطی چیزی یا کاری شدن I told you not to get hands on that case of fraud
بخدا که. . . I literally didn't know! I'm literally tired I just lirerally woke up
یه سر بیرون زدن از خونه
رو مخی
شکایت پر کردن ثبت شکایت
پایان دادن به پرونده قضایی
اقامه دعوی حقوقی کردن علیه کسی در دادگاه
جازدن به خاطر شرایط سخت
Prosodic effectدر ترجمه بین دوزبان موثر است مثلا intonation در عبارت "here you are" میتواند ۳ مفهوم متفاوت ایجاد کند
دم آخری
هم زدن یه مشکل! Don't rob it in!!! هی همش نزن!
مست پاتیل
یه توک پا رفتن پیش کسی
خبرجدید و داغ
متوجه منظورت هستم
تخم و ترکه همون پدر مادر
این جهان کوه تست و فعل ما ندا