پیشنهادهای توحيد (٣٧٧)
هوالعلیم یسقون:یَسقُون:می نوشاندند
امام صادق علیه السلام هرگاه قرآن را به دست می گرفت، قبل از گشودن و تلاوت آن، چنین دعا می کرد: أَللهُمَّ اِنّی أَشْهَدُ أَنَّ هذا کِتابُکَ المُنَزَلُ ...
هوالعلیم خوالف: برجا نشستگان ؛ جانشینان ؛برجاماندگان
هوالعلیم: خانواده: فرو رفتن ؛ غرق شدن
هوالعلیم : ایده :نظریه ، رأى ، روشی نو ایَّده: از او دستگیری کرد، او را یاری کرد
هوالعلیم تخفیض: در زبان عربی به معنای تخفیف است
هوالعلیم فسنیسره: پس بزودی هموار میکنیم برای او اللیل فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ پس بزودی راه آسایش وراحتی را برای او هموار میکنیم؛ ( ٧ )
هوالعلیم کادِح : تلاش نفس گیر کننده
هوالعلیم فیمَ : ( مخفف فیما ) ، در آنچه فیمَ انت : ترا چه به. . . .
هوالعلیم سمکها : ارتفاع آن ؛ بُلندای آن سمک: ارتفاع ، بُلندا، ،
هوالعلیم هَل لَکَ: آیا تمایل داری؛ آیا رغبت داری
هوالعلیم عرفاً: پیاپی ؛
هوالعلیم لقاهم : ایشان را روبرو میکند؛ روبرو میشوند
هوالعلیم فقیر : کسی است که کمرش زیر بار مخارج زندگی شکسته ؛ آنکه زیر بار هزینه های سنگین روز مره کمرش خم شده ؛
هوالعلیم یا ایها المُدَّثِر : ای ملحفه به خود پیچیده ؛
هوالعلیم تَبَتَّل : از خود بریدن و به خدا رسیدن
هوالعلیم مُکَذِّبِین : دروغ پندارن؛
هوالعلیم یَحلِفون: سوگند یاد می کنند
یُحادُّون : سر سختی می کنند؛ شدت عمل نشان می دهند
هوالعلیم بِاعیُنِنا : تحت نظر و توجه ما
اَغنی : بی نیازی اَقنی: نیاز مند می کند؛ قانع می کند ؛ خشنود می کند ؛ ذخیره مال �أَغْنی� از �غنی� به معناى بی نیازى و �أَقْنی � از �قنیه� به معناى ...
اَقنی: نیاز مند می کند؛ قانع می کند ؛ خشنود می کند ؛ ذخیره مال �أَغْنی� از �غنی� به معناى بی نیازى و �أَقْنی � از �قنیه� به معناى ذخیره ثروت است. �1 ...
حُبُک : مسیرهای آسمانی ؛ جاده های پر پیچ و خم
اِنَّما : فقط ؛ اینست و جز این نیست ؛ ؛ بدرستیکه آنچه ؛ همانا آنچه را که اَنَّما : اینچنین است
هوالعلیم ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمُ : این بدان سبب است که آنها. . .
هوالعلیم اَسرار : سِرّها ؛ رازها ؛ اِسرار : پنهان داشتن ؛
هوالعلیم عَسَیْتُمْ: آیا جز این انتظار دارید
هوالعلیم صَرَّفنا : دگرگون کردیم صَرَفنا : منتقل کردیم ؛ متوجه نمودیم
هوالعلیم اُف : واژه ایست که در بیانِ درد ، غم ، اندوه ، دلتنگی ، تنفُّر و نفرین بکار برده میشود.
هوالعلیم ِنعمَت : وسیله کامیابی؛ نَعمَت : کامیابی
هوالعلیم یَعشُ :�یَعْشُ� از �عشو� به معناى آفتی در چشم است که سبب ضعف دید می گردد. این کلمه هرگاه با حرف �عن� همراه باشد به معناى اعراض کردن است. ...
هوالعلیم سِخْرِیّاً: به آن عملی گفته میشود که مسخره کننده در مسخرگی خود از آن استفاده می کند. ؛ تَمَسخُر سُخْرِیّاً: مُسَخَّر ؛ تسخیر شده ؛ به خد ...
هوالعلیم عصائب: جِ عصابه: گروه ، فوج، پیشانی بند عصائب اهل حق: گروه شبه نظامی شیعی درعراق
هوالعلیم لَطَمَسنا : البته از میان بر می داشتیم
هوالعلیم اصلوها: همنشین و همراه شوید، داخل شوید یس هَٰذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﻬﻨﻤﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻭﻋﺪﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻲ ﺷﺪ. ...
هوالعلیم خدایش بیامرزاد: خدا اورا بیامرزد ( الف اضافه در واژه بیامرزاد نشانه تکریم و بزرگ داشت است ) ؛ خداوند اورا مورد رحمت و مغفرت قرار دهد؛ خدا ...
هوالعلیم مَا لِیَ: نیست برای من ؛ سزاوار نیست برای من ؛چه شده است مرا
هوالعلیم دارالمُقامه: جایگاه پابرجا ؛ منزل همیشگی؛ از نامهای بهشت است واین واژه یکبار در قرآن آمده، درآیه۳۵ سوره فاطر فاطر الَّذِی أَحَلَّنَا د ...
هوالعلیم فَوت : از دست دادن؛ از دست رفتن فرصت یا زمانی که بدست آوردن ممکن نباشد
هوالعلیم هواللطیف: او ( خداوند ) دانای نکته سنج و توانای ریز نگر ، و خالق و پدید آورنده ظرائف و دقایق است. ( مراجعه به لطیف )
هوالعلیم اَوِّبی: همصدا شدن در دعا ؛ اَوِّبی مَعَهُ: در ستایش ونیایش با او همصدا شو ) آیه۱۰ سوره سبأ
هوالعلیم هَلُّمَ : اسم فعلی است به معنای بیائید یا بیاورید ، درجمع ومفرد ، و مؤنث و مذکر ، و لازم ومتعدی ، یکسان است.
هوالعلیم منویات: نیّات ؛ نیتها؛رهنمودها ؛روش های مدِّ نظر ؛فرمایشات؛ نقطه نظرات
هوالعلیم رحیم : دستگیر ؛ مددکار
هوالعلیم مستوران : پرده نشینان؛ پاکدامنان؛ پنهان کاران
هوالعلیم لَمُبلِسین: بدرستی دلشکسته واندوهگین وسرگردان
هوالعلیم حین: ( HEYN ) :مدت زمان انجام کار ؛ درحالیکه
هوالعلیم أوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنفُسِهِمْ؟�: آیا با خود نمی اندیشند؟ آیا درباره خود نمی اندیشند تا ببینند چه کرده اند و چه می کنند و سرنوشت ای ...
هوالعلیم - کاین:مخفف ( که این ) است و ( کین ) خوانده میشود - کَأَیِّن: چه بسیار ؛ چه بسا
هوالعلیم - حکیم: کاردان ؛ کسی که عمل او همراه با علم است؛ عالِم و عامِل ؛ عامِلِ عالِم