پیشنهادهای مصیب مهرآشیان مسکنی (١,٤٩٧)
یوشح=حاشیه پرداز تذهیب گر حواشح قران یا حدیث و یا تصویر
نضیج =در گردش ایام کسب تجربه کردن و پخته شدن است
نضیج=پخته در کار مانند خرمایی که بر اثر تابش خورشید ومکیدن شیره درخت خرما رسیده شده است و این واژه تحریف معنایی پیدایی کرد از وقتی که به گوشت پخته هم ...
نضیض=چکه چکه کردن یخ منجمد سخت بر اثر گرمی
چشمه ای که بعد از یخ بندان آب ان جاری شود
انکشاف=کشف دارویی مثل الکل رازی و یا کشف بیماری و میکروب مانند پاستور و یا کشف ستاره یا سیاه چال آسمان در کهکشانها
انکشاف=از دل آیات قرآن موضوع مهمی کشف کردن مثل اینجانب که سوره الطارق را کشف معنی نمودم و گفتم طارق طرق و راه های آسمانی است که امروز کریدور هوایی می ...
انکشاف=کشف کردن کاشف چیزی شدن
انکشاف= اورانیوم را غنی نمودن مثلا انیشتن هسته را انکشاف کرد
انکشاف=نوترون را از دل هسته بیرون آوردن
انکشاف=از غنچه در آمدن و قبای غنچه را شکافتن و گل شدن است
انکشاف=شکوفایی و تجلی و رشد و نمو مثلا انکشاف شهر سبزوار و بلد بیهق یا انکشاف تهران و یا انکشاف کابل و هرات
انکشاف زیبا ترین واژه که معلوم نیست در چه زمانی تحریف معنی شده زیرا شکفته شدن است و الا اصلا برهنگی و عریانی و بد نامی نیست
سرکتاب= واژه مرکب و ترکیبی نیست بدکه دو واژه سر و کتاب است. ولذا سر درپارسی علاوه بر اینکه عضو مهمی از حیوانات زنده چه گیاهی چه حیوانی سر آغاز و سر ...
کاج چوب مانند پنبه و قوزه را چوفلک می نامند که ارزش غذایی بسیار کمی برای دام دارد و دام از مجبوری ان را میخورد والا اشتهایی به ان نشان نمیدهد
پشتیبان دین یاور دین مدد رسان دین که در پست قبلی متوجه نشده ام ودناصرالین و دال از قلم تایپ افتاده است
پشتی بان دین یاور دین نصرت رسان دین
پیروز و یاور هم هست هلمن ناصر ایا کسی یاور من هست
پیروز و فاتح و نصرت یافته و یاور رسیده
در اصل نصرت یافت است ولی کسی هم که ناصر و یاور به او رسیده است منصور میگویند
همان حدف سده فنا شده پاک شده برداشته شده است
در علم عروضیان شعر وقتی رکن آخر تقطیع مفاعیلن فعولن شود یعنی چند حرف حذف شده و مفاعیلن شده مفاعی که بر حسب وزن عروض مفاعی را فعولن می نویسیم و میخوان ...
کنایه به عشاق هم گفته شده است
دیوانه خطرناک را هم بندی میگویند
مسجن در بند زندان
زمین دیمه ساری که اب بند دارد و با دیمه سار های دامن کوه فرق میکند چون در سال چند بار از اب باران ابیاری میشود و کاملا مهندسی شده از گذشته های دور به ...
اراضی دیمی که با خاک مهندسی شده است و از آب باران اتوماتیک وار پر میشود و اگر موش دیواره انرا سوراخ نکرده باشد باران زیاد هم سبب شکستن آن نمیشود چون ...
اب را در حصار خاکریز گرفتن
به نظم و نثر هم در خراسان میگویند مثلا فلانی طبع و نظم و نثر نضیجی داشت
اجرت مزد اسیابان که معولا از یک عشر بیشر نبود
اجرت ارد کردن گندم چون در روستاها که آسیاب بود و چون نیروی مکانیکی از اب قنات یا رودی بود که همه درآن سهیم بودند لذا مقدار گندمی که از گندم مشتری بر ...
درب تزریق گریس در وسایل مکانیکی که بدون روغن کارمیکند با گریس استحکاک انرا کم و لیز میکنند تا فرسودگی ان اندک شود و با یک ساچمه سوپاپ مانند هنگام دری ...
کُرُک=مرغی که تب عشق کرده و از جوجه درآمده است و روی تخم و یا هرچیزی به مثل تخم مرغ حتی پیاز سفید میخسبد چون هوس مادر شدن را دارد یا باید تخم مرغ در ...
کَرَک=بلدرچین کبک صحرایی پرنده گندمزار
کرک=کام است سقف دهن کرک نام دارد
شکاف بالای کام و حلق را کرک میگویند مثلا کرک گرفتگی یا کرکش افتاده است و خیلی خانم ها در قدیم تخصص گرفتن کرک و بالا دادن ان را از توی دهان شخص بیمار ...
پشمی بسیار نرم ولطیف که در زیز موی بز می روید و بسیار گران هم هست منتها باید مو و شعور ات انرا گرفته و کرک خالص باشد و کرک از پشم گرانتر است و گرمی و ...
عذوبت=عذاب الخاص بک عرب خودش عذاب خاص و مخصوص برای شخص خاص معنی کرده حال ان معنی جاهلیت ان را استعمار در فارسی ما رقم زده شیرینی و حلاوت که شرح ان د ...
عذوب=شخص معذب و در حال کشیدن عذاب
عذوب=عذاب ها
عذوبت=شیرینی و حلاوت برای عرب است چون اعراب جاهلیت مثل داعش دشمن را در عذاب داشتند برای آنها شیرینی و حلاوت از شکنجه و عذاب او بود لذا این واژه زشت ر ...
عذوب=معذب فتاده در عذاب اگر حیوان باشد در این حال از خوردن و آشامیدن خود داری میکند و فرقی نمیکند انسان هم در عذاب چیزی نمی تواند بخورد و تنها عذاب ت ...
گریس خور=ممه کوچک سوپاپ مانندی که با یک ساچمه و فنر پنجره یا سوراخ کوچک ارسال گریس را هنگام فشار از بیرون باز و هنگام فشار گریس از داخل وقت پرشدن آنر ...
تلمبه فلزی مخصوص گریس که به گریسخور های یک دستگاه و یا ماشین دیزل ویا بنزینی گریس تزریق میکند تا محل اصتحکاک دو جسم فلزی را لیز و چرب کند تا سودگی آن ...
مخفف گازوئیل پمپ است تلمبه دستی که با فشار گازوییل را بر فیلتر هوا که در روغن تصب است جهت شستشو می پاشد و وسیله ای جهت باز کردن لوله های سوخت یک ماشی ...
گریس داخل گریس خور های یک دستگاه با گریس پمپ ارسال کردن
تزریق=روغن و یا گاز و یا سوخت داخل دستگاه مکانیکی مداربسته بوسیله پمپ یا تلمبه یا زوئیل پمپ ارسال کردن
تزریق=فرستادن دارو و یا سرم غذایی ویا درمانی داخل شریانها داخل ورید یا داخل عضله ویا زیر جلد زیر پوست
تزریق=رقیق کردن مایعات مثلا پودر انتوبیوایک را در اب مقطر رقیق میکند میعات را داخل مداری که به مصرف منتهی میشود فرستادن و فشردن مثل دارو در ورید انسا ...
نخست=مبدا و آغاز نخستین= آغازین