تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به همراه دارد، به بار می آورد، به همراه می آورد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عقب نشینی کردن در کاری، پس کشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اطلاع رسانی شد، آورده شد، بیان شد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

موسوم به، معروف به. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دستیابی، دست یازیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

چارچوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حمایت کردن، حامی شدن، ضامن شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

قید چیزی را زدن، منصرف شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشین، در گذشته، در سابق، قبلاً

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ساز و کار داخلی، عملکرد درونی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

عملکرد، ساز و کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

عملکرد درونی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تصور کردن راجع به موضوعی، پنداشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

adj دنبال شده، تحت پیگیری و تعقیب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عالی رتبه، سطح بالا، بلند مرتبه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

صدور مجوز، صدور صلاحیت، اخذ مجوز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در بحث شرکت و تجارت معنی می شود سرمایه دار ، سرمایه گذار مثل a negotiator will promised her capital مذاکره کننده ای که به سرمایه گزارش متعهد شده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نشست سران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

رفته رفته، در طول زمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

وظیفه ی . . . . . . . ایفا کرد - در نقش . . . . . ایفای وظیفه کرد - در نقش . . . . عمل کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در مجاورت، نزدیک و همسایگی به چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پشتیبان، بانی شدن، پشتیبانی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جایزه صلح نوبل