پیشنهادهای رضا گلین شریف دینی (٧٣٢)
قدرت داشتن، زور بازو داشتن/ به معنای استفاده شدید از دست، کول یا بازو است. این اصطلاح در مواقعی به کار می رود که بخواهیم میزان قدرت و توانایی بدنی خو ...
در پایان، انتها / به معنی تمام شدن و به خط پایان رسیدن گفتار ، دیدار و شنیدار و . . . به طور کلی هر چیزی است که زمان و توان آن به سر رسیده باشد.
در امتداد مسابقات، فشردگی فعالیت ها/ وقتی اشخاص، گروه یا شرکت ها در طول یک دوره زمانی در فضای رقابتی و یا بازار معاملاتی حضور پیدا می کنند به معنی ق ...
پرتاب شونده، فنری شکل/ برای توصیف وسایل و تجهیزات ارتجایی و فنری شکل به کار می رود. البته به طور غیر مستقیم و در حالت کنایه ای برای اقدامات سریع و ن ...
قاضی ارشد، ناظر نهایی/ کسی که در بالاترین مقام قضاوت قرار گرفته باشد، سرداور یا قاضی القضات نامیده می شود. البته این اصطلاح بیشتر در مسابقات ورزشی ب ...
صبر داشته باش، تحمل کن/ خطاب به کسانی گفته می شود که در مواجهه با مشکلات و مصیبت های زندگی کم طاقت و شاکی هستند و برای رسیدن به هدف بی تابی می کنند. ...
بالاترین افتخار، عالی ترین جمال/ کسانی که در یک ویژگی یا تخصص به نهایت درجه و کمال رسیده اند و در کنار یگانه بودن، تحسین همگانی را بر می انگیزند در و ...
گوجی ( go ji ) یک اصطلاح محاوره ای و عامیانه برای تلفظ گوجه فرنگی است که در برخی از مناطق شمالی کشور رواج دارد.
نابغه، تیز هوش/ این اصطلاح مختص کسانی است که از قدرت عقلانی بالایی برخوردار بوده و قادر به تجزیه و تحلیل و مدیریت گفتار و رفتار خود و دیگران در اجتما ...
شهرشناسان مدرن، مدیران شهرداری/ این اصطلاح مختص کسانی است که نسبت به مسائل مختلف شهرها آگاهی و اشراف کامل داشته باشد و نسبت به مشکلات آن و چگونگی توس ...
بداخلاق، زشت سیرت/ این لقب مختص کسانی است که بدگفتار ، بد کردار و بد رفتار هستند به نحوی که خصوصیات اخلاقی آنها در جامعه بسیار نکوهیده و زشت شمرده می ...
اخلاق بچه گانه، رفتار کودکانه/ کسانی که اخلاق و رفتار آنها شبیه کودکان بوده و لوس یا لجباز هستند در توصیف عامیانه �بچه سان�نامیده می شوند.
سه نقطه، راز مگو/ وقتی بخواهند موضوعی را نیمه کاره رها کنند و یا به عنوان یک راز مخفی نگه دارند از اصطلاح محاوره ای�دیگه دیگه� استفاده می کنند. در وا ...
درخشان باش، فراگیر باش/ این جمله کوتاه بر بزرگی و بخشنده بودن انسان تاکید می کند؛ مثل خورشید که مصداق بارز درخشندگی و گرمابخشی یکسان به همه موجودات ک ...
ریز ریز شده، قطعه قطعه شده/ جسم یا وسیله ای که در اثر حوادث طبیعی یا غیر طبیعی متلاشی شده و به صورت قطعات کوچک و مجزا درآمده باشد در اصطلاح عامیانه � ...
چسبان و لوله تفنگی / این اصطلاح کنایه ای و طنز گونه در مورد لباس های بسیار تنگ بخصوص شلوار لی ( مدل راسته ) به کار برده می شود. شکل ظاهری این گونه شل ...
خاطره انگیز، ماندگار/ مکان ها و جاهای مهمی که وقایع مهم تاریخی، گردشگری و . . . در آنجا شکل گرفته اند و به نوعی یادآور خاطرات گذشته محسوب می شوند در ...
عشق کن، زندگی کن/ کنایه از عمر کوتاه و زندگی زودگذر است، چه بهتر که با صفا و صمیمیت سپری شود. با حداقل ها و کم کردن توقعات هم می توان شیرینی زندگی را ...
اموال من و تو فرقی ندارد/ این جمله مصداق بخشش و بزرگواری است که غیر مستقیم بر حفاظت و امانتداری تاکید دارد و اغلب به صورت تعارف در محاورات روزمره و ...
این اصطلاح یادآوری آموزش های زندگی و تربیتی به کودکان است که به طور خلاصه و آهنگین گفته می شود تا آنها متوجه فرا رسیدن زمان استراحت بخصوص در هنگام شب ...
نیک کردار، مردم دار/ برخلاف تفسیرهای مصطلح �دنیا داری� فقط وابستگی به دنیا و مال اندوزی نیست بلکه به مجموعه کردارها، پندارها و رفتارهایی گفته می شود ...
خود پناهی، درون گرایی/ این اصطلاح مختص کسانی است که اکثر موضوعات و مسائل زندگی را به تنهایی حل و فصل می کنند و در این خصوص از افکار، احساسات و تجربیا ...
باد و نسیم طبیعی، تهویه مطبوع/ این جمله توصیف جریانات ملایم جوی و کاهش دما است که همراه با خود نسیم خنک و باد آرام را به ارمغان می آورد. در حالت غیر ...
باریک بین، نکته سنج/ کسانی که در مواجهه با مسائل و امورات زندگی بسیار دقیق هستند و با نگاه عمقی به ریشه یابی مسئله پرداخته و راه حل های اساسی ارائه م ...
انحراف غیر منطقی، گمراهی ناخواسته/ در واقع سرکوب وجدان و حقیقت و یا فاصله گرفتن از باورهای ذاتی در مقاطعی از زمان است که باعث آسیب رسانی به جمع یا طر ...
سوهان روح، تخریب کننده روان/ به مجموعه عوامل دیداری و شنیداری مخرب و توهین آمیز گفته می شود که باعث آسیب رسانی به روح و روان انسان شده و زندگی روزمره ...
تکنیک های معاشرت، مدیریت شخصیتی/ یک اصل شناخته شده در علم روانشناسی است که بر مبنای آن باید از دانش و روش های علمی برای طراحی و ایجاد تغییرات مثبت در ...
دیدن اجمالی، تماشای ظاهری/ نوعی از توجه و دیدن عجولانه است که بنا بر ضرورت و احتیاط انجام می شود. از مشخصات بارز آن سریع و زودگذر بودن است.
فرشته آرزوها، معشوقه رویاها/ یک لقب خداگونه و ماورایی است که به افراد مشهور و زیبا بخصوص جنس مونث نسبت داده می شود. از الهه خیال به عنوان رب النوع آر ...
می توانی، قادر هستی/ یک کلمه سوالی است که به اشکال مختلف در اکثر گویش های زبان فارسی کاربرد دارد و منظور از آن امتحان طرف مقابل و سنجش توانایی او برا ...
مشکلات و تنگدستی/ مواجه شدن با سختی و دشواری در زندگی برای رسیدن به اهداف ترسیم شده امری طبیعی است و حتی ممکن است فرد در مقاطعی به فقر و تنگدستی مبتل ...
سخت شکن، وسیله محکم/ به وسایل مقاوم و کم انعطاف گفته می شود که در مقابل فشار اعضای بدن به سختی تغییر شکل می دهند مگر با استفاده از ابزارهای کمکی و ما ...
غم زده، خودخوری/ این کلمه مختص مراسم عزاداری و سوگواری عزیزان است که معمولاً با حالت بغض در گلو و اندوهگین صحبت می شود. البته در موقع دعا و نیایش و ه ...
اشک آلود، اشکبار / در مواقعی که غم و اندوه زیادی به انسان تحمیل می شود، بخصوص اگر مصیبت از دست دادن عزیزان باشد، معمولاً چشم ها نمناک شده و در اصطلا ...
کم محلی، ضد حال/ به مجموعه رفتارها و عکس العمل هایی متناقض و مخالفی گفته می شود که در پاسخ به ادب کردن و احترام گذاشتن طرف مقابل انجام می شود.
انصاف داشته باش، وجدان داشته باش / این ضرب المثل توصیه به داشتن انصاف و مراجعه به وجدان در هنگام قضاوت و شهادت است و خطاب به کسانی گفته می شود که در ...
احتمال زیاد، نزدیک به یقین/ هر گاه درصد وقوع حادثه یا اتفاقی به میزان بالا در نظر گرفته شود و یا میزان موفقیت در انجام کار یا تصمیمی زیاد باشد، از اص ...
نصف نصف، میانگین/ هر گاه بخواهند هنگام تقسیم کردن چیزی یا قضاوت کردن موضوعی عدالت را به میزان مساوی رعایت کنند از روش �پنجاه پنجاه� استفاده می کنند.
گودال آب، چاله طبیعی/ به محل تجمع آب های سطحی در طبیعت که معمولاً به دلیل بارندگی و رانش زمین یا خاک ایجاد می شوند، �مندول� می گویند.
شرم آور، حسرت انگیز/ نشان دهنده نوعی از حالت روحی و گفتاری است که در مواقع شکست یا ناراحتی ابراز می شود و به نوعی ابراز همدردی محسوب می شود.
امنیت سازی، قفل دستوری/ نوعی مهر و موم دستوری است که توسط مقام های قضایی و دولتی برای مکان های مورد مناقشه مورد استفاده قرار می گیرد که معمولاً بعد ا ...
عبادت تک نفره، نیایش در خلوت/ به هر گونه راز و نیاز با خداوند در خلوت و به صورت انفرادی، نیایش یا نماز در تنهایی گفته می شود.
هموار کن، سریع باش/ این جمله در مواقع تاکید و اصرار بر انجام یک کار گفته می شود و دستور برای آمادگی قبلی و سرعت بخشیدن اجرای امورات محوله است.
مسکوت مانده، آرشیو شده/ موضوعات مختلفی که در مورد آنها اتفاق نظر وجود ندارد یا به حاشیه رانده شده و از اولویت خارج شده است، در اصطلاح �بحث نشده�نامید ...
ترویج شادی، خوشحال سازی/ به مجموعه فرایندهایی گفته می شود که بواسطه آن روحیه شادمانی و خوشحالی در گروه یا جامعه ترویج می شود. دلایل متنوعی برای این ...
تراوشات ذهنی، ابتکارات فکری/ مجموعه ای از اظهارات عملی و غیر عملی است که با توجه به شرایط مختلف روحی و روانی و تحت تاثیر عواملی مانند؛ نیاز، مسئولیت، ...
بزرگ منش، نیکو صفت/ به مجموعه صفات اخلاقی مثبت و عالی گفته می شود که به واسطه آنها ارزش هایی مانند صداقت، انصاف، مسئولیت پذیری و . . . آشکار و ترویج ...
رفتار عامیانه، تقلید جمعی/ در یک تعریف کلی به مجموعه افراد یک جامعه گفته می شود که به لحاظ رفتاری و اخلاقی شبیه یکدیگر بوده و در حالت کورکورانه به تب ...
سر و وضع، شکل و قیافه/ به مجموعه ای از خصوصیات ظاهری افراد گفته می شود که شامل نحوه آرایش موی سر و صورت، نوع لباس، کفش، وسایل تزئینی و . . . که یک �پ ...
اعتراف گیری، دهن کجی، ماله کشی، سکوت کردن/ در محاوره های روزانه و گفتاری�زبان کشیدن�به معنای اعتراف گیری است . گاهی هم به معنای دهن کجی و سرپوش گذاشت ...
پیگیر شدن، کنکاش/ جستجو و پیگیر شدن موضوعات مختلف برای افزایش اطلاعات و به منظور اطمینان از درستی و تکمیل اخبار در یک پروسه خبرگیری و پرسشگری انجام م ...
ناهماهنگ، زشت سیما/ این اصطلاح در مورد مصنوعاتی کاربرد دارد که ساختار ظاهری آنها به درستی کنار هم چیده نشده باشد یا به لحاظ دیداری خوشایند واقع نگردد ...
سرکوب آرزو، مرگ خواستنی ها/ نوعی سرکوب روحی و جسمی در افراد است که خواسته یا ناخواسته برای دسترسی به نیازهای بالاتر و یا به منظور جلب رضایت اطرافیان ...
خودخواهی، برزگ بینی/ کسانی که دارای توهم شخصیتی بوده و جایگاه خود را بالاتر از دیگران می بینند یا تظاهر به فخرفروشی می کنند، در اصطلاح دچار نوعی اختل ...
تنبلی، بی عاری/ یک اصطلاح عامیانه و تا حدودی رکیک محسوب می شود و در مورد افراد تنبل و بیکاری استفاده می شود که علیرغم برخورداری از سلامتی جسمی، اراد ...
محل عبور موقت، گذرگاه فانی/ مکان عبور اتفاقی و ملاقات ناگهانی دو نفر با یکدیگر به �راشه راهگذر� معروف است. البته در معنای کلی، کنایه از این دنیا و ف ...
سلاخی کردن، آزار شدید/ نشان دهنده آسیب رسانی شدید به فرد یا موجود زنده است به نحوی که قسمت های درونی و بیرونی بدن پاره پاره شده و در وضعیت متاثر کنند ...
بالا و پایین مساوی، یکنواخت بودن/ این اصطلاح برای توصیف چیزهایی به کار می رود که ساختار هندسی یا وضعیت ظاهری آن به یک شکل باشد. همچنین یه جمله هشدار ...
افشاگری، پرده دری/ به معنای داد و فریاد بی جا و افشاگری گسترده است که نتیجه آن آگاهی یافتن اکثریت مردم یک محل یا منظقه از یک موضوع خصوصی است که موجب ...
یکنواخت بودن، بالا و پایین مساوی/ این اصطلاح برای توصیف چیزهایی به کار می رود که ساختار هندسی یا وضعیت ظاهری آن به یک شکل باشد. همچنین یه جمله هشدار ...
نقاط مخفی و غیر قابل دیدن/ کَش کوره برای توصیف جاهای مخفی و نقاط کور به کار می رود که به سهولت قابل رویت نیستند. وقتی بخواهیم چیزی را جستجو کنیم به ن ...
سرمایه نقدی و غیر نقدی/ در مواقع تعریف از وضعیت مال و دارایی یک نفر استفاده می شود و همچنین نشانگر میزان نقدینگی بالفعل و بالقوه کسی است که قصد خرید ...
پَر پَره: به معنای کم کم و ذره ذره است. هر گاه بخواهیم چیزی را به مقدار کم و با احتیاط بین چند نفر تقسیم کنیم از اصطلاح �َپَرپَره� استفاده می کنیم.
خیالم راحته، پشتیبان دارم/ یک جمله امیدوار کننده و دلگرم کننده است که در مواقع بیان احساساتی که با اطمینان خاطر همراه باشد و یا به منظور بیان درستی ی ...
این اصطلاح در مورد اجاق های گاز و به طور مشخص از نوع رومیزی استفاده می شود. اجاق ها معمولاً در مدل های مختلف سه شعله و پنج شعله تولید می شوند که مورد ...
این اصطلاح در مورد اجاق های گاز و به طور مشخص از نوع رومیزی استفاده می شود. اجاق های معمولاً در مدل های مختلف سه شعله و پنج شعله تولید می شوند که مور ...
داشبورد در واقع صفحه تصویری و نمایشگر الکترونیکی ارائه دهنده مشخصات یک وسیله ماشینی بخصوص خودروهای حمل و نقل است که ترکیبی از برق و مکانیک را با خود ...
طیف وسیعی از دستفروشان صنایع سبک و محصولات کشاورزی اعم از غذایی و مصرفی را شامل می شود که حمل آنها به سهولت انجام شده و تقاضا برای استفاده فراهم باشد.
سواد یک معنای ظاهری دارد که همان توانایی خواندن و نوشتن است ولی در معنای کلی و باطنی در برگیرنده طیف وسیعی از دانش ها و مهارت هایی علمی و اخلاقی است ...
فعالیت اجباری، مجازات عملی/ این اقدام معمولاً از طرف شخص مافوق یا رئیس یک مجموعه ( بزرگ و کوچک ) برای تنبیه طرف مقابل یا جبران خسارات در نظر گرفته می ...
بند آمدن، قطع شدن/ در مواقعی که مواهب یا حوادث طبیعی مثل باران، برف، سیل و . . . مدتی پس از وقوع قطع شود و احتمال تکرار دوباره آن کم باشد به منظور اط ...
گزش سوزناک، زنبور نیش زن/ این اصطلاح در مورد زنبورهایی به کار می رود که با نیش زدن از خود دفاع می کنند از آنجا که زهر آنها حاوی مقداری اسید قلیایی اس ...
خروس باحاله، خروس خوشگله/ خروس از خانواده ماکیان و مشخصاً جنس نر آن است که در حالت مخالف آن جنس ماده یعنی مرغ قرار دارد. کول ( cool ) به معنای باحال، ...
عطر تو، زیبایی تو/ یک نوع خواهش و تمنای عاشقانه و همراه با احترام است که در وصف عزیزان و دوستان نزدیک گفته می شود. حضور آنها به نفس عطرآگین تشبیه شده ...
سکوت اجباری، ممنوعیت آزادی بیان/ معمولاً در حکومت های استبدادی و تک حزبی برای کنترل بیشتر بر مردم و همچنین محدودیت آزادیخواهان قوانین سختگیرانه ای وض ...
سکوت اجباری، ممنوعیت آزادی بیان/ معمولاً در حکومت های استبدادی و تک حزبی برای کنترل بیشتر بر مردم و همچنین محدودیت آزادیخواهان قوانین سختگیرانه ای وض ...
بازگشت صدا، انعکاس صوت/ نوعی بازیابی صدا به صورت طبیعی است. مثل؛ فریاد زدن در کوهستان و مقابل صخره ها . البته در حالت غیر طبیعی بازگشت و یا بازپخش ص ...
ما حذف، ما پوچ/ وقتی بخواهیم ناامیدی خودمان را به خاطر شکست و بدشناسی در زندگی و دنیا بیان کنیم، در یک جمله مستقیم و خطاب گونه می گوییم؛ ما هیچ!
منظرگاه گذشته، اظهارات قدیمی/ پیامی که در مورد آن اتفاق نظر وجود ندارد و بر اساس مشاهدات و تجربیات گذشته مطرح می شود در قالب �دیدگاه قبلی� قرار می گی ...
تو در تو، پیوسته/ به معنای درهم تنیدگی زیاد و فشردگی است و از ویژگی های زمین و خاک محسوب می شود.
فوت کردن، دمیدن هوا/ هوایی که با سرعت از دهان خارج می شود و بیشترین کاربرد آن کاهش دمای بدن، رفع استرس و همچنین خنک کردن چیزهای داغ بخصوص مایعات است.
عجیب، شگفت انگیز/ شاخ و دُم دار ( حیوان گونه ) : یک لقب و اصطلاح محاوره ای است که در هنگام مواجهه یا توصیف طرف مقابل به کار برده می شود؛ منظور جلوگی ...
عجیب، شگفت انگیز/ سَر و دُم دار ( حیوان گونه ) : یک لقب و اصطلاح محاوره ای است که در هنگام مواجهه یا توصیف طرف مقابل به کار برده می شود؛ منظور جلوگی ...
با اکراه، کم میل/ وقتی کاری علیرغم میل و اراده و به ناچار انجام شود و به نوعی با خواهش و تمنای طرف مقابل همراه باشد، خطر به رخ کشیدن آن در آینده وجود ...
معمولاً لقب دافی به زنانی اطلاق می شود که در نظر جنس مخالف زیبا و جذاب باشند و اندام زنانه و حرکات عشوه گرانه آنها نمایان است.
مسیر نابودی، خط ناامیدی/ به معنای افسردگی و ناامیدی مطلق است و انسان به غیر از شکست و مرگ به چیزی دیگری فکر نمی کند و در یک دوره زمانی کوتاه انتقام ن ...
