پیشنهادهای مصیب مهرآشیان مسکنی (١,٤٩٧)
تضمین= گرو گذاشتن آبرو واعتبار چه در اسناد و چه در رهانیدن شخص متهم یا متخلف چون باز بین متهم و متخلف فرق بسیار است
تضمین=ضمیمه کردن اعتبار شخص معتبری در قباله یا سند و لذا ضمیمه کردن آیات حدیث شعر و غزل در شعر شاعر را هم تضمین میگویند و آن معانی فوق کاربرد تضمین و ...
طشتک=واحد مقیاس تقسیم آب رودخانه یا قنات
طشتک یا تشتک=پیاله ای است مسی که در وسط ته آن یک سوراخ تعبیه شده است که وقتی در یک طشت و یا لگن بزرگ آب میگذارند در مدت چنددقیقه پرشود و غرق شود که م ...
آبخانه=طشتکخانه و خانه ای که میراب در انجا اب قنات را به سهامداران تقسیم میکند و حکم مقیاس ساعت را دارد وهنوز در قانون و عرف و اسناد ما اکثر قنات ها ...
آبخانه = جاییکه سفره آب زیر زمینی اب زیاد است و مبدا قنات در ابخانه است و مغنی میگوید تازه به آبخانه قنات رسیده ام یعنی الان در جایی کار میکنم که محل ...
آب باز=کسی که اب را هرچه عمق داشته باشد دوست دارد وانرا به بازی میگیر مثل شناگر غاصی یا غواص یاسباح و لذا حیواناتی که با بار به آب میزنند مثل شتر اب ...
ملاقات در حال حرکت با حرکت دو طرفه بوده ولی ملاقات یکجانبه گذارا را هم تلاقی گفته اند و در است لق آن به معنای حرکت است مثلا چیزی که میجنبد یا به عربی ...
دستکش چیزی که با دست رسم میشوده و نقاشی میشود یا خط کشی میشود
دستکش= چیزی که با دست کشیده میشود و حمل میگردد
ارچک و پوششی بر پنجه دست است یا برای ارایش دست که مخفف ارایش شده ار که چکهم به معنی دست است شده ارچک واژه ناب پارسی است حال خواه برای بوکس و ورزش باش ...
ارچک= دستکش و در اصل پوشاکی است که مخصوص چک یا دست بافته شده است و این تحفه دستکش ارمغان فرهنگستان اول ایران است که هر واژه ای که ساخت ترکیب دوکلمه غ ...
چکنویس=دست نویس است حا قباله باشد برات باشد وصیت باشد هرنوشته ای که اصل سند دست نوشته یا دست نویس شده است
چک= دست ید کف و چون سندپرداخت به وجه روز و به معنی وجه دستی است به آن چک میگویند مثل چکنویس یعنی دست نویس و هارون رشیدمامون را چک یا صک نوشت به ولایت ...
زیور چک =که النگو و دستبند است و چک به معنی دست است و ور مخفف زیور است ولی امروز در خراسان و افغانستان دستبند پلیس که بر خطا کار میزند را هم میگویند ...
کتک کاری و زدن کسی که در اصل چوبینه کاری است که معنی چوب زدن دارد
چوبینه ای که برای تادیب بر خطاکار می زدند وکم کم رسمیت عام یافت و کتک کاری را هم چنبه میگفتند
کتک کاری که در اصل چوبینه زدن است
آب خیز همان آب زه است که ما در خراسان مخفف انرا ابخز میگوییم و اصلا طوفان نیست اگر مرحوم اوحدی به طوفان نوح اشاره کرده چون در ان طوفان در قران امده ک ...
هونه مخفف هاونه است که در آب انبار و یا چنبه استخر شرح داده ام
چنبه مخفف چوبینه ایپیستون مانند که بلندی ان به اندازه عمق استخر و یا کف آب انبار و قطر آن به اندازه حجم سیلندری که مانند هاون سنگی بی ته و بدون کف بو ...
انبار سرپوشیده اب را یا حوض سر پوشیده را آب انبار میگویند لذا در خانه های قدیمی رجال حوض جدا بود و آب انبار جدا و کسی به آب انبار دسترسی نداشت و سقف ...
حیوانی قوی مانند اسب و قاطر و گاو و شتر را که هماهنگ با دلو یا دول آب میکنند مثل سنگ پیاهنگ ترازو مثلا او یک ترف سنگ است و تا در کفه دیگر کالا میگذار ...
