پیشنهادهای نورعلی بئوار الیما(کر آیاپیر) (٦٧٧)
لری بختیاری مَبوmabu، مَبوۆاmabuwa، کانکِلیتankelit:مسدود، ممنوع
لری بختیاری بُروتborut:استایل، فرم، تیپ
در لری بختیاری نام سیاوش، سیاووشsiyavush تلفظ میشود که شاید با ریشه ی کهن این اسم مطابقت دارد. همچنین به مراسم عزاداری جوان چه پسر یا دختر سیاووشَگا ...
در لری بختیاری نام تهمورس، تُهموروپَه تلفظ میشود که شاید با ریشه ی کهن این اسم مطابقت دارد
در پاسخ به علی اکبر پارسی؟ کدوم زبان پارسی؟ خواهشاً قبل از نگاشتن تامل کنید تفکر کنید اندیشه کنید از روی تعصب یک حرفی نزنید که آبرو تون اگه دارین بره ...
در پاسخ به کاربر کرد با نام جعلی و نامعلوم پانیسم مرضی است که انسان را کور و کر و لال میکند و هر چه هم دلایل و مدارک عقلانی و منطقی آورده شود وی نمی ...
در پاسخ به پانکرد کولیوندی بهتره با پیج های بی بته مانند ریشه ی نداشتت این برنامه رو به گو. ه نکشونی سنی کولبری یا ترک خ. ر؟
لری بختیاری بَراش barash:بخشش
نام ایلامی شهر کهن ایذه و پایتخت حکومت لرهای الیمایی اجداد بختیاری ها و اتابکان لر بزرگ. من یک بختیاری کُر آیاپیر هستم.
مروری بر معادل واژه خروس در زبان لری بختیاری خروس واژه ای کهن ریشه در اوستایی به معنای فریاد و داد و هوار است البته معنی بیدار کننده هم میدهد اما در ...
لری بختیاری بَوْر ( bawr ) :ببر مابَوْر ( mabawr ) :ببر ماده تیل بَوْر ( til bawr ) :توله ببر
لری بختیاری تُهمُ تَدَرگ ( tohm o tadarg ) ، سُوِ ( sowe ) ، تَش توهمَگtash ( tuhmag:ذات، گوهر وجود
لری بختیاری گَژم، نَخَش، نَرهیل:تنومند، هیکلی
لری بختیاری تِویش:قدرت، نیرو
لری بختیاری اِریکِسِن:خندیدن اِریکنیدِن:خنداندن
در پاسخ به کاربر بابک شما کاملا بی مردم و بی اساس و از سر تعصب حرفی زدید که عملا خود هم به آن عقیده ندارید. ملایر شهری لری و لر نشین با سابقه ی کهن ...
لری بختیاری گَژدین:عقرب گادین:عقرب بزرگ و کشنده
لری بختیاری اَژیدَهای:اژدها اَژّی:مار اُژدُها:مار بزرگ
لری بختیاری گارِشت
لری بختیاری اِسپِهْدْ، نیلَ، اَلوس، گَچَک، زال، سَمَند:سفید
لری بختیاری تاسنیدن:خفه کردن
لری بختیاری تاسِسِن:خفه شدن تاسِس:خفه شد
لری بختیاری زِئِشت
لری بختیاری لَوگِشت زِئِشت:ضرب المثل لَوگِشت:سخن زِیشت:زندگی این واژه روی هم رفته به معنای سخن زندگی و کنایه از ضرب المثل میباشد
لری بختیاری غَلُوَ:خیلی
لری بختیاری گِهات:اتهام
لری بختیاری دِلَک گِر:مدافع
لری بختیاری پَدام:ماسک
لری بختیاری ژَمپ:دفاع
لری بختیاری تِفگِشت:ابتدا تَرَک:آغاز دیندا:پایان، اتمام
لری بختیاری پَیگال:لیوان
لری بختیاری بارُوْ:باران وَشَن:باران تند
لری بختیاری اَهْلَواتahlawat: خیرات ، صدقه
لری بختیاری زیوَنْدَک:زنده زِیِشت:زندگی
لری بختیاری خیم:سرشت، شخصیت خیمین: باشخصیت وَلم خیم:نیک سرشت
لری بختیاری آپات:آباد آپاتُوapatow:آبادان
لری بختیاری نُفت ( همریشه با nose انگلیسی ) ، پِت:بینی، دماغ
لری بختیاری رِرَ ( با فتحه و کسره کشیده ) :گوش
لری بختیاری پادیمار:حقوق، دستمزد
لری بختیاری پادَک:درجه، مقام
لری بختیاری تَلخُداکوtalkhodaku: معصوم ، مظلوم
لری بختیاری چِپچِپ، باس، رَم، هَوجیف:شایعه
لری بختیاری تیت، تَل:مقدار
لری بختیاری مَتراقّ
لری بختیاری نَهروبnahrub:حرام
لری بختیاری اَهروب:حلال، پاک شِشّا:حلّال
لری بختیاری آشُ، تیدِرار:عقاب
لری بختیاری دیندا:بعدا
لری بختیاری کا، کای:آقا