قضاوت اشتباه، برداشت وارونه/ نوعی عکس العمل در مواجهه با موضوعات و حوادث است. بر این اساس ممکن است با توجه به تجربیات و معلومات یک فرد و همچنین مکان ...
بدمزه و گزنده، گس و برنده/ این احساس در مواجهه با طعم برخی از مواد غذایی خام یا پخته در دهان ایجاد می شود و به مزاج اکثر افراد سازگار نیست. البته گاه ...
در گویش مناطق غربی مازندران به کار ناقص و نیمه کاره �نیم ازگل� می گویند.
در مناطق غربی مازندران به جمع شدن زیاد موجودات ریز در یک مکان و همچنین برای توصیف افزایش محصول روی درختان میوه در اصطلاح �چِر زدن� می گویند.
انتظار عاقلانه، تحمل هدفمند/ به معنای صبوری و انتظار هوشمندانه است و به عنوان یک راهکار اساسی در زندگی مورد استفاده قرار می گیرد.
خبری نیست، مهم نیست/ معمولاً در پاسخ به سوال طرف مقابل و توضیح واقعه گفته می شود و به معنای نبودن و انکار است.
بیراهه رفتن، در حال سقوط/ به افرادی گفته می شود که در مسیر اشتباه حرکت می کنند و و شمارش معکوس برای شکست آنها آغاز شده است.
سروری ، آقایی/ این کلمه در اصل عربی است که وارد زبان فارسی شده و در مراسمات مذهبی زیاد استفاده می شود.
کم ارتفاع، پایین دست/ برای مشخص کردن نشانی و یا اندازه گیری مکانی از این اصطلاح استفاده می شود. بن در اینجا یک پسوند است که به سرو منتسب شده است؛ یعن ...
با مخلفات، با اضافه ها/ این کلمه معمولاً در هنگام اضافه یا ترکیب کردن مواد مختلف به خوراکی ها مورد استفاده قرار می گیرد و نقش تاکیدی و تشریحی دارد.
خدای عزیز، پروردگار من/ نوعی نجوای عاشقانه با خداوند است که در مواقع دعا و درخواست یاری از خدا بر زبان آورده می شود و اوج اتصال قلبی انسان به پروردگا ...
جان به لب، جگر سوخته/ کسانی که به دلایل مشکلات و مصیبت های وارده در مدت زمان طولانی سکوت کرده و غم ها را درون خود مخفی می کنند به �خون در جگر� معروف ...
مناسب سازی، بهینه کردن/ فراهم کردن شرایط مطلوب برای انجام کارهای مختلف و نوسازی تجهیزات وابسته به منظور دستیابی به نتایج بهتر و سریعتر در اصطلاح کلی ...
ترجمه زبان، زیر لفظی گرفتن/ به نوعی اعتراف گرفتن از کسانی است که سعی می کنند بنا به دلایل مختلف دو پهلو و مبهم صحبت کنند و از افشای واقعی مطالب سرباز ...
شب چراغ، فانوس/ وسایلی و تجهیزاتی که برای ایجاد نور در هنگام تاریکی شب مورد استفاده قرار می گیرند همگی در گروه �شب سوها� قرار می گیرند.
برق پیما، برق آسا/ یک کلمه توصیفی در خصوص کسانی است که در انجام دادن کارها همچون جریان الکتریسته عمل کرده و موانع را با سرعت برق پشت سر می گذارند.
قدرتنمایی، تقدیم مودبانه/ این کلمه در دو معنی مختلف به کار می رود؛ یکی به معنای قدرتنمایی و زورآزمایی با حداکثر نیرو است که معمولاً از دو دست کمک گر ...
خود فریبی، خود زنی/ یک جمله کنایه ای و تعجبی است که برای توصیف اشتباه یک فرد به کار می رود، اشتباهی که دامنگیر خودش و نزدیکانش خواهد شد.
خوش دست، استاد کار/ اصطلاحی کنایه ای و تحسین گونه است که در هنگام توصیف عملکرد اساتید و متخصصان فن و مشاغل مختلف به کار برده می شود. در واقع بالاترین ...
برنده دوجانبه، پیروز دوطرفه/ کسی که در دو حالت یک معامله موفقیت را تجربه کند ( معنوی یا مادی فرقی ندارد ) برنده اصلی است و قانون�دوسر برد� در مورد او ...
بازنده دوجانبه، شکست دوطرفه/ کسی که در دو حالت یک معامله شکست را تجربه کند ( معنوی یا مادی فرقی ندارد ) بازنده اصلی است و قانون�دوسر باخت� در مورد او ...
نوید دوطرفه، پیغام دوجانبه/ هر گونه خبر نویدبخش بین دو طرف یک ماجرا که در وضعیت انتظار به سر می برند خوشایند به نظر می رسد و در اصطلاح عامیانه به �دو ...
بدون تردید، واقعیت/ این جمله پایانی بر هر گونه شک و تردید است و به منظور اطمینان خاطر و یا تاکید بیان می شود و به این ترتیب راه برای هرگونه تصمیم گیر ...
چسبنده، آویزان/ این اصطلاح در مورد کسانی به کار می رود که برای درخواست خود بیش از حد اصرار می کنند و یا هنگام صحبت کردن ول کن ماجرا نیستند و مانند آ ...
هشدار غیر جدی/ ترس کودکانه/ در مواقعی کاربرد دارد که قصد ما از ترساندن کسی جدی نبوده و و بیشتر جنبه هشدار گونه داشته باشد. برای این منظور از اندام ها ...
بالا چین، سر به سر / این اصطلاح برای چیدمان کالاها و مصالح ساختمانی به کار می رود و چگونگی انجام آن را نشان می دهد.
دوباره کار، اضافه کار/ وقتی کار یا اقدامی را بنا به دلایل مختلف از روی اجبار یا احتیاط دوباره انجام می دهیم در اصطلاح دچار �تکرار کار� شده ایم.
دو بار نوش، تکرار نوش/ این اصطلاح در مورد تعداد دفعات نوشیدن مایعات در یک استکان یا جام به کار برده می شود. یک پیک اصطلاحی در باره سر کشیدن یکباره مح ...
بَز : در برخی گویش های مناطق شمالی ایران به معنای زدن به کار می رود که مخفف بَزن و یک کلمه امری و تاکیدی است که خطاب به طرف مقابل برای تسریع در انجام ...
طناب و گره، ستون و پایه/ این کلمه ترکیبی نشان دهنده پیوستگی عمیق بین دو چیز یا مکان است که در طول زمان بوسیله عوامل مختلف به هم پیوند خورده اند به ن ...
دوست عجیب، رفیق ناشناخته/ در خصوص کسانی به کار می رود که هنوز برای رفاقت و دوستی کردن با آنها به نتیجه لازم نرسیده ایم و در مواجهه با تحقیق و پرس و ج ...
زیبای کم عقل، نورانیت بی دلیل/ یک جمله ترکیبی و کنایه ای است که در خصوص انسان هایی به کار می رود که در عین معروف بودن و شهرت اقدام به کارهای ناشایست ...
سرعت مطمئنه، عبور احتیاط گونه / این اصطلاح بیشتر در خصوص توصیف عملکرد وسایل نقلیه موتوری، بخصوص خودروهای حمل و نقل کننده با دخالت انسان به کار می رو ...
تیز رو، شتاب دار / اصطلاحی برای توصیف عملکرد موجودات زنده و غیر زنده است، بخصوص در مواقعی که عنصر شتاب و سرعت در آنها نهادینه شده باشد.
مدیریت کردن، مالک بودن/ در معنای خاص و ظاهری به مالکیت توپ و زمین بازی گفته می شود ولی در معنای عام به احتیاط و سنجش جوانب کارها و به طور کلی مدیریت ...
هیش ( hish ) : یک نوع آوای صوتی و یا اصطلاح قرار دادی است که برای دور کردن پرندگان، بخصوص اهلی و خانگی استفاده می شود.
انتهای مسیر، پایان کار/ وقتی بخواهند اتمام کار یا موضوعی را اعلام کنند و همچنین به منظور تاکید بر پایان یافتن ماجرا از اصطلاح�طی تمام� استفاده می کنن ...
تضمین تندرستی، پشتیبان سلامتی/ به منظور اعلام تعهد و تایید تندرستی و سلامتی موجودات زنده بخصوص انسان ها و با هدف حمایت حداکثری از آنها و همچنین به ک ...
سرعت گرفت، فرار کرد/ یک اصطلاح عامیانه و کوچه بازاری است و در مواقعی به کار می رود که یک نفر همراه با وسیله نقلیه یا پای پیاده فرار را بر قرار ترجیح ...
استفاده همزمان از دو پا برای انجام کار است. البته امروزه این اصطلاح بیشتر در ورزش فوتبال به کار می رود و یکی از تکنیک های ساده و در عین حال کاربردی ا ...
سرعت گرفت، فرار کرد/ یک اصطلاح عامیانه و کوچه بازاری است و در مواقعی به کار می رود که یک نفر همراه با وسیله نقلیه یا پای پیاده فرار را بر قرار ترجیح ...
بازگشت، چرخش مسیر/ وقتی کسی یک مسیری را با وسیله نقلیه یا پای پیاده طی کرده است ولی بنا به دلایل مختلف تصمیم به بازگشت گرفته باشد، در اصطلاح �پس واگر ...
نازک دل، مهربان/ به کسانی که دارای قلبی مهربان و در عین حال شکننده هستند و در بسیاری از مواقع برای انجام کارهای مختلف جانب احتیاط را در پیش می گیرند، ...
مرگ به خاطر تب، فوت همراه با تب و لرز/ یک جمله کلیدی برای مدیریت زمان در مواقع توصیف علت مرگ است. البته این جمله در همه مواقع مناسب نیست ولی برای رها ...
واسطه اطلاع رسانی، پیک خبری/ افراد و اداراتی که وظیفه اطلاع رسانی اولیه بین سازمان های وابسته و رسانه های جمعی را بر عهده دارند به عنوان رابط خبری ش ...
بدبختی، فلاکت/ به کسانی که در اثر مشکلات اقتصادی دچار تنگدستی شده و با در شرایط بسیار سخت امرار معاش می کنند به نحوی که مایحتاج اولیه زندگی آنها به س ...
باعرضه، توانمند/ در مورد کسانی به کار می رود که جسارت و توانایی انجام کارهای مختلف را دارند و برای انجام امور اجتماعی و همچنین دادخواهی و دفاع از مظل ...
حضور داشتید، وجود داشتید/ در جایگاه سوالی و در برخی گویش های فارسی از این کلمه استفاده می شود و معمولاً در راستای فهم و اثبات موضوعی است که در مورد ...
موثر بودن، تاثیر داشتن/ به کارها و اقداماتی گفته می شود که در کوتاه و بلند مدت تاثیرات آن در یک مجموعه، سازمان یا اجتماع قابل رویت و اثبات باشد. الب ...
تلاش کرد و موفق شد، روان شد و یافت/ یک جمله کاربردی در اصطلاحات روزمره است که برای تحسین و نشان دادن موفقیت افراد بیان می شود؛ به این معنی که اگر حرک ...
کبوتر تاجدار، کفتر چاهی/ به گونه ای از کبوتر های اهلی گفته می شود که معمولا آبی کم رنگ یا ابلق هستند. این پرندگان زیبا اجتماعی هستند و در گذشته آنها ...
گودال تعمیرگاه، مکان کف بینی خودرو/ مکان ها و محفظه هایی که برای بازرسی دقیق از موتور خودروها و همچنین تعمیر و تعویض قطعات آنها درون تعمیرگاه ها تعب ...
خود شناسی، درون بینی/ به افرادی که به صورت ذاتی و بر اساس الگوهای تربیتی ابتدا به خود و اعمال و رفتارشان اهمیت می دهند و بعد در مقام مقایسه با دیگران ...
مجریان مراسم، مسئولان برگزاری مناسبت ها/ کسانی که مسئولیت برگزاری مراسم در مناسبت های مختلف را بر عهده دارند و یا هماهنگی مربوطه بر عهده آنهاست در اص ...
بزرگی طلبیدن، احترام خواستن/ به آرزوهای بزرگ انسانی اشاره دارد که پیوسته در جستجوی جلال و شکوه است و مقام و جایگاه بالاتری را جستجو می کند.
بی خاصیت، بی عار/ کسانی که در مقابل حوادث و موضوعات روزمره هیچ گونه عکس العملی از خود نشان نمی دهند و در واقع به درد هیچ کاری نمی خورند در اصطلاح عام ...
جای مطبوع، منطقه سردسیر / این اصطلاح بیشتر در اوقات گرم سال به کار می رود که اکثرمردم به دنبال جاهای خنک و مطبوع می گردند. نقاط سرسبزو کنار روخانه ها ...
احساس شگفت انگیز، باور ناگهانی و غریب/ وقتی برای اولین بار با چیزی، کسی یا موضوعی برخورد می کنیم بی اختیار دچار نوعی تشویش و تردید می شویم و به زبان ...
درختان، گیاهان، نباتات/ کنایه از مصنوعات و نباتاتی است که غیر مستقیم باعث حیات و تکثیر موجودات زنده می شوند گویی که آنها جاندارانی هستند در ظاهر بی ج ...
صحبت نیمه کاره، سخن بی هدف، بیان بی تاثیر/ اگر کسی هنگام به هنگام صحبت در مورد چیزی به ناچار بیانش را قطع کرده و یا ناتمام بگذارد در اصطلاح می گویند؛ ...
گشاده رویی مردانه، استقبال مردگونه/ در خصوص چهره ها و رفتارهایی مصداق دارد که مختص مردان بوده و با مشاهده آن حس آرامش و مهربانی به انسان منتقل می شود.
جاده شلوغ، خیابان دستفروشان/ گذرگاه ها و اماکنی که محل تجمع فروشندگان دوره گرد است و بر خلاف قوانین موجود به خرید و فروش مشغولند، به خیابان های بی ن ...
متواضع، مطیع و فرمانبردار/ این اصطلاح در مورد کسانی به کار می رود که دارای تواضع و فروتنی هستند، مردم داری، مهربانی و خدمتگزاری از اوصاف بارز آنها به ...
دلیل داشته باش، اندازه نگه دار، هدف داشته باش/ وقتی قصد انجام کاری را داری از قبل برنامه ریزی و هدف برای خودت تعیین کن و اگر خواهان بزرگی هستی اسباب ...
برگشت ناپذیر، گمراه شده/ به کالاها و خدماتی که بنا به دلایل مختلف در چرخه قرارداد یا تولید و توزیع دچار انحراف یا فراموشی شده اند و در پروسه عرضه و ...
بازدید غیر قانونی، ملاقات بدون هماهنگی/ دید و بازدید از مکان ها و کسانی که برای آنها ممنوعیت یا محدودیت در نظر گرفته شده باشد در اصظلاح�دیدار قاچاقی� ...
رفتار زن نما، تقلید جنس مونث/ به مجموعه رفتارها و کردارهایی که نشان دهنده ویژگی های زنان است؛ اعم از گفتار، رفتار و پوشش، در قالب �حالت زنانه� جای می ...
طوفان، باد سهمگین/ وقتب به دلیل تغییر شرایط جوی بادهای سرد و یا همراه با گرد و خاک می وزد به نحوی که آرامش محیط و جانداران در معرض تهدید قرار می گیر ...
هنر بی مزگی، فن تو خالی و بی خاصیت/ کسانی که از هنر اصیل فاصله گرفته و کج سلیقه گی و خالی بندی را به نمایش می گذارند و برای زنده ماندن به دروغ و ریا ...
چمن متحرک، علفزار بادگیر/ یک اصطلاح شاعرانه و رمانتیک است که در توصیف سرسبزی و طبیعت به کار می رود، بخصوص وقتی که باد می وزد و سبزه زارها به صورت موا ...
شبیه تر، هم شکل تر/ در هنگام مقایسه دو چیز ، دو نفر و یا دو کار از کلمه�مانندتر� استفاده می شود. مثال؛ رفتار و کار شما به رفتار و کار او مانندتر است.
ثروت نامشروع، پول غیر قانونی/ پول و ثروتی که از راه های خلاف و غیر قانونی به دست می آید در اصطلاح عامیانه به�پول گَند�معروف است.
خودنمای نوین، تازه به دوران رسیده/ این اصطلاح مختص کسانی است که به تازگی آثار تجدد در آنها بروز کرده و در ظاهر و پوشش رعایت عرف و اجتماع و خانواده را ...
هوای ابری، هوای سیاه/ وقتی وضعیت جوی به سمت برودت و نامساعد بودن پیش می رود و ابرهای سیاه در آسمان جمع می شوند در در باب توصیف شرایط و در اصطلاح عامی ...
چسبناک، لزج و چسبنده/ تمام مایعاتی که حالت چسبندگی داشته و باعث روان شدن و تسریع در انجام امور مختلف می شوند در گروه � چرب و روغنی� قرار می گیرند.
قرمز گوش، گوش گداخته/ به کسانی که در اثر سرما و برودت هوا و همچنین بر اثر خجالت و شرمندگی گوش آنها قرمز و داغ می شود در اصطلاح �سرخ گوش�می گویند. این ...
ثروتمندان، صاحبان سرمایه/ به کسانی که ثروت فراوانی دارند و پول های زیادی کسب کرده و یا در راه های مختلف خرج می کنند در اصطلاح روشنفکرانه�خدایان پول� ...
مثل این، شبیه به این/ اگر دو چیز یا دو نفر شباهت بسیار زیادی به هم داشته باشند از کلمه�آن چو این� استفاده می کنند. این مورد در خصوص دوقلوها مصداق دار ...
مثل آن، شبیه به او/ اگر دو چیز یا دو نفر شباهت بسیار زیادی به هم داشته باشند از کلمه�این چو آن� استفاده می کنند. این مورد در خصوص دوقلوها مصداق دارد.
شریف باشه، آبرومند باشه / یک جمله شرطی برای شروع همکاری یا دوستی با کسی است و باید معیارهای مورد نظر اخلاقی و اجتماعی در او جمع شده باشد.
صدای پا، حرکت نامتعادل/ پاسُم پاسُم: به صدای ناآرام و غیرعادی پای حیوانات سُم دار بخصوص چارپایان در اصطلاح�پاسُم پاسُم� می گویند. این صداها در مواقع ...
وارونه شدن، چپ ماندن/ این اصطلاح در خصوص اجسامی به کار می رود که به طور طبیعی یا غیر طبیعی از حالت ایستایی فاصله گرفته و به یک سمت متمایل شده باشند.
تلاش بی نتیجه، کار بیهوده/ اقدامی که برعکس و مخالف دستورالعمل انجام می شود و نتایج آن اقلب با شکست همراه است در اصطلاح عامیانه �کار وارو� نامیده می ش ...
عمر می گذرد، زمان کوتاه است/ کنایه از عمر کوتاه و فرصت کم برای انجام کارهای مختلف است که این موضوع با گذر زمان و یادآوری گذشته مشهود است. به قول معر ...
هماهنگ کن، ردیف کن/ به معنای درخواست نیاز، طلب بخشش و همچنین پیشنهاد چگونگی انجام کارها است. خدایا چنان کن سرانجام کار / تو خوشنود باشی و ما رستگار
پروردگار را صدا کن، از خداوند یاری بخواه/ یک جمله امری و روان شناسی است که به منظور آرامش روحی و گشایش در زندگی توصیه می شود.
تنهایی دردناک، تبعید اجباری/ همه کسانی که بنا به دلایل مختلف راهی شهر، دیار و کشور دیگر ی شده اند و امکان بازگشت آنها به این زودی فراهم نیست، �غربت ...
اجبار کننده، زورگو/ کسانی که با توسل به زور و قدرت، کار یا وظایفی را به دیگران محول می کنند در دسته زور کنندگان قرار می گیرند.
نمی دانم که نادانم، آگاه نیستم/ کسی که در حالت غیر طبیعی و یا بدون دانش کاری را به اشتباه انجام می دهد در توجیه مسئله و بازخواست اطرافیان از اصطلاح� ...
از کجا شروع کنم، چطور انجام دهم/ به نوعی استیصال و درماندگی فرد را می رساند؛ در مواقعی که با مشکل مواجه می شود و پیدا کردن راه حل برایش مشکل می شود ...