حقوق ارتفاعی= به سهمی گفته میشود که شخصی از زراعت و یا گیاه خود رویی مانند ریواس را از زمین حق دارد ببرد مالک زمین نیست ولی انچه از زمین برآید و ارتف ...
چون ف در عربی خودش یک واژه است و شل از فارسی به عربی رفته ولی در اینجا چون خطاب ندارد درست بنظر نمی رسد چون وقتی ف را بر سر شل میگذاریم باید یا فشلنا ...
از واژه فشلتم قران ارایش فارسی گرفته و معنی آن پس شما سست شدید
پس سست شدن است این واژه ترکیبی از عربی و فارسی می باشد ف به معنای پس و شل هم که سست است مانند فان پس همانا فویلا پس وای بر آنها فبای پس بکدامین
مرعوب شدن وتغیر اراده از هراس
منظور ایه نورانی بسم الله الرحمن الرحیم است =بنام آفریدگاری که پروردگاراست وآمرزگار ولی من در آیه شریفه بصورت جمله معنی نکردم که بر من ایراد نگیرند و ...
کرت کشاورزی که با زاله ای که با پنجه در قدیم و اکنون با اداوات کشاورزی که پلکش نام دارد مزرعه را کرت کرت یا خویر خویر میکنند
به ترازی که دهقانین در جلو اب به خویر که زراعت شده می بندند تا سرعت اب خاک را از زمین نبرد و مخفف ان اِسترو است
مخفف زمین رو و تراز اب یا استرو است
زمیرو=همان تراز و آهسترو یا استرو می باشد
استرو=تراز آب دهقانان در سرزمین که معمولا از هیزم یارسنگ چین درست میکنند در اصل آهسته رو است چون جلو سرعت ورود اب به زمین را کع سبب تخریب زراعت و زمی ...
تَعَیُّن=بدیده خاص نگریستن است نه خواص شدن و معنی خاصیت داشتن در فلسفه و عرفان است بیدل می فرماید آبم زخجالت زغرور و چه تَعَیُّن. . . بیدل مطلب جز ع ...
بنام آفریدگارِ پروردگار وآمرزگار متاسفانه در هزارو چهارصدسال این آیه شریفه مترجمان ما اشتباه ترجمه کرده اند تا اینه من در اوایل انترنت اننرا در وبلاگ ...
باتلاقق=پاتلاق است یعنی زیر پایت لق و خطرناک است این واژه اصلا معنی های بالا را در اصل وریشه خود ندارد و همان پات لق است که پ از ورود عرب مبدل به ب ش ...
لاق به معنی لق و لرزان و خطر ناک هم هست
ابادیس= تمام ابادی ها کل جهان تمام شهر هاوبلدها تمام ولایات
علاوه بر ان که نام خاص است ومعنی الگوی آبا یعنی پدران را میدهد معنی زیبای جمع آبادی ها را در لاتین میدهد چون ادات وادوات جمع فرهنگها هنوز مشترک است م ...
سلام نام آفریدگار هم هست چون او سلام و سلیمان مطلق است و سلیمان هم از این واژه اشتقاق یافته چون همه از جن و انس و حیوانات و باد تسلیم اوبود که نامش ش ...
آبگیر و تله اب است
شهری را که سپاه دشمن مسخّر کرده اند و اختیار خروج و ورود ان شهر را بدست گرفته اند
استخرمحیطی است که اب را تسخیر گرفته است و اختیار اب وردی را در دست ابزار های خود دارد بر خلاف ابگیر که اب را گرفته ولی راه خروج اب ندارد
فروداد خوردنی ها ولی واحد یک جرعه آشامیدنی هم هست مثلا در خراسان نمیگویند یک جرعه میگویند یک قورت اب به من بده ولذا بلعیدن تدخینات و دود کشیدن مواد م ...
صدای قورت دادن آب و فرودادن اب است
صدای شکستن شیشه
سلام=تسلیم این معنی هایی که در بالا برای سلام شرح داده اند اصلا در سلام وجود ندارد و خود قران این واژه را تفسیر نموده در ایه ۵۶ احزاب میفرماید یسلمو ...
مستدام=پایدار پارسی است و این واژه هرگز پاینده نمیباشد چون منوط به حیات است پس معنی هم خانواده خودش از عربی همان ادامه دار و دائم است و عزیزان فرهنگ ...
چیزی که بدون زحمت و مفت و مجانی بدست آید را گویند و تقریبا مثل باد اورده است و لذا خاشاکی که در کناره زاله یک بندسار خاکی که پرای کشت پر آب باران میک ...