ریاضت کش، زاهد منش/ کسی که بر اثر کثرت عبادت و بندگی خدا به مرحله ای رسیده باشد که مسائل دنیوی برای او کم اهمیت شده و همه اینها را در رفتار و پوشش خو ...
ستون حمال، تیرآهن وسط سقف خانه/ خَردار: به ستون های بزرگ، نگهدارنده و حمال در ساختمان های مختلف بخصوص در بین سقف ها که تیرهای کوچکتر روی آن سوار می ش ...
دانشمند بزرگ، فرهیخته والا مقام/ یک لقب عالی برای کسانی است که عمری را در راه علم و دانش صرف کرده اند به علاوه برای نشر علم و آموزش به مردم و دانشجوی ...
ظرف کِرِم، قوطی حاوی نرم کننده/ به کلیه ظروف و محفظه های نگهدارنده روغن های بهداشتی و نرم کننده بدن در اصطلاح �کِرِم دان� می گویند.
کارگاه، تعمیرگاه/ به مکان های تعمیر و تجهیز وسایل مختلف ماشینی، برقی، دستی و . . . در اصطلاح�تعمیراتی�می گویند. البته از ابزار ها و ماشین های نیازمند ...
جوابیه/ پاسخ کوبنده/ وقتی کسی به دلیل موضوع مورد اختلاف به دادگاه یا محکمه کشیده می شود با تمام وجود دلایل خود را مطرح می کند و در توجیه مسئله می گوی ...
رفیق اسیر، دوست گرفتار/ نوعی از رفاقت شدید و عاشقانه است که دو یار و معشوق با هم پیوند ناگسستنی و دائمی برقرار کرده اند به نحوی که در بند یکدیگر گرفت ...
وعده ناهار، زمان چاشت خوری/ یک اصطلاح عامیانه است که برای صرف ناهار و همچنین نوع غذا در این وعده یا میان روز در بین مردم و بخصوص کارمندان رایج است.
درستکار، کامل کار/ در یک اصطلاح کلی به کسانی اطلاق می شود که وظایف محوله و امورات مربوطه را به نحو صحیح و درست اجرا می کنند، از این جهت مورد خوشایند ...
مدل آوا، شکل صدا/ در واقع بیانگر چگونگی صحبت و طرز بیان گوینده است که به شیوه های مختلف؛ زیر، بم، کلفت، نازک، مخملی و. . . است.
اهدا کننده، پاداش دهنده/ به کسانی که مسئولیت اهدا کردن جوایز یا تقدیرنامه ها در ادارات، سازمان ها و شرکت های مختلف هستند در اصطلاح�تقدیم گر�می گویند ...
بیان رسا، سخنرانی واضح و روان/ در مواقع تعریف و تمجید از کسی که موضوعی را به درستی تشریح کرده باشد و یا سخنرانی موفقی داشته باشد به کار برده می شود. ...
مکمل آگهی نامه، در امتداد خبرنامه/ معمولاً برای تکمیل و یا توضیح یک خبر یا نامه و درخواست از عبارت �پیرو اطلاعیه� استفاده می شود. این مورد در مکاتبات ...
تاریخ ادیان، مبانی تفکر، تاریخ علوم/ یک اصطلاح کلی برای بیان تفکرات مختلف علمی و مذهبی در جهان است که به عنوان مبدع اعتقادات و اندیشه های مختلف در زن ...
تفکر فارسی، فرهنگ ایران زمین/ این کلمه ترکیبی نشان دهنده گستردگی فرهنگ و زبان ایرانی است که در اکثر مناطق آسیای میانه پراکنده شده و رگه هایی از آن در ...
توهم و خودستایی / کسی که بیش از حد خود را بزرگ جلوه داده و پیوسته توهم برتری دارد در واقع دچار نوعی بی روانی است که به مرور زمان باعث طرد او از اجتما ...
وقتی خم بشی، دولا شی/ در واقع نوعی رخست خواستن برای انجام کاری است و قید فوریت در آن وجود دارد. مثال؛ تاتاشی طرف کارش رو انجام داده است، این شغل آن ق ...
نزدیک، وردست، کنار/ در اکثر گویش های زبان فارسی دیم به معنی نزدیک یا صورت است. پَر هم از پراکنش و همراهی می آید. ترکیب دو کلمه�دیم پَر� به معنای نزدی ...
باطنم، در وجودم/ معمولاً کسانی که توانایی انجام کاری را دارند زودتر از همه پیشقدم می شوند و آن را به سراجام می رسانند. در واقع ماهیت انجام کار در آنه ...
افتخار گویش، آبروی زبان/ زبان و گویش مردمان مناطق مختلف جهان در بین آنها عزت و جایگاه ویژه ای دارد به نحوی که گاهی اوقات برای قسم خوردن به شرف زبان م ...
کار زنانه، راحت کار/ به کارهایی که مختص زنان است و برای آنان تعریف شده است در اصطلاح �زن کار� می گویند. معمولاً انجام کارهای ظریف و باحوصله به زنان ...
به پیشگاه، به دیدار، به خدمت/ بیانگر نوعی تعارف و آداب و معاشرت مودبانه است. معمولا هنگام ملاقات با شخص بزرگتر و با جایگاه اجتماعی بالاتر از اصطلاح ا ...
ابتدا تا انتها، اول تا آخر/ وقتی بخواهند کلیت و چگونگی انجام کاری را بگویند و برای مجریان و کارگران تشریح کنند از عبارت �دُم تا سر� استفاده می کنند، ...
نفخ مداوم، خروج باد پی درپی از بدن/ کسانی که بر اثر مصرف برخی حبوبات مثل لوبیا و نخود دچار نفخ معده می شوند بادهای پی در پی از روده آنها دفع می شود ک ...
بخت یاری کنه، قسمت باشه/ در انجام برخی از کارهاممکن است خودمان را به قضا و قدر بسپاریم و بگوییم اگر شانس ما بگیره و فلان چیز را به دست بیاوریم، اوضاع ...
شکست من، نابودی من/ در مواقع بدبیاری، ورشکستگی و به بیراه رفتن که منجر به از دست دادن مال و جان می شود، فرد متضرر برای توضیح واقعه ابتدا و در یک کلام ...
حال بد، روان بهم ریخته، بی حسی، بی رمقی/ کنایه ای است از احوال نامناسب در برخی از روزها و ایام که ممکن است به خاطر شرایط ناخواسته ایجاد شده باشد، در ...
فرصت باشه، موقعیت مناسب باشه، اگه شانس باشه / یک جمله کوتاه شرطی است که در مواقع انجام کار یا برنامه ریزی برای کار یا هدف استفاده می شود؛ اگه فرصت پی ...
زمان بی نتیجه، روز بی هدف/ ناکامی و یا شکست در برخی از روزها علیرغم برنامه ریزی برای انجام کارها و همچنین بی برنامگی و بی هدفی در یک روز از دیدگاه ع ...
آینده، روزهای بعد/ در مواقع شرطی کردن کاری و بیشتر در مواقع قول و قرارها و زمان خواستن برای وظایف محوله از کلمه�فرداها� استفاده می شود.
آویزان، علاف، ولگرد/ پلاس در اصطلاح عامیانه به معنای ولگرد و بدون هدف هم معنا می دهد. معمولا این گونه افراد در همه جا پرسه می زنند و خبر چینی هم از ...
ستم کش، عذاب به سر/ به کسانی که پیوسته درد و غم زیادی را به خاطر، زندگی، بیماری، خانواده و. . . تحمل می کنند در اصطلاح �عذاب کش� می گویند.
سخت جان، احتضار، نیمه جان/ این اصطلاح در مورد انسان ها و موجوداتی به کار می رود که در حالت نیمه جان یا کما هستند و به سختی نفس آنها در می آید که حال ...
پاداش دار، دارای انعام/ معمولاً در طول برگزاری مراسم ها و برنامه ها مسابقات ویژه هم در نظر می گیرند که همراه با جایزه و پاداش است و مجریان مراسم سوال ...
تعمیرات تخصصی، راه اندازی خاص/ اگر بخواهند دستگاه یا وسیله ماشینی و الکترونیکی را تعمیر، تنظیم و یا راه اندازی کنند از اصطلاح �تنظیمات ویژه� استفاده ...
بخت موفقیت، اقبال برنده شدن/ این عبارت در جریان مکالمات گفتاری و نوشتاری بیشترین کاربرد را دارد بخصوص اگر مسابقه جوایزداری برگزار شود، عبارت �شانس د ...
نظرات مخاطبان، عقاید استفاده کنندگان/ در مواقع نظرخواهی از دیگران یا مخاطبان خاص در مکاتبات یا دستورات اداری و سازمانی از عبارت رایج�پیشنهادات کاربر ...
پیشقدم باشید، پیشگام شوید/ یک نوع جمله کوتاه امری و در عین حال تعارف وخواهش است که از طرف مقابل خواسته می شود برای انجام کاری ( معمولاً خیر ) به عنوا ...
ذهن خراب، مخل تعطیل، دیوانه/ به کسانی که تعادل روانی مناسبی نداشته و بی دلیل هذیان و دشنام می گویند در اصطلاح عامیانه�مُخ تَره�می گویند.
محل درآمد، جایگاه تجارت/ به مراکز تجاری و سایت هایی که مکان خرید و فروش، جابه جایی پول و کسب آمد و منفعت برای مردم است در اصطلاح �سودگاه� می گویند.
امامان چهارگانه/ این عنوان توسط علمای اهل سنت به کار می رود و بیانگر اعتقادات آنها است. از نظر این دسته از علما بعد از رحلت پیامبر اسلام تنها چهار ش ...
معیارهای گزینش، ویژگی های مورد نظر / معمولاً در امور استخدامی و گزینش ادارات و شرکت ها از این اصطلاح استفاده می کنند و منظور از آن داشتن شرایط لازم ...
یگانه سوز، دارای یک باک سوخت واحد/ این اصطلاح مختص وسایل نقلیه دارای موتور احتراقی است که با سوخت واحد کار می کنند و مخازن جداگانه ای برای استفاده از ...
الکی مقدس، مذهبی ماب/ نوعی توهین و تمسخر به طرف مقابل است که علیرغم داشتن محاسن و ظاهرسازی مذهبی، متقلب است و با دروغ پردازی و ریا امورات خود را می ...
کله شق، سخت سر، ضد صربه، فولاد نما / کسانی که بسیار قوی، استوار و در عین حال خشن هستند و بخصوص ضربات سر محکمی دارند و به واسطه همین خصلت با موانع مخ ...
تنگ نظرها، بدخواه ها/ کسانی که طاقت دیدن پیشرفت دیگران را ندارند و تلاش آنها تخریب طرف مقابل با انواع و اقسام حرف، حدیث، بی احترامی و غیبت است در گر ...
خیلی دور، مسافت طولانی / برای اشاره به مکان ها و مسافت های خیلی دور در گویش عامیانه از عبارت �دور دورا� استفاده می شود.
بُورخِس: برو بخواب یک جمله امری است که از ترکیب دو کلمه بُور به معنی برو و خِس به معنی خوابیدن است. اگر این دو کلمه را در کنار هم قرار دهیم و یکپارچه ...
آدم با مرام، قدرشناس، دستگیر/ به افرادی که خلق و خوی بزرگ منشی داشته و پاسخ محبت و کار نیک را فراموش نمی کنند و در عین حال مهربان و رازدار هستند، در ...
درگیری فکری، تفکر بیش از حد / اگر کسی به علت مسائل و مشکلات کاری و گرفتاری های زندگی افسرده شده و یا با خودش حرف برند در اصطلاح می گویند؛ دچار مشغول ...
طاقت من تمام شد، حوصله اش را ندارم، کلافه شدم / در مواقع انتظار و تحمل بیش از حد برای دیدن، شنیدن، آمدن، رفتن و به طور کلی رسیدن به هدفی از جمله �صبر ...
تمام شدن ماه و سال، کمبود وقت و زمان در مواقعی که کارها عقب افتاده باشد و زمان هم محدود باشد، به کنایه می گویند؛ سال و ماه سر شد ولی ما هیچ کار نکردی ...
مسئولیتش زیاده، خرجش زیاده/ به کسی که مسئولیت بزرگی را بر عهده دارد و اکثرا فعالیت بدنی و مشغولیت ذهنی دارد در حالت طنز و کنایه می گویند؛ فلانی کوله ...
خرناس کشی، چرت زنی، خماری / معمولا یکی از علت های بد خوابیدن است و در مواقع خستگی بیشتر بروز می کند و یا حالت کسی که به علت اعتیاد به مواد مخدر به خ ...
از خود بیخود شدن، بی توجه به اطراف بودن، خیالاتی شدن/ اگر خبر خوشحال کننده ای به یک نفر می رسد و خوشحالی زیادی از خود بروز دهد، یا دلش هوای چیزی یا ...
از طرف من خدا نگهدار، من دیگه می رم در مواقع جدا شدن دو نفر از یکدیگر و یا اتمام صحبت تلفنی یکی از چند نفر با یک نفر اصلی یا هدف مکالمه به کار می رود.
استراحت واجب، وقت خواب این اصطلاح در مواقع خستگی بیش از حد و همراه با چرت زدن و کسلی به کار می رود البته بستگی به فیزیولوژی بدن هم دارد با این حال اک ...
آقای بامرام، لوطی، با معرفت این لقب به افراد با گذشت و معرفت دار داده می شود و یک لقب کوچه بازاری است که در هنگام توصیف و تمجید طرف مقابل گفته می شود.
رسم خفت گیری، شگفت زدگی واقعی، بهت ناگهانی وقتی فردی را در یک موقعیت ناخواسته قرار می دهیم و یا او را در برابر عمل انجام نشده قرار می گیرد، همین طور ...
کلمه بزرگ، لغت فراگیر، بزرگمنش، جهانشمول/ اَبَرواژه:به کلماتی که خاصیت دربرگیرندگی داشته باشند و جماعت یا جغرافیای بزرگی را شامل شوند در اصطلاح �ابر ...
راز سرزندگی، معمای ماندگاری، شیوه پویایی/ یک جمله سوالی و در عین حال تعجبی است. وقتی فرد یا چیز با اصالت و قدیمی را می بینیم ممکن است اسن سوال را ا ...
ماندگار باشی، جاوید باشی، همیشگی باشی/ یک جمله کوتاه تعارفی و در عین حال انگیزشی است که هنگام مواجهه با طرف مقابل و در باب احوالپرسی بیان می شود.
غارت زد، قاپید، دزدید این کلمه در مواقع یورش ناگهانی و دستبرد زدن به چیزی به کار می رود. البته گاهی اوقات هم معنای معنوی پیدا می کند که در خصوص عشق و ...
بالاترین باشی، بهترین باشی/ یک جمله کوتاه آرزو گونه است و در مواقع تشویق و تکریم به کار می رود. وقتی با کسی ملاقات می کنیم و یا بعد از دیدار با فرد م ...
تردید داشتن، فرصت خواستن / علامت نارضایتی و تردید برای انجام کاری است که علیرغم میل باطنی انجام شود. عدم اطمینان و نگرانی از نتیجه و عواقب کار می توا ...
پاشویی کردن / نوعی از درمان طب سنتی است که برای درمان برخی از بیماری ها و از جمله پایین آوردن درجه حرارت بدن انجام می شود.
بیل صاف، بیل هموار/ این نوع از بیل مقابل گود بیل یا قاشق بیل قرار می گیرد و بیشتر در امور باغبانی از جمله شخم زدن زمین و مرزبندی مورد استفاده قرار می ...
بیل ساختمانی و بنایی، گود بیل این نوع از بیل در مقابل راست بیل قرار دارد و از عمق بیشتری برخوردار است و برای امورات بنایی و کارهای ساختمانی کاربرد دا ...
بیل دُمه: دسته بیل، اهرم نگدارنده بیل به اهرم های چوبی یا فلزی که به منظور نگهداشتن و استفاده بهتر از بیل برای امورات کشاورزی و باغبانی استفاده می شو ...
کَس کَس: به معنای تلاقی همزمان و ناگهانی کارها با یکدیگر است. وقتی ناخواسته چند حادثه به یکباره اتفاق می افتد و فرصت تصمیم گیری محدود است به کنایه می ...
چهار چهارشنبه، تکرار مکررات، تعجیل بیش از حد این اصطلاح در مواقعی به کار می رود که چندین حادثه به یکباره و همزمان اتفاق بیفتد به نحوی که رسیدگی به آن ...
شصت و شوی پا / هر گونه اقدامی که به منظور نظافت و درمان پا با آب و یا سایر مایعات ( ماساژ با انواع روغن ها ) انجام شود، پاشوری می گویند.
رنگ اصلی، طرح اولیه این اصطلاح بیشتر در مورد تجهیزات صنعتی و منسوجات نساجی به کار می رود و یکی از آبشن های کالا محسوب شده و نشان دهنده کیفیت کار است.
یگانه جایگاه، سکوی یک نفره، ممتاز، دست نیافتنی/ این اصطلاح بیشتر در مراسم و مکان های ورزشی و علمی مصداق دارد. کسانی که در یک مسابقه بزرگ سربلند بیرو ...
نظر شما، رای شما، عقیده شما در مواقع مشورت خواهی و رای گیری در جلسات گروهی یا فردی این جمله کوتاه مطرح می شود. البته گاهی اوقات هم جنبه تعارف پیدا می ...
دست در دست، همراه، یک دل، یک جهت کسانی که با هماهنگی یکدیگر کاری را انجام می دهند تا زودتر به نتیجه برسند در اصطلاح �بال در بال� هستند و از این نظر ...
غم اطرافیان، گرفتاری مردم، بیماری دیگران در واقع کنایه ای از افرادی است که در مقابل گرفتاری و مصیبت های مردم بی تفاوت و مسئولیت هستند. به قول سعدی ش ...
قرارداد کاری با مدت چند ساله که معمولاً بیشتر از قراردادی و کمتر از رسمی است.
مدیر برنامه ها، رهبر گروه، سرپرست تیم این اصطلاح مختص کسانی است که وظیفه جمع آوری و هدایت گروه و همچنین فراهم کردن تدارکات برای انجام کاری را بر عهده ...
انتظار بی نتیجه، معطلی بی فایده کسی که بدون هدف منتظر کسی بوده و در انتظار بی نتیجه به سر می برد در اصطلاح �بیخودی معطل� می گویند.
حراج شدن، تخفیف خوردن معمولاً فروشندگان بازار و مغازه داران اجناس خود را در برخی از مواقع بخصوص آخر سال با تخفیف به فروش می رسانند و یا اجناس خود را ...
پول، پارتی، زور ( قدرت یا سلامتی )
میدان در اصطلاح کلی به معنی عرصه و جولانگاه ارائه کارهای مختلف است حالا ممکن است این عرصه ظاهری و یا باطنی باشد. در یک تعریف عامه دیگر به جاده های گر ...
نمناک، خیس، تر به کلیه اجسام و تجهیزات زنده و غیر زنده که بوسیله آب یا هر چیز مایع دیگر خیس شده اند و یا اثرات نمناکی روی آنها وجود دارد در اصلاح � آ ...
به کسانی که وظیفه بستن تورهای سیمی کلفت به منظور سدبندی یا حصارکشی را دارند، �گابیون بند� می گویند.
نو ، تمیز، اصل، جدید به کلیه وسایل و تجهیزاتی که به تازگی تولید شده و برای اولین بار مورد استفاده قرار می گیرند در اصطلاح عمومی �تازه از آب درآمده� م ...
تک سوار، تنهاسوار، شخصی سوار به کلیه وسایل نقلیه که یک نفر آن را هدایت می کند و همچنین برخی چارپایان مثل اسب و الاغ گه یک نفر بر روی آن نشسته باشد، ت ...
سه تَرکه یعنی سه نفره. این اصطلاح بیشتر در مورد وسایل نقلیه موتوری به کار می رود که راکب سه نفر را علیرغم مقررات راهنمایی و رانندگی عقب و تَرک موتور ...
بعد از موافقت، پس از رضایت، منوط به بررسی نهایی این جمله کوتاه قبل از بررسی مدارک یا پرونده کسی در امتحانات، مصاحبه یا گزینش برای انجام کارهای مختلف ...
سَرِ کُنج: گوشه، حاشیه و یا کنار انتهایی هر مکان معمولاً به قسمت انتهایی مکان ها و چیزهای مختلف در اصطلاح �سَرِ کِنج� می گویند. بیشتر برای نشان دادن ...
تنها سوار، تک سرنشین به کلیه وسایل نقلیه که دارای یک سرنشین هستند و تردد آنها عموماًبه صورت تک نفره است در اصطلاح � شخصی سوار� می گویند.
دان پسوند مکان ساز و نسبت ساز است که در حالت کلی ویژگی های یک سرزمین، منطقه، قوم، تخصص، جایگاه یا ظرفیتی و را بیان می کند. مثل؛ همدان، ریاضیدان، نمکد ...
به معنای نیمه باز است. این اصطلاح بیشتر در مورد استفاده از درهای اماکن یا ساختمان ها به کار می رود. در واقع حالت بازگذاشتن درها به صورتی است که شیار ...
یک جمله کنایه ای از کسی است تحرک و جنب و جوش بسیاری دارد و زود هیجان زده می شود. همچنین خوشحالی طولانی مدت و زیاده از حدی بروز می دهد. در این گونه مو ...
وقتی کسی از فرد دزد یا سارق اموالی را بدزدد در واقع �دزد دزدی� کرده است. البته یک معنای کنایه ای و عامیانه هم دارد که به نگاه کردن، برداشتن چیزی یا ا ...
کنایه از آدم های تنبل و تن پرور است که به خودشان زحمت تحرک و جا به جایی را نمی دهند و بی خیال در جای خود نشسته اند و برای دیگران امر و نهی می کنند. آ ...
ضرب المثل و کنایه است که افرادی که نادانسته و بدون تحقیق کاری را انجام می دهند در حالی که عواقب و شکست آن از قبل مشخص است. در این گونه مواقع اطرافیان ...
ضرب المثل و کنایه ای است در خصوص افرادی که نادانسته و بدون تحقیق کاری را انجام می دهند در حالی که عواقب و شکست آن از قبل مشخص است. در این گونه مواقع ...
به معنای نشان دادن و مشخص کردن مسیر و جهت است. نوعی راهنمایی عامیانه و ساده، مختصر، مفید و در عین حال نهایی برای کسی است که می خواهد به مکانی برود که ...
این جمله یک ضرب المثل کنایه ای است که در مورد روزگار و وضعیت زندگی افراد به کار می رود. یعنی بدن انسان به یک بخاری تشبیه شده است و کار ما شده از بالا ...
یعنی درگیری فیزیکی و تن به تن دو نفر به نحوی که بر سر و پای یکدیگر ضربه می زنند و هر از گاهی یکی به زیر و یکی به رو می افتد و برعکس. در این گونه مواق ...
یک جمله کنایه ای و طعنه آمیز است که خطاب به افراد تنبل و تن پرور که از جای خود تکان نمی خورند و به سختی جابه جا می شوند، گفته می شود. به این صورت؛ کو ...
نگو نیَم: نگو من نیستم، واقعیت خودت را اعتراف کن، آنچه را دیدی، شنیدی یا انجام دادی صادقانه بگو! به قول شاعر مولانا: کَه نیَم کوهم ز صبر و حلم و داد ...
یعنی احتمال این که این کار در آینده اتفاق بیفتد، وجود دارد. به عبارت دیگر نوعی پیش بینی و پیشگویی خوب است. معمولا در مواقع استخاره و یا فال گیری این ...
برازنده شما نیست، از شما بعید است، مناسب شما نیست این جمله زمانی به کار می رود که یک نفر کار غیر عادی انجام دهد، حرف غیر منتظره ای را بگوید و یا پوش ...
کلمه ای کنایه ای و دوپهلو است که در پاسخ به افراد فضول و غیبت کننده گفته می شود. یعنی اظهار نظر در این خصوص به شما مربوط نیست و شکر خوری ( گوه خوری ) ...
خونِ سَره به معنای اوج عصبانیت است که برای یک فرد رخ می دهد به نحوی که خون جلوی چشمانش را می گیرد و به کسی یا موضوعی توجه نمی کند بنابراین احتمال انج ...
سومورخه به معنای تحریک و دستکاری ناگهانی و بی مورد چیزی یا کسی است به نحوی که موجبات ناراحتی یا تغییر حالت طرف مقابل را فراهم کند. این کار ممکن است ب ...
چالدره نام پارک جنگلی معروف در جاده دوهزار ، واقع در شهرستان توریستی تنکابن ( شهسوار ) در استان مازندران می باشد. این پارک در اکثر اوقات سال از آب و ...
به دره های عمیق و کوهستانی که در اکثر اوقات سال پر آب بوده و عامل هدایت باران و برف ذوب شده به سمت پایین دست و یا رودخانه می باشند در اصطلاح �چاک دره ...
به معنی سمت یا جهتی است که در نزدیکی عقب یا پشت سر چیزی یا مکانی قرار دارد. البته گاهی اوقات به معنای حامی و همراه یک فرد، فامیل یا قوم هم به کار می ...
به بچه های لوس و زودرنج که عزیز دردانه خانواده و فامیل هستند و برای شوخی های کوچک زود از کوره در می روند در اصطلاح نازدار بچه می گویند. این لقب طیف و ...
سرسری کار کردن، بی مسئولیت بودن کسی که بدون دقت و مسئولیت کاری را انجام می دهد و بیشتر به ظاهر و سرعت کار اهمیت می دهد، در اصطلاح عامه مشغول کف مالی ...
این اصطلاح در مورد کسانی به کار می رود که برای رسیدن به لذت یا جایگاهی زجر و مشقت های زیادی را متحمل شده و بیش از حد به انتظار نشسته اند. عشق های یک ...
جیمی مخفف کلمه انگلیسی جیمز است و اسم پسرانه محسوب می شود. از طرف دیگر شخصیتی سینمایی و کارتونی است که از چند دهه قبل در بین جوانان محبوبیت زیادی داش ...
به معنای استفاده حداکثری از اهرم فشار و قدرت بدنی یا کلامی برای انجام کار است. وقتی کسی با اجبار و تحت فشار فیزیکی و روحی به انجام کاری وادار شده و ی ...
به کسانی که خواسته یا ناخواسته به طرف مقابل از طریق کلامی و بدنی فشار وارد می کنند تا بهتر و سریعتر به مقاصد خود برسند، در اصطلاح عامیانه به عنوان�گی ...
یک جمله کوتاه ستایش گونه است که برای توصیف چیزی یا کاری استفاده می شود. مثال؛ عروس گلم چی کرده / همه رو دیونه کرده
پَس کِش به معنای عقب نشینی و دوری از انجام یک کار است. بیشتر اوقات در جایگاه امری یا دستور به کار می رود و جنبه هشدار، تهدید و توصیه دارد.
در برخی از مناطق شمالی کشور به بیضه مردان و یا حیوانات نر �دُردانه�می گویند. ظاهراً این قسمت از بدن بسیار عزیز و دوست داشتنی بوده و بر سلامت آن تاکی ...
بخش های میانی نای و قبل از رسیدن به مری را در اصطلاح �میان گلو�می گویند. البته گاهی این کلمه برای توصیف موقعیت قرارگرفتن چیزی یا نشان دادن یک مسیر می ...
گاله به معنای بزرگ و گشاد است. کسانی که بی موقع، بی هدف و مغرضانه حرف می زنند طرف مقابل برای هشدار این کلمه به صورت کنایه استفاده می کند. مثال؛ اون د ...
دل آشوبه، بی قراری کسی که به خاطر عصبانیت یا حادثه ای ناگوار قلبش همچون آتش در آشوب است و پیوسته بی قراری و بی تابی می کند در اصطلاح �تَش دل� خطاب م ...
اعلام آمادگی و یا اعتراف برای انجام کاری است. وقتی در باره انجام یک کار به دنبال داوطلب می کردند و یا برای اثبات یک موضوع به دنبال یک نمونه هستند می ...
لُولِ لول: یک اصطلاح عامیانه است و بیشتر در بین افراد سیگاری و اهل دود و دم رایج است. کسی که مواد مخدر یا مشروبات الکی مصرف می کند ممکن است تا ساعت ه ...
نوعی از تقسیم بندی در مورد تفنگ های شکاری است که در مقابل تفنگ های �دو لول� قرار می گیرند و ظاهراً از سرعت و قدرت کمتری برخوردارند.
امر به برداشتن چیزی می کند و خطاب به کسانی گفته می شود که چیزی یا وسیله ای را در جایی قرار داده اند و به اجبار یا اختیار باید آن را جابه جا کنند.
به معنای درخواست تعجیل در انجام کار است؛ عجله کن، زود باش، سریع باش، هی بگو! البته در معنای دیگر و بیشتر عامیانه، نوعی بیان اعتراض آمیز به کسی است که ...
جمله ای ناسزا گونه و عامیانه است که در مواقع توبیخ و سرزنش طرف مقابل بخصوص کوکان به کار می رود. والدین زمانی که از دست شیطنت های کودکان خود عاصی شوند ...
به کالاها و اجناس میانی یک انبار یا وسیله نقلیه حمل بار و تجهیزات در اصطلاح �دل بار �می گویند. البته گاهی اوقات در مورد انسان ها هم به کار می رود، بخ ...
یک جمله کوتاه آرزوگونه است که خطاب به طرف مقابل گفته می شود و به معنای طلب سلامتی، دعای خیر و دوری از هر گونه پیشامد بد و ناگوار است. البته گاهی اوقا ...
نوعی فحش و نفرین فی البداهه و غیر جدی و محترمانه است که در مواقع عصبانیت به کار می رود. والدینی که کودکان شلوغ و پر سر و صدایی دارند از این واژه زیاد ...
خطاب به کسانی گفته می شود که قدرنشناس هستند و چیزهای قابل استفاده را از دور خارج کرده و بدون استفاده رها می کند. این کار می تواند از از روی اسراف، عا ...
به معنای انجام دادن دقیق کارها یا وطایف محوله است و به نوعی بر اجرای صحیح و کامل کارها تاکید دارد. انجام کارهای درست و اصولی، اطمینان خاطر و آرامش رو ...
به معنای تایید شدن چیزی یا انجام کاری است. در واقع به موضوعاتی که مورد قبول واقع شده باشند و یا شبیه آنها در گذشته بوده و یا انجام شده باشد در اصلاح ...
به معنای کم کم و مدیریت کردن مصرف است. این اصطلاح بیشتر در مورد مواد خوراکی و غذایی پرحجم و متراکم به کار می رود. در واقع دستور صرفه جویی و درست مصرف ...
به معنای خاک بسیار ریز، سبک و غبار گونه است که در هوا وجود دارد. کور گرد معمولاً هنگام وزش باد در محیط های خشک و آفتابی ایجاد می شود به نحوی که گرد و ...
به وسایل و تجهیزاتی که اکثر قسمت های آن تخریب شده و ناکارامد است و همچنین اموالی که فروش یا واگذاری آنها در مراحل نهایی قرار دارد در اصطلاح �رَفته ما ...
اگر بخواهیم این کلمه را در زبان فارسی معنا و معادل سازی کنیم به معنای نبودن محبت، نوازش و بوسه در یک محل یا مکان است به عبارت دیگر ؛ خبری از بوس و بغ ...
به سوراخ تنه درختان که بر اثر آفت و پوسیدگی ایجاد می شود در اصطلاح �دار لاپوک� می کند. طول و قطر دار لاپوک ها متفاوت است، برخی از آنها در ریشه و برخی ...
به معنای سر و صدا ، فحاشی و داد و بیداد است. بنا به دلایل مختلف وقتی بخواهند فردی را بی آبرو جلوه دهند رازهای او را آشکار کرده، ایرادات ظاهری و باطنی ...
به مکان های طبیعی مثل مراتع و جنگل ها که حیوانات وحشی در آنجا زیست می کنند و شکارچیان محل زندگی آنها را شناسایی کرده و برای کشتن آنها کمین می کنند، د ...
به معنی ولخرجی و علافی است. کسی که قدر داشته ها، پول و ثروت خود را نداند و آنها را در راه نادرست خرج کند، با دوستان و افراد ناباب رفت و آمد داشته باش ...
به درپوش روی دیگ های غذا �دیگ سر� می گویند. دیگ ها در اسامی و سایزهای مختلف از جمله؛ قابلمه، پاتیل و حتی ماهی تابه در بازار موجود است که همگی از یک خ ...
به معنای غر زدن و شکایت کردن آهسته و طولانی مدت است. کسی که از شرایط موجود ناراضی است یا از نوعی بیماری رنج می برد و پیوست زیر لب غرولند می کند، در ا ...
به معنای صحبت کردن چندین نفر است که با فاصله شنیده می شود. وقتی از ما بپرسند در این نزدیکی خبری از کسی هست یا از همسایه ها خبر داری؟ در جواب می توانی ...
گِرد و پَر: یعنی اطراف و دور و بَر / به حواشی و گرداگرد کسی یا چیزی که مورد نظر است در اصطلاح �گِرد و پَر� می گویند.
توصیف کیفیت و خصوصیت درختان میوه است. وقتی یک درخت کاشته می شود به مرور زمان بزرگ شده و به ثمر می رسد و در اصطلاح � برگ و بار �می دهد.
به معنای آهسته آهسته، کم کم و ریزه ریزه است. در واقع بیان چگونگی آرام شدن و کاهش درد و بیماری است.
به معنای انواع مختلف سبزیجات خوراکی و مصرفی است که در قالب کلی�تره توره� جای می گیرند و در اصطلاح عامیانه به کار می روند.
به افراد پر خور ، سیری ناپذیر و شکم چران در اصطلاح �خرس شکم� می گویند. اشتهای این دسته از افراد بسیار زیاد بوده و پیوسته در حال خوردن هستند به نحوی ک ...
به نقاط و قسمت هایی از وسایل و تجهیزات شخصی یا عمومی که دارای ورودی و نورگیر هستند به نحوی که از آنجا می توان عمل باز و بسته شدن و هواگیری را انجام د ...
یعنی پشت سر هم و دنباله رو. / وقتی کسی از یک مسیر حرکت می کند و یا کار مشخصی را انجام می دهد و طرف دیگر هم به همان صورت عمل می کند، دیگران در مورد آن ...
نشان دهنده بلاتکیفی، سردرگمی و تردید است. وقتی کسی مدت زمان زیادی برای دریافت جواب یا نتیجه کاری منتظر باشد به نحوی که قادر به انجام کار دیگری نباشد ...
به شکاف ها و بریدگی های بین وسایل و تجهیزات مختلف که برخی از آنها پوشیده شده و یا به هم متصل شده اند �درز و پیوند� می گویند.
بِکِش دَرکِش: به معنای کِش مَکِش و درگیری بر سر تصاحب چیزی است که به دو صورت فیزیکی و غیر فیزیکی یا مستقیم و غیر مستقیم انجام می شود که در حالت دوم ر ...
به معنای سر به نیست کردن و پنهان کردن است. وقنی بخواهند چیزی را به طور کلی نابود کنند و هیچ ردی از او باقی نگذارند از اصطلاح �چال پَت� استفاده می کنن ...
در مواقع اعلام وضعیت جوی و دمایی منطقه یا مکان به کار می رود. سر در اینجا به معنای زمان و موقعیت است. برای مثال؛ وقتی دمای هوا در ساعاتی از فصول یا ر ...
به معنای گفتگوی بین دو نفر است که معمولاً به صورت خصوصی انجام می شود. همچنین نشان دهنده میزان و چگونگی ارتباط بین دو نفر هم در نظر گرفته می شود.
به معنای زیر زیرکی و یواشکی انجام دادن کار است به نحوی که کسی متوجه انجام آن نشود و نتیحه آن بعدها مشخص شود.
این جمله خطاب به افراد بی تحرک، تنبل و بی احساس گفته می شود که هیچ گونه عکس العملی در هنگام بروز حادثه یا موضوع مهم از خود بروز نمی دهند.
کنایه از انجام کارهای اشتباه و ناشیانه است که به صورت عمدی و یا غیر عمدی انجام می شود. در واقع نوعی سرزنش و نکوهش است که خطاب به کسانی گفته می شود که ...
به معنای دور و اطراف مکان ها یا سازه ها است که معمولاً دارای زوایا و گوشه های متعددی هستند . این اصطلاح بیشتر در مواقعی به کار می رود که بخواهند چیزی ...
به ناز و نوازش کردن کودکان و نوزادان توسط مادران و تشکر از بابت خلقت و هدیه خداوندی در یک اصطلاح کلی �عشق الله زدن� گفته می شود.
برای توصیف محل قرار گرفتن چیزی یا کسی در بین، وسط یا لای چیزهای دیگر که معمولاً مخفیانه و استتار شده است از اصطلاح عامیانه�لالوها� استفاده می کنند.
کنایه ای از همراهی و همدلی دو نفر با یکدیگر است که با هم روابط دوستانه زیاد و حتی عاشقانه دارند و برای ابراز علاقه از اصطلاح دست من و دامن تو استفاده ...
نوعی لقب عامیانه برای افرادی است که دچاز مشکل طاسی سر و یا کم پشتی مو هستند و بیشتر اوقات دوستان و آشنایان از روی طنز و شوخی این اصطلاح را به کار می ...
کاری یا چیزی که با قدرت و فشار زیاد انجام شود �زُورازُور �کار می گویند. این موضوع برخلاف میل باطنی فرد یا فضای موجود انجام می شود و معمولاً نتیجه مثب ...
شمار اندک، قلیل، قابل جدا سازی، انگشت شمار
آب دهان، تف مایع غلیظی که از غدد داخل دهان ترشح می شود تا رطوبت لازم برای جویدن و بلعیدن بهتر و سریعتر غذا انجام شود.
یعنی؛ به امید تو، پشت سر تو، همراه تو گرا دادن به معنای آمار دادن است که به شکل مستقیم و غیر مستقیم انجام می شود. گرای کسی را گرفتن ممکن است به صورت ...
به معنای تمام شدن یک مدل از کالا یا وسیله است. این اصطلاح در بین کاسب ها و فروشندگان دوره گرد رایج است. وقتی کالای مورد نظر خود را از فروشنده درخواست ...
برای خطاب قرار دادن افرادی که بدون در نظر گرفتن جایگاه و موقعیت دیگران سخن پراکنی می کنند و یا متلک گویی در قالب شوخی های بی مزه شیوه کار آنهاست از ک ...
برگه ها و کاغذهایی که از جنس متفاوت بوده و برای منظور مشخص طراحی، تولید و توزیع شده باشد در اصطلاح �کاغذ خاص� نامیده می شوند. برچسب، کاغذ رنگی، کاغذ ...
هر گونه درخواست عاطفی برای طرف دیگر که با هدف برآورده شدن در آینده بیان می شود و از ندای قلبی و درونی انسان برمی خیزد در قالب�آرزو گونه� قرار می گیرد ...
یک نوع تعارف و آرزوی نیک برای طرف مقابل در مراسم عروسی، تولد، فارع التحصیلی و . . . است به این معنی که امیدواریم برای شما هم این گونه اتفاق بیفتدیا ق ...
کسی که بر اساس برنامه و تفکر درست حرکت می کند، برای خود افق روشنی را در نظر می گیرد و در این راه تلاش و کوشش بسیار دارد؛ هدف خواه و آینده نگر محسوب م ...
در مواقعی به کار می رود که هر گونه شک و شبهه ای بر طرف شده باشد و در واقع نوعی تصمیم گیری نهایی است و آماده انجام کار و یا واگذاری مسئولیت هستیم. اعت ...
این اصطلاح در مورد کسی به کار می رود که از لحاظ زیبایی منحصر بوده و شهره عام و خاص است. زیبای خانه و محله، جذاب و دوست داشتنی و . . . البته در یک اص ...
به وسایل و تجهیزاتی که حمل بار توسط آنها آسان و بدون مشکل باشد در اصطلاح �خوش بار � می گویند. البته در مورد درختان میوه هم که محصول خوب و سالم دارند ...
به کسانی که بدن ورزیده و عضلانی دارند و نیرومند و استوار به نظر می رسند در اصطلاح �کوه تنان� می گویند.
یک جمله امری است که به ریختن چیزی روی چیز دیگر تاکید می کند. بیشتر در خصوص مایعات و مواد غذایی به کار می رود.
کنایه از آدم های فضول و سخن چین است که راز افراد را در مکان های عمومی و جمعی منتشر می کنند. این گونه افرادمعمولاً اهل غیبت کردن هستند و پیوسته از همه ...
کوتاه شده و مخفف �جمله مگر این طور نیست؟!� / وقتی بخواهیم تایید طرف مقابل را در خصوص موضوعی جویا شویم بلافاصله بعد از اتمام صحبت با او این جمله کوتاه ...
این جمله از عربی وارد زبان فارسی شده است و منظور از آن تنفر و بدخواهی زیاد نسبت به کسی یا چیزی است که زشت و ناپسند بوده و مورد سرزنش و نکوهش قرار گرف ...
اِم: پیشوند مکان ساز و زمان ساز است و برای بیان مالکیت، تایید و توصیف به کار می رود. مثل: امروز، امشب، امکان، امضاء، املاء و . . .
یک اصطلاح عامیانه برای توصیف تندروهای مذهبی است. پایبندی بیش از حد به اعتقادات و باورهای دینی، یکسو نگری، یکجانبه گرایی و عدم تغییر در نگرش های فکری ...
این اصطلاح در مورد کسانی به کار می رود که در هنگام صحبت کردن با پشت و رو کردن کف دست خود برای توصیف یا نشان دادن میزان صداقت و راستگویی افراد استفاده ...
کسی که اکثر اوقات اشتباهات افراد دیگر را توجیه، تایید و تفسیر می کند در اصطلاح عامیانه به ماله کش اعظم مشهور است.
کلمه �فِر �به معنای خروج ناگهانی، حرکت چرخشی و پرتاب کمانی است. تکرار و ترکیب کلمه �فِر � بخصوص وقتی که با عامل سرعت همراه باشد، فِرفِره نامیده می شو ...
به چیزی یا کسی که بنا به دلایل طبیعی یا غیر طبیعی ناپدید شده باشد به نحوی که هیچ گونه اثری از او نمانده باشد و یا هیچکس از زنده بودن او مطلع نباشد، د ...
به وسایل و تجهیزاتی که دارای امکانات و خدمات گسترده ای بوده و باعث تسریع و راحتی در انجام کارها می شوند، در اصطلاح �پُر آبشن� می گویند. این امکانات م ...
کسی که بنا به دلایل محتلف دچار بی خوابی شده و یا ناگهان از خواب بیدار شود به نحوی که دیگر در آن مقطع خواب از او دور شود، در اصطلاح عامیانه �خواب سوز� ...
به معنای قلب کوچک، مهربان، حساس و شکننده است. کودکان، مادران و اغلب پرستاران و معلمان در گروه دلچه داران قرار می گیرند.
معنای لغوی این کلمه، دورنمای تاریک و نامشخص است و کنایه از آینده نامعلوم کار، برنامه یا موضوعی است که هدف مشخصی برای آن تعیین نشده باشد. افق در اصطلا ...
تقلید صدای یکی از آلات موسیقی کوبه ای بخصوص تمبک و دایره است بخصوص وقتی که حالت منظم و ریتمیک به خود می گیرد. البته گاهی اوقات جنبه طنز هم پیدا می کن ...
اشاره به سر و صدای زیاد و ناشناخته است که معمولاً گوش خراش بوده و اعصاب را بهم می ریزد. مثل سرو صدای پیت های حلبی و فلزی، صدای شستن یا جابجایی ظروف ش ...
به معنی جمع کردن سریع و اتمام یک مسئله یا موضوع است. وقتی زمان کمی در اختیار داشته باشیم، انجام یک کار طولانی شده باشد، خطری ما را تهدید کند و . . . ...
به خواب های کوتاه و موقتی در حالت های مختلف ایستاده یا نشسته �سَرچُرت� می گویند. این گونه خوابیدن آگاهانه بوده و در فواصل بین کارها و یا در مواقع انت ...
کسی که صاحب یک مغازه خوار وبار فروشی است و یا آنجا را اداره می کند در اصطلاح عامیانه �سوپردار� می گویند.
به مکان هایی که در آنجا جمع کثیری از مردم جاهل جمع شده و با حرکات ناشایست خود آسایش اطرافیان را بر هم می زننددر حالت کنایه و طعنه �معدن دیوانه ها� می ...
به معنای سرآغاز سخن گفتن و سر رشته کلام است و باید یک نفر ابتدا صحبت را شروع کند و بقیه به نوبت آن را ادامه دهند یا اظهار نظر کنند. سر کلام خیلی مهم ...
یک جمله شرطی است که در پاسخ به پیشنهاد طرف مقابل گفته می شود. در واقع نمایانگر شک و تردید است و تصمیم گیری به بعد از مطرح شدن کامل موضوع موکول خواهد ...
به کودکانی و نوجوانانی که تازه به سن رشد و تکلیف رسیده اند و خوب را از بد تشحیص می دهند و در واقع قدرت تصمیم گیری دارند در اصطلاح عامیانه �تازه فهم� ...
بیان و توصیف عمیق یک واقعه یا حادثه است و نهایت و شدت مساله را نشان می دهد. مثال؛ تصادف بسیار بدی بود و سرنشینان به طرز فجیع کشته شدند.
یک جمله کنایه آمیز است که خطاب به افراد کم اطلاع از یک موضوع ولی پر مدعا گفته می شود. در واقع معنی نفهمیدن را می رساند ولی غیر مستقیم می گوییم؛ خیلی ...
یک جمله کوتاه امری و هشدار دهنده است که خطاب به کسانی گفته می شود که در مکان های رسمی از جمله جلسات اداری و مراسم سوگواری حضور دارند. این جمله ممکن ا ...
بادهای ناگهانی و تند، همراه با سوز و سرما و گرد و خاک به �باد بد� معروف هستند. در فصول سرد سال و در نقاط مرتفع و کوهستانی و یا در بیابان های گرم و خش ...
گرده پاپه: ( gerde - h pache - h ) در گویش مازندرانی یعنی نشستن چهار زانو که در حالت مخالف آن دو زانو نشستن است.
توصیه به کسانی است که هنگام عبور از جاهای ناشناخته حتماً رد و اثری از خود برجای بگذارند تا مسیر بازگشت را گم نکنند. معنای فراگیرتر آن انجام کارهای در ...
این جمله ناله و صدای خاموشی است که از قلب و عمق جان و روح بر می آید، حالا ممکن است به دلیل غم و غصه باشد و یا عشق و شادی. در هر دو صورت نجوای مورد نظ ...
اشاره به مرتفع ترین و بلندترین مکان است. البته به معنای بالا رفتن مقام و جایگاه افراد هم می تواند باشد. می توان گفت؛ بالاترین رتبه و درجه قابل تصور ب ...
به معنای همراهی و همنشینی با ترس و اضطراب است. انجام برخی از کارها خطرات بالایی دارد و انجام آنها با بیم و ترس همراه است.
به معنای ایجاد فاصله و سبقت گرفتن از کسی یا چیزی است. البته گاهی اوقات در جایگاه توصیه اخلاقی قرار می گیرد و به معنای فراموشی غم و غصه و خاطرات بد اس ...
یک اصطلاح کوچه بازاری است که بیشتر در بین کسبه و دست فروشان رایج دارد. در واقع دعای خیر برای گشایش روزی و رونق کاسبی است.
نشان دهنده اعتبار و مقبولیت بالای یک نفر است و در مقام احترام و افتخار بودن با او می گویند؛ چِش مایی! یعنی روی چشم ما جا داری! همه جوره قبولت داریم!
به مجموعه وسایل و تجهیزاتی که با تهدید و دستور به فرد تحمیل می شود تا آنها را به اجبار حمل کند در اصطلاح �زور بار�می گویند. البته یک معنی کنایه ای و ...
به معنای آسایش فکر و خیال و همچنین اطمینان از شرایط موجود حال و آینده است. در واقع شرایط به گونه ای فراهم شده است که هیچ دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
به اجسام و وسایل نرم، پارچه ای، پشمی و. . . که برای حفاظت از قسمت تحتانی بدن در هنگام نشست در جاهای مختلف مورد استفاده قرار می گیرند در اصطلاح عامیان ...
به معنای خِلط جدا شده و یا بالا کشیده شده از گلو یا سینه و ریه است که به صورت تُف رقیق شده از دهان به بیرون ریخته می شود. اخته تف بیماری زا است و بای ...
یک اصطلاح ترکیبی برای فراخواندن و راندن گربه ها است. به کار بردن همزمان این کلمه علاقه و اکراه داشتن از حیوانات خانگی بخصوص گربه ها را نشان می دهد. د ...
کسی که در ظاهر به هیچ گونه دین و آیینی پایبند نبوده و به ادیان الهی باور نداشته باشد در گروه �هیچ کیش ها� قرار می گیرد. البته این موضوع نسبی است و هر ...
یک کلمه ترکیبی و عامیانه و برگرفته از زبان فارسی و روسی است و در حالت کنایه به کسانی گفته می شود که پیوسته در حال تذکر دادن به این و آن هستند و به هم ...
به وسایلی که سطح مسطح و تخت دارند و بدون خمیدگی و برجستگی هستند در اصطلاح عامیانه �صافِ چی� می گویند. این گونه وسایل معمولاً به عنوان پایه و نگهدارند ...
یک جمله دستوری است که خطاب به افراد سمج و پیگیر گفته می شود. وقتی کسی یک حرف یا جمله را زیاد تکرار کند و در اصطلاح روی اعصاب باشد، طرف مقابل در حالت ...
کنایه و خطابه ای است برای افراد غمگین و نگران که دچار شک و تردید در انجام کار هستند. گاهی اوقات به معنی بخشش هم می آید و باید بی خیالی طی کرد و فرامو ...
شدیدترین نوع نفرت از یک فرد می باشد که با تف کردن روی زمین نشان داده می شود. کسی که کار بسیار بد و زشتی را انجام داده باشد اطرافیان در مقام استیضاح و ...
به کسی که از رحم و عاطفه برخوردار نباشد و در مواجهه با حوادث ناگوار بی تفاوت و عادی باشد در اصطلاح عامیانه �دِل خشک� می گویند. این کار ممکن است عمدی ...
تَرِ جا: به مکان های خیس و نمدار که از رطوبت زیادی برخوردار باشد به نحوی که در حالت عادی و معمول برای استفاده مناسب نباشد در یک اصطلاح کلی� تَرِ جا� ...
با تلفظ ضمه در ابتدا، جمله ای توهین آمیز و زشت است که در مواقع عصبانیت از چیزی یا کاری استفاده می شود. جالب این که بیشتر در مورد اشیاء یا کارهایی به ...
این دَم آن دَم= به معنای احتمال تصادف و برخورد بسیار زیاد دو چیز یا انسان با یکدیگر است. بیشتر هنگام توصیف حادثه بیان می شود که معمولاً ختم به خیر شد ...
کنایه ای است به نوع رفتار و اخلاق کسانی که مبادی آداب بوده و لفظ قلم صحبت می کنند. ممکن است شکل ظاهری آنها هم متفاوت بوده و معنویات یا اعتقادات مذهبی ...
به حرکات کوتاه، ریز، متناوب و گاه ممتد بدن در اصطلاح عامیانه�وول وولی�می گویند. البته این شیوه جنبش و حرکت در اصل متعلق به حیوانات و بخصوص خزندگان و ...
به سالی که وضعیت جوی نامساعد و سرد باشد و بارندگی های طولانی مدت، همراه با طوفان، کولاک، تگرک و سیل را شاهد باشیم، در اصطلاح � کولاکی سال� می گویند.
سر به سر ما می ذاری! شوخیت گرفته! ساده گیر آوردی! و . . . همه این جملات هنگام شنیدن خبر غافلگیر کننده و شبهه برانگیز یا دروغ های مصلحتی بیان می شود.
کنایه ای است از توصیف ظاهر و قیافه افراد که در حالت عامیانه و بیشتر در جمع دوستانه بیان می شود. تیپ خاص و مدل لباس پوشیدن بسیار زود جلب توجه می کند ب ...
یک جمله کوتاه و تردید گونه است که در پاسخ به درخواست طرف مقابل گفته می شود. در واقع فرصت خواستن برای فکر کردن به موضوع پیشنهادی و بررسی جوانب کار است ...
وقتی تعداد یا حجم چیزی به انتها رسیده باشد برای اطلاع رسانی با یک کلمه می گوییم؛ آخرشه! یعنی منتظر نباشید و چیزی را طلب نکنید! البته معنی تحت اللفظی ...
اگر که وضعیت ظاهری و تیپ یا شکل ظاهری کسی برای ما جذاب یا ناجور باشد در حالت شگفت زده می گوییم؛ قیافه رو! یعنی ببین چه شکلی است!
توصیه ای روانشناسی برای فراموشی مشکلات زندگی به منظور بازیابی روحی و جسمی است. لبخند زدن ساده ترین و ارزانترین هدیه در زندگی است. پس فقط بخند تا دنیا ...
به کسانی که اخلاق و رفتار های سخیف از جمله؛ لج بازی، نازک نارنجی، جر زنی، لوس بازی و . . . را از خود بروز می دهند در اصطلاح عامیانه �بچه صفت� می گوین ...
یک جمله کوتاه دستوری برای کسانی است که از راه اصلی منحرف شده و به بیراهه می روند که در حالت محاوره امر به نرفتن می کند و غیر مستقیم خطرات احتمالی یک ...
این جمله کوتاه امری در زمانی به کار می رود که طرف مقابل با فاصله دورتر از ما قرار گرفته و یا مخفی شده باشد و برای ارتباط گیری بهتر و تبادل سریعتر و ت ...
به معنای فراگیری یا در برگیری یک موضوع است. اگر یک قانون یا تصمیم برای جمع، خانواده یا جامعه تدوین شود هنگام ابلاغ و اعلام آن از کلمه ترکیبی �همه در ...
در نقطه مقابل پاک دامن قرار دارد. به کسی که بی آبرو شده و پرده عفت او دریده شده باشد، چاک دامن گفته می شود. این موضوع ممکن است خواسته یا ناخواسته باش ...
یعنی نسل اندر نسل. وقتی بخواهیم اصالت یک فرد یا گروه را معرفی کنیم یا سنت های آنها را توصیف نماییم از اصطلاح �جد اندر جد� استفاده می کنیم. کسی که شجر ...
به افراد بی پول یا خسیس ولی پر ادعا و لاف زن در اصطلاح عامیانه �گدا گوله� می گویند. افرادی که برای انجام هر کاری حتی برای خوردن هم اعلام آمادگی می کن ...
هر گونه کمک به نیازمندان و همکاری با افراد نیکوکار که منجر به گشایش مشکلات فردی و جمعی می شود علاوه بر خوشحالی و دعای خیر مردم، رضایت خداوند را در پی ...
نشان دهنده میزان و تاثیرگذاری بالای یک کار یا انسان است. بیشتر در جایگاه تاکید و تکمیل جمله به کار می رود. مثال؛ وقتی دو نفر به هم شباهت داشته باشند ...
به معنای شکوه و ناراحتی از روزگار و اتفاقات غیر منتظره آن است. گاهی اوقات کسی که در زندگی شکست می خورد و یا به هدف مورد نظر نمی رسد در حالت متعجب و ح ...
به افشاء و درز هر گونه اطلاعات در مورد اخبار زودتر از موعد انتشار ، در اصطلاح �نشت خبری� گفته می شود. انتشار غیر عادی و ناخواسته اخبار درون سازمانی و ...
وقتی انجام کار گروهی در مراحل نهایی بوده و نیازمند تلاش نهایی برای به نتیجه رسیدن باشد خواسته ما از اطرافیان می تواند یک جمله کوتاه و ترغیب کننده باش ...
به افرادی که در مواجهه با جنس مخالف دست و پای خود را گم کرده و به راحتی فریب می خورند در اصطلاح عامیانه �شل کمر� می گویند. البته در معنای خاص تر به م ...
به مردانی که کارهای سخت و یدی نکرده باشند و دستان آنها مانند دست خانم ها نرم و لطیف باشد در بین افراد مشاغل سخت به �دست قشنگ� معروف هستند. این اصطلاح ...
به گروهی از مردم یا تعدادی از افراد که با هم کارهای غیر عادی و ترسناک انجام می دهند در اصطلاح �یه مشت دیوانه� می گویند. مثال: عاملان سرو صداهای شبانه ...
یک جمله کوتاه هشدار دهنده یا نشان دهنده با چاشنی مخفی دستوری است که در سه معنی مختلف به کار می رود. اول: وقتی چند نفر سوار خودرو یا هر وسیله ماشینی د ...
به معنای به هم ریختگی و از هم گسستگی فکر است. اگر که نتوانیم در خصوص مسئله خاصی فکر خود را متمرکز کنیم و یا رشته کلام از دست ما در رفته باشد در اصطلا ...
به معنی شک و تردید و شرط گذاشتن برای انجام کار است. به عبارت دیگر هنوز اطمینان لازم برای انجام کاری ایجاد نشده است و همه چیز به آینده بستگی دارد. گاه ...
در اینجا میر به معنای امیر و فرمانده است و پسوند چی به معنای شغل و کار و بطور کلی نسب و دودمان را نشان می دهد. میرچی یعنی کسی که در جایگاه ریاست و فر ...
یک جمله شرطی و کوتاه در پاسخ به دعوت یا همراهی کسی است. به این معنی که ابتدا باید طرف مقابل را بشناسیم و شرایط را بسنجیم و سپس پاسخ را اعلام کنیم.
وقتی بخواهیم تاریخ و زمان یک معامله یا تعهد را به صورت شفاهی تعیین کنیم از جمله �تا به کی� استفاده می کنیم. گاهی اوقات هم این جمله با آه و افسوس بیان ...
کنایه از فرهنگ شلختگی و بی بندو باری است که در یک گروه یا جامعه مشاهده می شود. وقتی نظم و انضباط در یک مکان از بین برود و هر کسی بدون توجه به اطرافیا ...
جمله فوق در توصیف خصوصیات افراد بانفوذ و سرشناس به کار می رود و به نوعی تایید اعتبار آنهاست. به این معنی که اگر یک فرد در جایی ( اداره، سازمان و . . ...
این جمله کوتاه در مواقعی به کار می رود که واگذاری یا الحاق کسی یا چیزی به کس دیگر در مراحل نهایی و حتمی باشد. البته گاهی اوقات هم در جایگاه تعارف و ا ...
یک اصطلاح در صنف فروشنده و تامین کننده بازار گوشت و پروتئین است. کشتار روز، یک مزیت در بازار عرضه مواد غذایی و نشانگر تازه بودن گوشت است زیرا مشتریان ...
به حیوانات حلال گوشت که پرورش آنها صرفاً برای استفاده از گوشت آنهاست در اصطلاح �گوشتی مال� می گویند. مالکان پرواربندی گاو و گوسفند به منظور تامین گوش ...
این جمله نهایت وابستگی به ملک و خاک را نشان می دهد. وقتی با اصرار فراوان از کسی می خواهیم بخشی از زمین یا ملک خودش را واگذار کند در صورت تمایل نداشتن ...
یعنی انجام یک کار بی فایده، تلاش نافرجام، شکست تلخ، صحبت بی نتیجه، دستاورد بیهوده و . . . وقتی یک سری کارها و اقدامات برای رسیدن به هدفی انجام می شو ...
به وسایل برنده و شکافنده در اصطلاح تیزچی می گویند. علاوه بر کارد، چاقو، تیغ، قیچی و . . . سایر وسایل معروف و برنده، ممکن است برخی دیگر از وسایل هم غی ...
به شخص هتاک و بد دهن در اصطلاح آبرو بر می گویند. البته معانی دیگری هم دارد؛ کسی که راز یک نفر را برای دیگران بازگو می کند و یا خطا و نواقص ظاهری و با ...
به معنای کم کردن وابستگی به دیگران در زندگی است. از آنجا که بی نیازی مطلق در زندگی اجتماعی وجود ندارد بنابراین مردم باید به سمت کنترل خواسته های اضاف ...
به مکان های استراحت شبانه در طبیعت که به طور موقت با تجهیزات دم دستی ساخته می شود، ��شب خُس جا� می گویند. چادرهای مسافرتی، کلبه های جنگلی و حتی کمپ ه ...
کنایه از کاسبی و کسب درآمد از راههای مختلف است. شاید کسب برخی از درآمدها آسان و متنوع باشد و برخی دیگر هم مشکل به دست آید، مهم کسب روزی به طریق حلال ...
خوش آید: به معنای تعارف و پیشواز از دوستان و اتفاقات خوب روزگار است. البته به معنای تفعل نیک و آینده نگری هم به کار می رود. در کل مثبت اندیشی گوینده ...
به معنای اعلام بی خبری از چیزی یا کسی است که وضعیت نامشخصی دارد یا شرایط مطلوب نیست. در این گونه مواقع عجله راه چاره نیست و باید با صبر و حوصله کارها ...
یک نوع جمله معترضه و سوالی است و نگرانی فرد از حوادث احتمالی آینده را نشان می دهد. البته گاهی هم به معنای شگفتی قبل از انجام کاری یا تماشای چیزهای غی ...
به کسی که به زیارت خانه خدا یا سفر حج مشرف شده باشد در اصطلاح عامیانه حاجی آدم می گویند. شخص حاجی حداقل در ظاهر باید اخلاقیات و معنویات را رعایت کند ...
به معنای کم ارزش بودن چیزی یا ناتوان بودن کسی است. وقتی کیفیت کالایی پایین باشد یا شخصیت و تعهد شکننده کسی محرض شده باشد در مقام قضاوت از اصطلاح �مال ...
به مکان های پشت به آفتاب و یا خلاف جهت آن در اصطلاح �سایه سو� می گویند. منظور از این کلمه نشان دادن سمت و جهت سایه است. در روزهای آفتابی فصل تابستان ...
توش در اینجا به معنای ناراحتی و خشم همراه با چهره برافروخته در حالت سکوت است و به نوعی آمادگی برای درگیری لفظی و فحاشی را نشان می دهد. افراد توش دار ...
پَسِ کَله سَر: به معنای پشت و عقب سر است. وقتی چیزی در پشت کَله کسی قرار گرفته باشد برای آمار دادن دقیق از عبارت �پس کله سر� استفاده می کنند. سَر در ...
به معنای حواس پرتی و دستپاچگی در انجام کارها است که در دو حالت عمدی یا غیر عمدی انجام می شود. کسی که به واسطه مشکلات و حوادث ناگوار زندگی دچار شوک عص ...
کنایه از افراد پر زور و قدرتمند است که با ضربات سهمیگن و کشنده خود قدرتمندترین موجودات را از پای در می آورند. معمولاً بوکسورهای سنگین وزن حرفه ای با ...
کسی که از دستان و بازوان قدرتمندی برخوردار است به نحوی که ضربات سنگین و کوبنده او همچون تبر بر سر کسی فرود می آید در اصطلاح �تَبَر دست� می گویند.
یعنی تعادل نداشتن و پیچ و تاب خوردن به این طرف و ان طرف و یا تلو تلو خوردن به هنگام راه رفتن است. ضربات ناگهانی وارد شده به سر یکی از دلایل است. مصرف ...
یک ترکیب دارویی برای درمان گرفتگی قلب و عروق است. بر اساس نسخه طب سنتی؛ ابتدا 5 عدد لیمو ترش بزرگ ( امانی ) ( به همراه پوست ولی بدون تخم ) را با 30 ح ...
یک جمله دستوری برای کنترل غرایز جسمانی، هوس های دنیوی و گاه شهوانی است. وقتی کسی حریصانه به چیزی نگاه می کند یا غدایی را می خورد و به هیچ وجه سیر نمی ...
زمانی که کسی اعتبار خود را در جمع خانوادگی، دوستانه یا محل کار از دست داده باشد و کسی به حرف های او توجهی نمی کند، به کنایه می گوید: کلاه من دیگه پشم ...
تَبَر بی دَسته: این اصطلاح کنایه از آدم هایی است که علیرغم قدرت و توانایی بالا بنا به دلایل شخصی، خانوادگی و شغلی اجازه یا جرات انجام کاری را ندارند. ...
به معنای حساب و درآمدهای کم، جانبی و حاشیه ای است که از حساب اصلی جدا است. گاهی اوقات تعداد آنها به قدری اندک است که در بین سایر حساب های طالبکار یا ...
کسی که در جلوی یک گروه دونده حرکت می کند و جلوتر از هم خط پایان را لمس می کند در اصطلاح �خط زن� می گویند. البته معنای دیگری هم دارد که بیشتر در آرایش ...
به معنای حرکات غیر ارادی بدن در حالت درد و بیماری است که همراه با ناله و شکایت انجام می شود. گاهی اوقات هم نشانه طولانی شدن زمان انتظار و بی حوصلگی ا ...
به کسی که همیشه در سختی زندگی می کند و اکثر اوقات حوادث ناگوار برای او رخ می دهد در اصطلاح عموم �عذاب به سر� می گویند. شاید خودش و دیگران باعث یک سری ...
سِری کاری: انجام دادن منظم یک گروه از کارهای مشخص تولیدی یا خدماتی را در اصطلاح �سِری کاری� می گویند. مثال؛ هرس کردن یکپارچه درختان یک باغ - تولید و ...
به معنای طلب کردن عشق، محبت و دوستی است. این اصطلاح از زبان انگلیسی وارد زبان محاوره شده و در واقع مخفف جمله ( I LOVE YOU ) است و در بین نوجوانان و ه ...
این جمله خطاب به کسانی گفته می شودکه راه و رسم درست زندگی و استانداردهای لازم هنگام کسب و کار و حدود معاشرت با خانواده و دوستان را رعایت می کنند به ن ...
معنای این جمله علاقه و دوست داشتن قلبی و بدون ریا است. در واقع نهایت تلاش برای انجام کارها و ابراز محبت صادقانه است. وقتی کسی بدون توقع و پاداش، کاری ...
به مکان های رو باز و بدون محافظ در اصطلاح �رو باد بی در � می گویند. در واقع کنایه ای است از این جهان هستی و بی انتها که انسان علیرغم تلاش های شبانه ر ...
به قسمت انتهای اهرم های دوچرخه که به زنجیر چرخ وصل شده است و با کمک پنجه پا باعث حرکت دوچرخه می شود در اصطلاح �پَنجه رکاب� یا پدال می گویند.
به افراد کوتاه قامت، چاق و نیرومند در اصطلاح عامیانه �پَست و قُرصه� می گویند. پَست: کوتاه قُرص: چاق، محکم، کلفت
به افراد قد بلند و لاغر اندام در اصطلاح عامیانه �باریک بلند� می گویند. وقتی بخواهیم مشخصات یک فرد بلندقامت را بگوییم و یا نشانه های ظاهری او را بازگو ...
به کالاهایی که با کمک دست انسان قابلیت حمل یا جابجایی داشته باشند در اصطلاح �دست بار� می گویند. ویژگی این کالاها سبک بودن و آسان بودن جابجایی آنها تا ...
به معنای جهان هستی و همه موجودات آن است که میلیون ها سال قدمت دارد و حوادث مختلفی را پشت سر گذاشته است. هیچ چیز در این دنیا همیشگی نیست. مشاهده، مطال ...
به جاهای نسبتاً بلند که قابلیت دسترسی دارند و در حالت ایستاده می توان آنها را لمس کرد در اصطلاح �قدر رسی� می گویند. مثال؛ طاقچه های خانه، قفسه های کت ...
این اصطلاح خطاب به افراد بلندقامت و بدون خاصیت و کارایی به کار می رود. به کسی که قد بلندی بلندی دارد ولی در عمل کار خاص یا مثبتی انجام نمی دهد در حال ...
صدای بوق ممتد ماشین در اصطلاح عامیانه است. ولی کاربردهای دیگری هم در زندگی روزمره دارد که یک مورد آن هشدار دهنده و طنز گونه است به این صورت که در هنگ ...
ای کَلَک: یعنی ای حقه باز، دروغگو. . . این جمله کوتاه در مواقعی به کار می رود که طرف مقابل با حرف زدن و کارهایش در تفکرات و دیدگاه ما شک و تردید را ا ...
یک اصطلاح روزمره در ادبیات فروشندگان و بازاریان است. در واقع یک جمله کوتاه تعارف گونه محسوب می شود که به هنگام دریافت وجه نقد به کار می رود.
به معنای خواستن و علاقه مند بودن برای رسیدن به مراحل بالای ارزش ها و کمالات انسانی است. به عبارت دیگر نیکوکاران و جویندگان درجات بالای خوشبختی و پادا ...
یعنی غصه نخور ، غمگین نباش. این جمله خطاب به افرادی گفته می شود که دچار مشکلات روی و روانی شده و به خاطر شرایط ناگوار افسرده شده اند. در مقام نصیحت و ...
به صحبت های بی رمق و یا بدون احساس در اصطلاح عامیانه سرد حرف می گویند. البته حرف های نیش و کنایه دار و توهین آمیز و به نوعی متلک گفتن هم این گونه تعب ...
به مکان هایی که نور آفتاب کمتر به آنجا می تابد و در اکثر اوقات سال در سایه قرار دارند در اصطلاح �سایه پشت� می گویند. وجود موانع طبیعی و غیر طبیعی در ...
به گیاهان و درختانی که به سمت خورشید گرایش دارند و شاخه های آنها به سمت نور رشد می کند در اصطلاح کشاورزی آفتاب گرا می گویند. البته گاهی اوقات انسان ه ...
فیلم بازی نکن، رو راست باش. این جمله خطالب به کسی گفته می شود که تظاهر به نداشتن چیزی می کند، حرف دو پهلو را مطرح می کند، خودش را به ناخوشی می زند و ...
یک اصطلاح در آموزش و پرورش است که به میزان هوش و استعداد دانش آموزان و دانش پژوهان بستگی دارد. همچنین به میزان و چگونگی ارسال و تامین خدمات و تجهیزات ...
یک جمله کوتاه امری و هشدار دهنده است که طرف مقابل را از عواقب انجام کاری که می خواهد انجام دهد آگاه می کند. در واقع شدت بالای آسیب های احتمالی قبل از ...
به معنای شیطنت، شیرین کاری و به نوعی لوس شدن است. برخی از افراد برای این که خودشان را در جمع مطرح کنند از روی شوخ طبعی حرکات عجیب می کنند و حرف های ...
* به عمل چرا دادن یا وادار به علوفه خوردن حیوانات در طبیعت در طبیعت چروندن می گویند. * به غذا خوردن دزدکی و بدون هزینه از جاهای مختلف شکم چرونی می گ ...
رَچ: به معنای ردیف است. قرار گرفتن هر چیزی در یک مسیر منظم یا جایگاه را در اصطلاح عامیانه بخصوص در مناطق شمالی کشور � رَچ� می گویند.
از ترکیب شیطنت همراه با آسیب می آید. کسی که شلوغ کاری و جنجال می کند به نحوی که حرکات او برای اطرافیان خطر آفرین است در اصطلاح عامیانه �شیطون بلا� می ...
به افراد پرجنب و جوش، شلوغ کار و جذاب در اصطلاح عامیانه آتیشپاره می گویند. یعنی یک گلوله آتش که جگر آدم را می سوزاند و تا اعماق روح و روان انسان نفوذ ...
به معنای رفت و آمد موقتی از یک مسیر یا جاده است. این مسیر اغلب به عنوان جایگزین و کوتاه مدت در نظر گرفته می شود تا زمانی که در مسیر اصلی که بنا به دل ...
به افراد سبزه رو و تیره پوست در اصطلاح عامیانه �سیاه تابه� می گویند. ظروف آشپزحانه بخصوص تابه های آشپزی در اثر برخورد مداوم با شعله اجاق به مرور زمان ...
این جمله از طرف دوستان و آشنایان خطاب به کسی گفته می شود که صحبت و رفتارش یکی نیست و انتظار بیشتری از او دارند. یعنی اگر با دیگران رفتار و الگوی خاصی ...
این جمله را گوینده پس از انکار صحبش توسط شنونده ای می گوید که حرف های او را باور ندارد و به نوعی نشان دادن بی تفاوتی و مهم نبودن دیدگاه طرف مقابل است ...
کنایه از مکان های خلوت و عاشقانه ای است که معمولاً زوج های جوان و تازه به هم رسیده از آنجا عبور می کنند، قرار ملاقات می گذارند، نجوای عشق و زندگی سر ...
یک اصطلاح عامیانه برای دست انداختن طرف مقابل است. وقتی کسی غیر منطقی و غلط صحبت می کند مخاطب با توجه به ویژگی های ظاهری او یا از باب شوخی و تحقیر می ...
دزدِ ندیده، پادشاه است: این جمله یک ضرب المثل در خصوص دزدی های ناشناخته است. اگر که سرقتی انجام شده باشد ولی سارق نامشخص یا متواری بوده و پیدا کردن ا ...
وقتی یک دزد به اموال یک دزد دیگر دستبرد می زند در حالت کنایه و خنده از اصطلاح �دزد به دزد زدن� استفاده می کنند. یا این که می گویند؛ اگر اموال دزد را ...
این اصطلاح در هنگام توصیف کارهای آسان و راحت گفته می شود که انجام آنها سختی چندانی ندارد و به راحتی آب خوردن از گلو پایین می روند. البته ورود ناگهانی ...
یک جمله آرزومندانه و در عین حال کنایه ای است که خطاب به افراد ناامید و سرخورده گفته می شود. وقتی کسی در انجام یک کار شکست می خورد و نتیجه مورد نظر حا ...
به کسی که زیبایی ظاهری خوبی دارد ولی از عقل و در ایت کافی برخوردار نیست، در اصطلاح �قشنگ مشنگ� می گویند. منظور افراد کم تجربه و تازه به دوران رسیده ه ...
به معنای پرسیدن زیاد و همه جانبه از فردی است که مظنون به انجام کاری و یا شاهد حادثه ای باشد. معنی دیگر �سوال پیچ کردن� بازجویی و بازخواست کردن است. ا ...
به معنای وجود مشکلات و موانع در مسیر انجام یک کار است. بسیاری از مواقع در هنگام انجام یک کار یا ماموریت با مسائلی مواجه می شویم که باعث کندی پیشرفت ک ...
دست و پَر دار: به افراد پر تلاش، با استعداد و شجاع که در انجام یک کار توانایی و مهارت بالایی از خود نشان می دهند در اصطلاح عامیانه �دست و پر دار� می ...
نگارش افکار مختلف روی کاغذ یا دستگاه های الکترونیکی مثل رایانه و تلفن های همراه یا دستی را در اصطلاح مکتوب کردن فکر می گویند. تمام کتاب ها، مطبوعات و ...
چِک و پُرس: منظور از این اصطلاح سوال و جواب کردن زیرکانه از کسی است. به عبارت دیگر پرس و جوی محترمانه ای است که بین دوستان و اقوام با هدف آشنایی بیشت ...
منظور غروب خدای خورشید است. در اینجا خورشید به الهه ( خدای کوچک ) تشبیه شده است که صبح طلوع می کند و به جهان روشنایی می بخشد و هنگام عصر غروب کرده و ...
کنایه از طولانی شدن انجام یک کار یا ادامه دار بودن یک واقعه است. اغلب اوقات همراه با ناراحتی و تعجیل بیان می شود. مثال؛ ترافیک تمام بشو نیست. لعنتی ت ...
به معنی تهاجم و یورش ناگهانی به کسی یا چیزی است به نحوی که دچار خسارت و آسیب زیادی شود و جبران آن سخت و گاه غیر ممکن باشد.
این اصطلاح در مورد افراد ساده لوح و زودباور به کار می رود. اگر کسی اشتباه واضح و فاحشی را انجام داده باشد به نحوی که اطرافیان و دوستان او از این موضو ...
به کسی که در مورد یک مسئله هیچ گونه اطلاعی ندارد و نمی توان با او مشورت کرد یا مسئولیتی را به او سپرد در اصطلاح عامیانه آدم �بوق� می گویند. به عبارت ...
یک اصطلاح پرتکرار در گفتگوی عامیانه است که بیشتر اوقات به معنای اعلام تاکید و تکرار زیاد در انجام کارها است. وقتی کسی برای یافتن چیزی یا فردی نهایت ت ...
یک اصطلاح محاوره ای و عامیانه به معنای غلط انجام دادن کار است. در واقع مخفف و کوتاه شده کلمه اشتباه کردن است. وقتی کسی کاری را درست انجام نداده و یا ...
نظرخواهی از اقوام، آشنایان و دوستان برای انجام دادن امورات سنتی مثل ازدواج یا انتخاب شغل را در اصطلاح �صلاح مشورت� می گویند. طبیعتاً در انجام این قبی ...
به معنای از بین بردن و دفع همیشگی است. رفع دائمی به مجموعه اقداماتی گفته می شود که باعث جلوگیری از ایجاد یک مشکل، خطر یا تهدید برای همیشه یا مدت زمان ...
شمرده و سنجیده حرف زدن، آهسته و مفید سخن گفتن. بدون شک این گونه صحبت کردن قابلیت فهمیدن بیشتر ی داشته و تاثیر گذاری بالاتری بر مخاطبان دارد.
یعنی خاطره تو، گفتار تو، حرکت تو . . . به طور کلی هر چیزی که ما را به گذشته سوق دهد و بخواهیم عمل و کردار کسی را در خاطر خود مجسم یا تصور کنیم از کلم ...
توصیف عامیانه چشم و کاسه چشم است که از نقاط حساس بدن بوده و لذت بصری از این طریق امکانپذیر می شود. وقتی بینایی کسی به طور عمد یا غیر عمد آسیب می بیند ...
آبشن به معنی گزینه یا مشخصه است که از زبان انگلیسی وارد زبان محاوره فارسی شده است. �آبشن دار� به معنای دارا بودن ویژگی ها و گزینه های مشخص و منحصر به ...
زمانی که به اندازه کافی برای یک کار ی تلاش شود و یا زمان استراحت و تعطیلی کار فرا رسیده باشد، با ذکر یک جمله کنایه ای می گویند: ثواب باشه یا گناه کاف ...
این جمله یا ضرب المثل در خصوص داد و ستد یا بده بستان نادیده یا نامشخص است. معمولاً شایعاتی که در خصوص واگذاری و یا دریافت و همچنین خرید و فروش هر چیز ...
یعنی انجام هیچ کاری غیر ممکن نیست. شاید از یک راه شکست بخوریم ولی راههای دیگری هم برای موفقیت وجود دارد. آزمایش، تکرار و خطا، ابزارهای رسیدن به موفقی ...
در مقام پاسخگویی به طرف مقابل گفته می شود؛ ببین عقلت چی می گه! به عبارت دیگر؛ ارجاع دادن اولیه محل پاسخ به کسانی است که در انجام کاری شک و تردید دارن ...
قدم روی چشم ما می گذاری، روی چشم ما جا داری، صاحب تشریف هستید و . . . اصطلاحات و تعارفات روزمره است. همه این جملات نهایت احترام به طرف مقابل را نشان ...
به مجموعه کارها و اقداماتی که در راه رضای خدا و خدمت به مخلوقات خدا انجام می شود در اصطلاح کارهای �ثواب دار� یا �پاداش دار� می گویند. گاهی اوقات نتیج ...
به معنی همراه داشتن تجارب فراوان و گران بها و حاصل سال ها کار، تلاش، مطالعه، مسافرت و . . . تجربه اندوزی است. معمولاً افراد ماهر، متخصص و استاد در حو ...
منظور چشم و قلب است که روابط عاطفی را شکل می دهند. بسیاری از اوقات قلب در گرو چشم قرار می گیرد و شکننده می شود در این گونه مواقع عقل میانجی گری می کن ...
اشاره به سخن سالمندان و بزرگان دارد که در زندگی تجربیات زیادی دارند و توجه به آنها می تواند سرمشق و الگوی مناسبی برای زندگی جوان ها باشد. بسیاری از ت ...
کنایه ای است از زندگی دنیوی که همه ما در آن مسافر هستیم و باید خود را برای دنیای بزرگتر آماده کنیم. در اینجا دنیا به قطار بزرگی تشبیه شده است و مردم ...
حلقه چُومه: به گره ساده و گردی گفته می شود که در قسمت بالای گونی یا کیسه های نخی بعد از پر کردن محصول ایجاد می کنند. در واقع سر کیسه را با قسمت های آ ...
به معنای اعلام آمادگی با یک فرد یا گروه برای انجام کاری است. در واقع همراه شدن و اعلام نظر مثبت برای شکل گیری حرکت جمعی و پایه بودن برای اجرایی شدن ب ...
به معنی تاکید در رفتن و خداحافظی بلندمدت است. وقتی یک نفر با کسی جر و بحث می کند و دلخوری پیش آید. ممکن است یکی از آنها هنگام جدا شدن از دیگری بگوید؛ ...
به خستگی ناشی از تماشای بیش از حد مسابقات فوتبال در اصطلاح �فوتبال زدگی� می گویند. گاهی اوقات صحبت کردن زیاد در مورد فوتبال و یا پخش مداوم برنامه های ...
به کج کردن عمدی راه و استفاده از مسیر انحرافی با هدف دور ماندن از انظار عمومی در اصطلاح عامیانه �شال چپ� زدن می گویند. شال: شغال چپ: کج، انحراف
هرری ( hurry ) : یعنی عجله، شتاب. یک کلمه امری است که از زبان انگلیسی وارد زبان فارسی شده است و برای سرعت بخشیدن در انجام کارها مورد استفاده می گیرد. ...
در جواب صحبت های اشتباه طرف مقابل به کار می رود. برای مثال؛ در پاسخ به کسی که کاری را بدون مطالعه و تحقیق انجام دهد، مطلبی را به اشتباه بیان کند و یا ...
یک جمله ترکیبی و امری است. وقتی دو نفر با هماهنگی قبلی قصد رفتن به جایی را داشته باشند این اصطلاح را به کار می برند. گاهی اوقات در حالت تعجیل هم گفته ...
به معنای اطمینان از انجام یک کار است و هیچ گونه کمبودی در آن نیست. به عبارت دیگر؛ امکان ندارد کار ی که انجام می شود، حرفی که زده می شود، پیکی که ارسا ...
طاقچه بالا گذاشتن به معنی شرط گذاشتن برای انجام کاری و یا به تاخیر انداختن موضوعی است که ممکن است عمدی یا غیر عمدی باشد.
اعلام ناراحتی و لبریز شدن صبر و انتظار و درخواست عاجزانه برای پایان دوران درد و فراق است. این جمله ممکن است خطاب یک شخص به خودش یا کس دیگری باشد که ب ...
یک جمله کوتاه و امری است که به دفعات در زندگی روز مره به کار می رود. به عبارت دیگر؛ دستور به رفتن طرف مقابل است و تعجیل در انجام دادن کاری که به او م ...
این جمله از باب ترحم و همدلی با طرف مقابل بیان می شود. گناه داره در این جا معنی برعکس می دهد یعنی انجام این کار در موقعیت فعلی و به لحاظ عاطفی و عقلی ...
وقتی همه چیز برای انجام کاری فراهم است و مشغول فعالیت مفید هستی به امید کار یا فرصت های بهتر و ناشناخته آن را رها نکن. به عبارت دیگر وقتی پول نقد به ...
این اصطلاح بین کاسب ها و فروشندگان رواج دارد و به معنای دعای گشایش در کار و رونق خرید و فروش است. هر چقدر استقبال مردم از خرید محصولات و خدمات بیشتر ...
سَر تَش بُن تَش: این اصطلاح هنگام کباب پزی در طبیعت استفاده می شود. گاهی اوقات حجم آتش به قدری زیاد است که می توان سیخ کباب یا گوجه را در بین شعله ها ...
یک جمله مصطلح بین کشاورزان و صیفی کارانی است که انواع و اقسام میوه ها و سبزیجات از جمله خیار و گوجه را پرورش می دهند. از آنجا که ساقه بوته خیار بلند ...
به افرادی که دچار طاسی سر شده و یا بی مو هستند در اصطلاح عامیانه و در جمع دوستانه به �سر خلوتیان� مشهور هستند. البته کسانی هم که به تازگی موهای سرخود ...
به کسی که در یک مراسم عروسی هم از طرف عروس و هم از طرف داماد شرکت کرده باشد در اصطلاح عامیانه �آقای هر دو سر� می گویند.
دو گَند: دو نفر که باعث خراب کردن کاری شده و حادثه ناگواری را به بار آوردند در اصطلاح عامیانه �دو گَند� می گویند. گَند در اینجا به معنی کثافت و نجاست ...
هر گونه تحریک طرف مقابل از طریق دست و ابزارهای کمکی �دست انگول� نامیده می شود. انگشت کردن و هل ( هول ) دادن هم در این راستا قرار می گیرد.
به افرد پرحرف و خالی بند که در عمل کاری از آنها بر نمی آید در اصطلاح �گوز قوطی� می گویند. سر و صدای آنها مثل انعکاس صدای باد درون قوطی است که خیلی سر ...
نمیری تو : به معنای تحسین و تمجید کسی است که کار درست و موفقی را انجام داده باشد. در واقع همان معنی �زنده باشی� را می رساند و بازخورد خوشحال کردن فرد ...
کنایه ای است از نزدیک شدن بیش از حد دو نفر به یکدیگر به نحوی که چشم در چشم شده و حتی صدای نفس یکدیگر را می شنوند. این کار ممکن است عمدی یا اتفاقی باش ...
اصطلاح رایج در بین سربازان وظیفه در پادگان های آموزشی است. به کسانی که از ناحیه پا یا کمر مصدوم بوده و از شرکت در مراسم رژه معاف می شدند �پا طلایی� م ...
کنایه و تاکید بر سنجیده و به موقع حرف زدن است. از جمله آداب سخن گفتن داشتن اطلاعات قبلی درست، جمع بندی و ارائه به موقع است. به عبارت دیگر هر جایی نبا ...
توصیف نحوه استراحت و خوابیدن انسان است، گاهی به سمت راست و گاهی به سمت چپ متمایل می شود تا این که خواب به سراغ او بیاید. ممکن است به نوعی بدخوابی هم ...
بُن و پُشت:یعنی زیر و رو یا بالا و پایین هر چیز جاندار و بی جان. در زندگی روزمره انسان ها بن و پشت کردن پیوسته انجام می شود که گاهی اوقات معنی وارونگ ...
در واقع یک نوع ستایش و تمجید از طرف مقابل است و همچنین آرزوی تندرستی و موفقیت برای یک شخص. به این معنی که یک نفر آن قدر برای ما عزیز و دوست داشتنی اس ...
حادثه تلخ بسیار بزرگ و غم انگیز که ابعاد وسیعی داشته باشد، جماعت بزرگی را تحت تاثیر قرار دهد، خانواده های بسیاری را داغدار کند، اقتصاد و سلامتی مردم ...
به معنای هراسان ونالان است. وقتی کسی یا خانواده ای با مصیبت یا حادثه ناگوار مواجه می شود با ضربه زدن به سر و صورت خود شیون و زاری می کنند و به سمت مح ...
به کسی که دچار نفخ معده بوده و پیوسته باد زیاد و صدا دار از روده اش دفع می شود در اصطلاح عامیانه �گوز غلتان� می گویند.
کی اَک و کی اَک: یک اصطلاح عامیانه است که اشاره به افراد مجهول و غایب دارد که خواسته یا ناخواسته کاری را انجام دادند، صحبتی کردند، در مراسمی حاضر بود ...
این جمله انگیزشی برای توصیه به کسانی گفته می شود که در انتخاب محل زندگی خود تردید دارند. منظور این است که ملاک انتخاب محل سکونت باید بر اساس آرامش رو ...
این اصطلاح به معنی مرادنگی و لوطی گری همراه با مرام، معرفت و بخشش است. مشتی اصطلاح عامیانه و برگرفته از کلمه مشهدی است. در گذشته کسی که برای زیارت ام ...
به معنی درود فرستادن و آرزوی سلامتی فراوان برای طرف مقابل است. این اصطلاح در واقع یک نوع اظهار ارادت خالصانه برای مقام بالاتر است. تحیات وافره بیشتر ...
این جمله در مقام تحسین و تمجید به خاطر انجام کار ارزشمند و ماندگار به طرف مقابل گفته می شود. معمولاً وجدان در اینجا ملاک قرار می گیرد؛ کسی که در سخت ...
این جمله هنگام توصیف ویژگی های ظاهری و باطنی دوست یا طرف مقابل گفته می شود. معمولاً کسی که کار نیک و یا کمک بدون منت را انجام می دهد از باب تشکر به ا ...
این جمله کنایه ای است از زندگی کوتاه انسان و حسرتی که بر دل می ماند. به این معنی که اگر هر چه در این دنیا قوی و ثروتمند باشی باز هم مرگ به سراغت می آ ...
تَرکِ زِ مید :به معنی ناامیدی مطلق است. به عبارت دیگر کسی که پس از جستجو و انتظار زیاد برای یافتن کسی، چیزی یا کاری به مرحله تسلیم و تقدیر رسیده باشد.
این جمله یک نوع فحش یا ناسزا محسوب می شود که در مواقع عصبانیت به کار می رود. یعنی بمیری و مرده شور بیاید تو را ببرد و بشوید. البته بسیاری از مواقع ای ...
به افرادی که رنگ موهای سر آنها زرد و طلایی رنگ است در اصطلاح عامیانه �بورِ کله� می گویند.
شامل یک دست جگر حیوانات حلال گوشت به همراه متعلقات آن شامل؛ جگر سفید و دل و قلوه می باشد.
تَله دُووجه ( taleh doojeh ) : به مکان های صخره ای و صعب العبور کوهستانی در اصطلاح �تله دووجه� می گویند. رفت و آمد در این مکان ها به سختی صورت می گیر ...
این جمله در مواقع بی اطلاعی از محتوای پاکت، جعبه یا وسیله ای به کار می رود که از محتویات داخل و یا کیفیت محصول اطلاعی موجود نیست. البته در مورد بعضی ...
به غذای ارزان قیمت ولی مقوی و پرخاصیت در اصطلاح �یتیم سیر کن� می گویند. کنایه ای است در خصوص یکی از شیوه های تغذیه خانواده های پرجمعیت و دارای فرزندا ...
این جمله در پاسخ به کسانی گفته می شود که تجربه و تخصص یک نفر را زیر سوال می برند. در واقع یک نوع اعلام آمادگی صریح و مطمئن برای انجام هر کاری است. در ...
کش تفنگ : به معنای تفنگ کشی است و برای پرتاب سنگ، شکار پرندگان و یا بازی کودکان مورد استفاده قرار می گیرد که معمولاً با چوب و تکه های کش لاستیک یا تی ...
گاهی گَلِف: به معنای ناقص بودن، نادر بودن و همچنین جدا بودن چیزی یا کاری است. این اصطلاح در برخی از نواحی مازندران استفاده می شود. مثال؛ گاهی گَلِف ب ...
تُک به چو: به معنی سر به سر و بسیار نزدیک است. وقتی یک کاری دقیقه نود انجام می شود یا محصولی با حجم مشخص به سختی بین همه توزیع می شود و همه افراد حاض ...
یه کتی: یک اصطلاح در مورد راه رفتن نامتعارف است و در مورد کسی گفته می شود که هنگام راه رفتن گردن و شانه را یک طرف کج می کند و راه می رود. این کار ممک ...
سنگ گُرجه : به سنگ ها بسیار ریز داخل مواد غذایی و محصولات کشاورزی در اصطلاح �سنگ گرجه� می گویند. سنگ گرجه ها معمولاً به وسیله الک یا صافی پاکسازی می ...
ناز بِداشت: این اصطلاح توصیف یک شیوه تربیتی غلط است و در مورد کودکانی و نوجوانانی به کار می رود که در رفاه و آسایش بزرگ شده و به علت فراهم بودن همه گ ...
َچَنگال: به ناخن های دست یا پای موجودات زنده اطلاق می شود و کار برد آن چنگ زدن و خراشیدن است، نتیجه آن می تواند مهار یا گرفتن چیزی باشد. حیوانات و پر ...
این اصطلاح معمولاً در پاسخ به سوال طرف مقابل بیان می شود. وقتی کسی در مواجهه با یک موضوع چیزی به ذهنش نمی رسد یا این که شک و تردید دارد از اصطلاح �چه ...
به محل تجمع آب در گودال های کوچک و طبیعی در اصطلاح � آب چاله� می گویند. آب چاله ها ممکن است فصلی یا دائمی باشند، در هر صورت مکان مناسبی برای ذخیره سا ...
کسی که از روی عمد یا شوخی حرف یا موضوعی را با توجه به موقعیت زمانی یا مکانی مطرح می کند. گاهی اوقات این کار به دروغ مصلحتی هم تعبیر می شود.
یک اصطلاح در گویش مازندرانی است که در حالت کنایه به افراد بلند قامت و سیگاری می گویند. دارغاز: نوعی پرنده مهاجر و آبزی با گردن بلند سیگار کَشِنِه: س ...
شال دُم واش : اسم نوعی گیاه یا علف هرز در گویش مازندرانی است که در باغ ها و مزارع شمال کشور رشد می کند و دارای گلدانه و سنبله هایی به شکل دم شغال است ...
مِن مِچِک ( men mechek ) : در گویش مازندرانی به انگشت میانی یا وسطی دست گفته می شود. مِن: وسط مِچِک: انگشت
یک اصطلاح در کشاورزی و صیفی کاری است. در مناطق شمالی ایران به دانه های نارس لوبیا که به همراه پوست از بوته آویزان است در اصطلاح �تَر پیله� می گویند ک ...
به معنی توانمندی و قابلیت انجام کار است.
کپسول یا محل ذخیره سازی و نگهداری گاز مایع و جامد برای مصارف خانگی و صنعتی.
گُدره بازی؛ نوعی بازی سنتی در مازندران است که در گذشته در مراسم های جشن برگزار می شد. شیوه بازی به این صورت است که ابتدا تکه ای پارچه ( شال یا روسری ...
به قسمت دسته و برجستگی انتهای جارو در گویش مازندرانی �ساجِه کول� می گویند. معمولاً از این قسمت جارو به منظور تهدید و دور کردن حیوانات خانگی استفاده م ...
در گویش مازندرانی به پوست درخت�دارشَط� یا �دارپوس�می گویند.
در گویش مازندرانی به تکه ای از پارچه گفته می شود که به منظور محافظت از دست هنگام جابجایی ظروف در هنگام پختن غذا استفاده می شود.
نام دیگر سنجاقک است در رنگ ها و اندازه های مختلف است که معمولاً در حاشیه رودخانه ها، جویبارها و آبگیرهای کوچک زندگی می کنند.
به زمین های شیب دار و با ارتفاع زیاد و عموماً غیر قابل صعود و صعب العبور در گویش مازندرانی �پرتاس� گفته می شود.
بلبل در اصل نوعی پرنده قهوهای رنگ و خوش آواز است که جثه اش اندازه گنجشک است و معمولاً در ارتفاع کم و حداکثر 2 متری لانه می سازد. البته در مناطق شمالی ...
نام شهری در استان مازندران که به پایتخت کشتی ایران معروف است.
خاراندن: به معنی چنگ زدن بدن انسان و حیوان است که در اثر حساسیت پوستی ایجاد می شود. البته گاهی اوقات هم جنبه علاقه و عاطفی پیدا می کند بخصوص اگر از ج ...
یکدانه: یعنی منحصر به فرد و تنها. این اصطلاح مختص افراد ممتاز و یگانه در زمینه های مختلف است. البته در بعضی خانواده های تک فرزند که فرزند آنها در کود ...
تَکدانه: یک اصطلاح در کشاورزی و باغداری است. بعضی میوه ها که دارای یک هسته هستند و معمولاً در خانواده هلو ها قرار می گیرند اصطلاحاً به تکدانه معروف ه ...
کَکَل ( kakal ) :به معنی سرمست و مغرور است. این اصطلاح در برخی از نقاط مازندران برای توصیف و یا تمجید پسران نوجوان و در سن بلوغ به کار می رود.
کُناسه ( konaseh ) :در گویش مازندرانی به معنای چرت زدن است؛ حالتی بین خواب و بیداری.
دَسَّک: به معنای دست افزار و هر چیز دم دستی است. به مجموعه ای از ابزارهای انجام یک کار در اصطلاح �دم و دَسَّک� می گویند.
قِید: برای تکمیل فعل و صفت در جملات به کار می رود ولی حذف آن خللی در جمله ایجاد نمی کند. در معنای عام قید به معنای هدف، تعهد و شرط انجام کار است.
بُروت ( boroot ) : از ریشه باروت به معنای حرکت انفجاری است. این کلمه اشاره به اقدام ناگهانی کسی دارد که از دست دشمن یا خطر فرار می کند.
وَراوَر: به معنای یک خط موازی و در عین حال راه میانبر است. وَر به معنی نزدیک و وَراوَر به معنی نزدیک به نزیک است.
گَل: به تلفظ فتحه در ابتدا به معنای همراه شدن و در کنار هم بودن است. کلمه گلاویز هم از این کلمه گرفته شده است که به معنای درگیری و نزدیک شدن زیاد و د ...
لیسَک: یک نوع قاشق یا وسیله ای برای آشپزی است که از آن هنگام پخت و پز و سرخ کردن مواد غذایی استفاده می شود.
دَرکِشیدن: به معنی گرفتن یا اعتراف اجباری است. چرب زبانی و چاپلوسی ( زورگیری محترمانه ) برای به دست آوردن چیزی از ابزارهای لازم این کار است. به طور ک ...
دَکِش: به معنای سفت کردن و محکم کاری است. این اصطلاح یا کلمه امری معمولاً موقع سفت کردن طناب، کِش یا زنجیر به چیزی به کار می رود؛ بخصوص در مواقع حمل ...
چاچِه کین : به معنای زیر سقف و شیروانی خانه است که قابل دسترس نیست. این اصطلاح در گویش مازندرانی به مکان قرار گرفتن وسایل با فاصله نسبتاً زیاد به کار ...
لِچِه کین : در گویش مازندرانی به معنای کنار یا حاشیه خانه یا انبار است که به موازات دیوار و هم سطح زمین بوده و از نفوذ باران و تابش آفتاب در امان است.
فِشِلِس: در گویش مازندرانی خطاب به کسی می گویند که چیزی را فشار می دهد که معمولاً در مورد میوه ها و لباس کاربرد دارد. فِشِل: به معنای فشردن و آبگیری ...
فِشِل: به معنای فشار دادن و آبگیری است. این اصطلاح در خصوص میوه ها و لباس های خیس کاربرد دارد.
اُرِگ: در گویش مازندرانی به معنای بستن است که معمولا برای حیوانات اهلی به کار می رود.
خَرِک: به معنای هجوم هم جانبه و غارت است.
چِنگه لِنگ ( chengeleng ) : به معنای برهم زدن یا خراب کردن چیزی است. اصطلاح کنایه ای است در خصوص نحوه انجام کار افراد بی دقت و بی حوصله
چُخ چُخ: با تلفظ ضمه در ابتدا اصلاحی است که در خصوص صدای پختن غذا با شعله کم به کار می رود.
رانداپ ( Roundup ) : نام تجاری یک نوع علف کش به نام گلایفوسیت ( Glyphosate ) است که علف های هرز پهن برگ و علف های هرزی که با محصولات زراعی رقابت می ک ...
شقز ( shaghoze ) : نام درختی ریز برگ در جنگل های هیرکانی است که از پوست تنه و شاخه های آن برای تغذیه کمکی حیوانات استفاده می شود.
ادیشه ( edisheh ) : ظرف مسی بزرگ است که در ایام قدیم از آن برای نگهداری آب و سایر مایعات استفاده می شد.
کش کشان ( kash kashan ) :با تلفظ فتحه در ابتدا به معنی اشاره به نقاط دور دست و با فاصله زیاد است.
شام: در گویش مازندرانی به موم زنبور عسل �شام� می گویند.
تولون ( touloon ) : به آب گل آلود و ناصاف در گویش مازندرانی تولون می گویند.
لام: در گویش مازندرانی به معنای تارهای ریزی است که حشرات بخصوص عنکبوت از آن برای محافظت از خود و یا ساختن لانه استفاده می کنند. این تارها معمولاً از ...
کارتنگ ( kartang ) : در گویش مارندرانی به معنای عنکبوت است. کارتنگ لام ( kartang lam ) : به تارهای عنکبوت کارتنگ لام می گویند.
پوشکال ( pooshkal ) : در گویش مازندرانی به پوست تخم پرندگان بعد از شکسته شدن گفته می شود.
گموز: تراوش صمغ یا شیره توسط یک درخت بیمار یا آسیب دیده است که معمولاً به حالت شفاف یا قهوه ای تیره روی تنه درختان میوه مشاهده می شود.
مقدس ماب: کسی است که به لحاظ ظاهری خودش را انسان خوب و مقدس نشان می دهد ولی در باطن و عمل متفاوت است. به طور کلی مقدس مابی یک سبک از زندگی است.
خورش هکن ( khoresh haken ) :به کسی که در مراسم جشن یا عزا مسئولیت آماده سازی خورش برای مهمانان را بر عهده دارد، در گویش مازندرانی �خورش هکن� می گویند.
پلاپچ ( polapach ) : در گویش مازندرانی به کسی که در مراسم جشن یا عزا مسئولیت آماده سازی و پختن برنج را بر عهده دارد �پلاپچ� می گویند.
ون جن ( venjen ) : کلمه ای امری است که در گویش مازندرانی به منظور جدا کردن و یا سوا کردن وسایل برای انتخاب بهتر به کار می رود.
له له ( laleh ) : با تلفط فتحه در ابتدا به معنای مادر است.
رضا گلین شریف دینی پیران: به معنی بزرگان و افراد سالمند و باتجربه است. در جوامع سنتی و پایبند با ارزش های قومی و اجدادی بسیار مورد احترام هستند.
رضا گلین شریف دینی سیهال ( seehal ) : اسم نوعی درختچه در جنگل های هیرکانی است که شاخه های نرم و انعطاف پذیر و در عین حال محکمی دارد که از آن در صنای ...
رضا گلین شریف دینی نمکار ( namakar ) : در گویش مازندرانی به ظروف بزرگ سفالی گفته می شود که مواد غذایی خام از جمله سبزی را داخل آن می سابند. البته در ...
رضا گلین شریف دینی کشاوه ( kashaveh ) : با تلفظ فتحه در ابتدا در گویش مازندرانی به معنای واحدی از حجم است که در آغوش انسان جا می شود.
رضا گلین شریف دینی مارو: در زبان محاوره فارسی به معنی �مار رو نگاه کن� هم به کار می رودکه در مواقع تعجب و شگفتی بیان می شود. برای مثال؛ مارو باش چی ...
رضا گلین شریف دینی فلان: با تلفظ ضمه در ابتدا اشاره به هر چیز نامعلوم و نامشخص است. معمولا وقتی بخواهند در لفافه و غیر مستقیم سخن بگویند از کلمه فلا ...
رضا گلین شریف دینی فل خانه ( falkhaneh ) : با تلفظ فتحه در ابتدا، به محل انبار کردن پوسته برنج بعد از فرایند جداسازی در کارخانه شالی کوبی �فل خانه� ...
رضا گلین شریف دینی فل کوپا ( falcopa ) : به محل انباشت پوسته برنج بعد از فرایند جداسازی در کارخانه شالی کوبی �فل کوپا� می گویند.
رضا گلین شریف دینی بهورز: یک شغل یا جایگاه در رشته پرستاری است و در واقع کمک پزشک محسوب می شوند. بهورزها مکمل امور درمانی هستند و معمولاً در مناطق م ...
رضا گلین شریف دینی تلک ( talk ) : به معنای بوته یا بذر گیاهان و سبزیجات است و به معنای نژاد، نسل و طایفه هم مورد استفاده قرار می گیرد.
رضا گلین شریف دینی قرچله ( ghorcheleh ) : گویش مازندرانی به معنای چیدن میوه به همراه ساقه و برگ درخت است. در این حالت میوه های بیشتری به یکباره از ...
رضا گلین شریف دینی کاله پچ ( kaleh pach ) : این اصطلاح در گویش مازندرانی به میوه هایی گفته می شود که در اثر مالش و فشردن زیاد آنها روی شاخه درخت زود ...
رضا گلین شریف دینی واهر ( vaher ) : به مراتع و زمین های بدون کشت و یا بدون رسیدگی و سرپرستی در گویش مازندرانی �واهر� می گویند.
رضا گلین شریف دینی تلک ( talk ) :با تلفظ فتحه در ابتدا در گویش مازندرانی به معنای بوته گیاهان و سبزیجات است که بعد از جوانه زدن تخم آنها به صورت جدا ...
رضا گلین شریف دینی سکرات ( sakarat ) : به معنی سختی کشیدن بسیار در انجام کاری است. انجام دادن مداوم کارهای سخت در زندگی برای امرار معاش و گاه تا سر ...
رضا گلین شریف دینی قرچله ( ghorcheleh ) : گویش مازندرانی به معنای چیدن میوه به همراه ساقه و برگ درخت است. در این حالت میوه های بیشتری به یکباره از ...
رضا گلین شریف دینی هلوو ( hallow ) : با تلفظ فتحه در ابتدا به گویش مازندرانی به معنای بخار کردن است که از اجسام در حال خشک شدن و یا غدای در حال پختن ...
رضا گلین شریف دینی بخار: ( bokhar ) :در گویش مناطق غربی مازندران یک کلمه امری و به معنی خوردن است و نخار به معنی نخوردن است. به طور کلی حرف پیشوند ( ...
رضا گلین شریف دینی خاکه چر: ( khakeh cher ) در گویش مازندرانی به معنای خاکستر آتش است که بر اثر سوختن هیزم برجای می ماند.
رضا گلین شریف دینی گور ( gaver ) : با تلفظ فتحه در ابتدا و بعد از آن کسره و ساکن در گویش مناطق غربی مازندران اسم نوعی پرنده وحشی به رنگ قهوه ای کم ...
رضا گلین شریف دینی اشلکه ( ashelkeh ) : در گویش مازندرانی به نوعی از انجیر وحشی و خودرو گفته می شود که میوه های ریز و خوشمزه ای دارد و عموماً در جن ...
رضا گلین شریف دینی چکه لاشور ( chekelashour ) : در گویش مازندرانی به معنای چنگ زدن لباس هنگام شستن با دست است. این کار برای تمیز کردن بهتر لباس و از ...
رضا گلین شریف دینی گاز کش ( gaz cash ) : فعل امری است که در گویش مازندرانی به معنای با دندان گرفتن و خوردن است.
رضا گلین شریف دینی سولونده ( souloondeh ) : در گویش مازندرانی به معنای صاف و بی مو است. این اصطلاح در مورد محل های بی موی انسان به کار می رود.
ضا گلین شریف دینی اشلکه ( ashelkeh ) : در گویش مازندرانی به نوعی از انجیر وحشی و خودرو گفته می شود که میوه های ریز و خوشمزه ای دارد و عموماً در جنگ ...
رضا گلین شریف دینی تاش ( tash ) :سه معنی برای این کلمه متصور است؛ یکی اشاره به جای بلند و صعب العبور دارد. دومین معنی آن تراشیدن است. سومین آن هم به ...
رضا گلین شریف دینی ناش ( nash ) : در گویش مازندرانی به معنی نرفتن است و فعل امری محسوب می شود. البته بیان این کلمه در برخی مناطق متفاوت است و آن را ...
رضا گلین شریف دینی راب ( rob ) : به معنای غارت کردن است. این لغت در اصل انگلیسی است که وارد زبان فارسی شده و بیشترین کاربرد آن در بخش کشاورزی است که ...
رضا گلین شریف دینی وچر ( vacher ) : به گویش مازندرانی یعنی چریدن علف است که عموماً در مورد دام ها به کار می رود. البته گاهی اوقات هم به معنای غارت ...
رضا گلین شریف دینی دیم به دیم ( dimbedim ) : در گویش مازندرانی به معنای نزدیک به هم بودن و اتصال دو چیز است. به عبارت دیگر؛ نزدیک به نزدیک
رضا گلین شریف دینی کش ( cash ) : با تلفظ فتحه در ابتدا و ساکن در انتها، در گویش مازندرانی چهار معنی مختلف دارد؛ * اول به معنای بند شلوار است. *دوم ...
رضا گلین شریف دینی سرپول ( sarpool ) : این اصطلاح بیشتر در مراسم عروسی کاربرد داشت. به این معنی که مسئول هماهنگ کننده مجلس که برای جمع کردن هدایای ...
رضا گلین شریف دینی معفر ( maafar ) : معفر با تلفظ فتحه در ابتدای واژه و ساکن در بخش دوم به معنای تعجیل وسرعت عمل برق آسا در انجام کاری است.
رضا گلین شریف دینی لکنته ( lakanteh ) : گاهی اوقات به معنای وسایل بدرد نخور و غیر قابل مصرف هم به کار می رود.
رضا گلین شریف دینی مقر ( magher ) : به معنای اثر و رد چیزی است که برجای می ماند برای نمونه به اثر گاز گرفتگی روی بدن �مقر� یا �دوج� می گویند. این اص ...
رضا گلین شریف دینی گلکم ( golakam ) : در فارسی به معنای عزیز داشتن کسی است و در مقام محبت و عشق به طرف مقابل به کار برده می شود.
رضا گلین شریف دینی بوله لوش ( booleh laush ) : اصطلاحی در گویش مازندرانی است که به معنای بالا رفتن از درخت جوان است. بوله: درخت جوان و چند ساله ...
رضا گلین شریف دینی لوش ( laush ) : در برخی از مناطق مازندران به معنای بالا رفتن از چیز بلند مثل دیوار و درخت است. بوله لوش: یعنی از درخت جوان بالا ...
رضا گلین شریف دینی پسکت ( passcat ) :به گویش مازندرانی به معنی انقراض و نابودی است و در مورد چیزهایی به کار می رود که نسل آنها از بین رفته است. گاهی ...
رضا گلین شریف دینی بورده ( boorde - h ) :در گویش مازندرانی به معنای رفتن است و اشاره به گذشته دارد و در مورد کسی به کار می رود که از جایی به جایی نق ...
رضا گلین شریف دینی دارطلا ( dartala ) : در گویش مازندرانی به نوعی از دارکوب گفته می شود که معمولاً در بالای درختان و عمق جنگل ها زندگی می کنند.
رضا گلین شریف دینی دارپوته ( darpooteh ) : در گویش مازندرانی به قسمت های پوسیده و غالباً خشک درخت گفته می شود که قابلیت خرد شدن دارند و محل زندگی لا ...
رضا گلین شریف دینی دبرک ( dabreck ) : در گویش مازندرانی به معنای شوک شدید و ترس ناگهانی است که فرد بعد از مواجه با اقدامی سریع و شنیدن خبر غیر منتظ ...
رضا گلین شریف دینی روه ( raveh ) : در گویش مازندرانی به انباشت لجن و گل و لای در جایی روه می گویند.
رضا گلین شریف دینی بوبوچ ( boobooch ) : به معنای خوردن پستان است. در گویش مازندرانی به سینه پستانداران بوچه می گویند. بوبوچ به معنای امری و تاکید بر ...
رضا گلین شریف دینی خله خسه ( kholeh khoseh ) : این اصطلاح در گویش مازندرانی به معنای کم و کسری مالی است که باید برای جبران آن تلاش کرد.
رضا گلین شریف دینی دشی ورق ( dashi varagh ) : این اصطلاح در گذشته به ورقه های امتحانی خط دار گفته می شد که از آن برای نوشتن پاسخ ها در آزمون های امت ...
رضا گلین شریف دینی لپک ( lappek ) : در گویش مازندرانی به معنای تکان خوردن و مواج شدن آب و سریز شدن آن به اطراف است.
رضا گلین شریف دینی زوکوو ( zookoo ) : در گویش مازندرانی به ناله و زوزه سگ در اثر سرما زوکو می گویند.
رضا گلین شریف دینی انگورک ( angoorak ) : در گویش مازندرانی به درخچه های انگور وحشی گفته می شود که میوه های ریزی دارند.
رضا گلین شریف دینی بووه ( boovah ) :در گویش مازنی به معنای چیز داغ و خطرناک است و در مواقع هشدار دادن به کودکان به کار می رود.
رضا گلین شریف دینی لوک ( look ) : در گویش مازندرانی به معنی جاهای دنج و تاریک است، مثل سوراخ تنه درختان و یا حفره های روی زمین که توسط حیوانات کنده ...
رضا گلین شریف دینی خشکه تارف ( khoshke tarof ) : در گویش مازندرانی به پیشنهاد و دعوت غیر جدی و بدون پشتوانه و شاید هم اجباری گفته می شود که معمولاً ...
رضا گلین شریف دینی دوج ( dooj ) : در گویش مازندرانی به اثر یا رد چیزی روی اجسام گفته می شود ولی به طور خاص این اصطلاح برای توصیف اثرات بر جای مانده ...
رضا گلین شریف دینی تسن گال ( tosen gal ) : در گویش مازندرانی به سوسک های بزرگ و سیاه گفته می شود که هنگام شب به اشیاء نورانی مثل چراغ و لامپ روشنای ...
رضا گلین شریف دینی لاوه: در گویش مازنی به معنای پارس کردن سگ است. گاهی اوقات در حالت عصبانیت به آدم حراف و پرگو نسبت می دهند.
رضا گلین شریف دینی لاوه: در گویش مازنی به معنای پارس کردن سگ است.
رضا گلین شریف دینی بخی: مخفف و کوتاه شده برخیز است. در گویش مردم مناطق شرقی ایران به کار برده می شود.
رضا گلین شریف دینی کل دم ( kol dom ) : در گویش مازندرانی به معنی ناقص است و در مورد چیزهایی گفته می شود که یکی از اجزای اصلی خود را ندارند.
رضا گلین شریف دینی کلش ( kolesh ) : علوفه و ساقه خشکی است که بعد از درو کردن محصولات کشاورزی به دست می آید.
رضا گلین شریف دینی باش: در زبان فارسی به معنای ماندن است که در مواقع دستوری به کار می رود. البته گاهی هم در جایگاه عاطفی قرار می گیرد برای مثال در ب ...
رضا گلین شریف دینی گیس کشی: اصطلاحی است که در اثر دعوا و درگیری شدید بین دو یا چند نفر به کار می رود. بر خلاف انتظار این اصطلاح فقط زنانه نیست.
رضا گلین شریف دینی سره بن ( sareh bon ) : در گویش مازندرانی به معنای تلمبار شدن چیزها روی همدیگر است.
رضا گلین شریف دینی بال زدن ( bal zadan ) :یک اصلاح در گویش مازندرانی است که به معنای حمایت کردن و گذراندن زندگی با پول کم است.
رضا گلین شریف دینی چاشت میزان ( chasht mizan ) : در گویش مازندرانی به معنای هنگام ظهر و زمان ناهار خوردن است.
رضا گلین شریف دینی کاتو ( katoo ) :در گویش مازندرانی به جاهای سنگلاخی و صعب العبور گفته می شود.
رضا گلین شریف دینی فودوش ( foodoush ) : در گویش مازندرانی به معنای مکیدن مایعات با شدت است که در مواقع اضطراری به حالت دستوری گفته می شود.
رضا گلین شریف دینی هنگه لاس ( hang_h lass ) : در گویش مازندرانی به چوب بلندی گفته می شود که یک سر آن به طرف پایین خمیده است و معمولاً برای پایین ک ...
رضا گلین شریف دینی کور مگس ( koor magas ) : در گویش مازندرانی به مگس هایی گفته می شود که اندازه متوسط دارند و اطراف انواع مواد غذایی ( گیاهی و جانو ...
رضا گلین شریف دینی گلکته ( gal kateh ) : در گویش مازندرانی به معنای همراه شدن با کسی برای طی کردن مسیر یا انجام دادن یک کار است.
رضا گلین شریف دینی حاشو ( hashoo ) در گویش مازندرانی به معنای چسبیدن یا آغشته شدن مواد جامد یا مایع به بدن انسان یا هر چیز دیگر است.
رضا گلین شریف دینی پالوفه ( paloufeh ) : در گویش مازندرانی به معنای آغل یا جایی است که برای غذاخوردن حیوانات تعبیه شده است.
رضا گلین شریف دینی چچ ( chach ) : در گویش مازندرانی واژه چچ - با تلفظ فتحه در ابتدا و ساکن در انتها - به معنای موی کم پشت، ضعیف و نازک گفته می شود ک ...
رضا گلین شریف دینی کل کل ( kol kol ) : در گویش مازندرانی به معنای عطسه کردن آرام برای صاف کردن گلو و یا به معنای اطلاع رسانی برای ورود به مکان خصوصی ...
رضا گلین شریف دینی پشدام ( pashdam ) : در گویش مازندرانی به توری های بزرگ و ریزی بافتی گفته می شود که برای جلوگیری از ورود پشه بخصوص در هنگام شب در ...
رضا گلین شریف دینی شیر توو ( shiertoo ) : در گویش مازندرانی به معنای سرشیر است که پس از جوشاندن شیر و خنک شدن آن روی ظرف جمع می شود.
رضا گلین شریف دینی اسه وسه ( eseh vasseh ) : در گویش مازندرانی به معنای کافی و بس بودن است و برای دستور توقف کارها بیان می شود.
رضا گلین شریف دینی اسکه جیک ( eskejik ) : در گویش مازندرانی به معنای سکسکه است که از ناسازگاری غذا با بدن و ناراحتی دستگاه گوارش ایجاد می شود.
رضا گلین شریف دینی هالنجه ( halenjha ) :در گویش مازندرانی به شاخه های زائد و اضافه درختان و گیاهان گفته می شود که به اصلاح و هرس کردن نیاز دارند.
رضا گلین شریف دینی لکه پرس ( lakke paress ) : در گویش مازندرانی به حاشیه باغ های میوه یا زمین های کشاورزی گفته می شود که معمولاً نزدیک حصار یا پرچین ...
رضا گلین شریف دینی کال ( kaal ) :در گویش مازندارنی نام درختی با شاخه های محکم است که معمولاً در حاشیه رودخانه ها رشد می کند و پوست آن قابلیت جداسازی ...
رضا گلین شریف دینی چومه ( chome ) : در گویش مازندرانی به چوب انتهای میوه گفته می شود که با آن به شاخه درخت متصل است.
رضا گلین شریف دینی لگد دمج ( lagad damej ) : در گویش مازندرانی به معنای آسیب زدن شدید به هر چیزی که معمولاً به وسیله پا انجام می شود.
رضا گلین شریف دینی کل چومه ( kal chome ) : در گویش مازندرانی به محل اطراق موقت اطلاق می شود. این اصطلاح در بین دامداران مناطق جنگلی و کوهستانی بیشت ...
رضا گلین شریف دینی سجون ( sojoon ) : در گویش مازندرانی به معنای بسیار داغ و سوزنده است.
رضا گلین شریف دینی له لیم ( le lim ) : در گویش مازندرانی به آب ولرم و نیمه گرم گفته می شود که برای خوردن و دوش گرفتن مناسب است.
رضا گلین شریف دینی له لیم ( le lim ) : در گویش مازندارانی به آب ولرم و نیمه گرم گفته می شود که برای خوردن و یا دوش گرفتن مناسب است.
رضا گلین شریف دینی چروم ( chorom ) در گویش مازندرانی به خوشه های گندم یا جو گفته می شود. این اصطلاح در مناطق کوهستانی رواج دارد.
رضا گلین شریف دینی چکن لرزه ( chakan larzeh ) در گویش مازندرانی به لرزش فک صورت و به هم خوردن دندان ها به خاطر سرمای زیاد�چکن لرزه� گفته می شود.