تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

متقابل، دو سویه، مقابل reciprocal blow ضربه متقابل ( در جنگ )

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تحت کنترل قرار داشته است be controlled by Lie in the hands of . . . .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معنی تحت کنترل قرار داشته است lay in the hands of . . . به معنی be controlled by می دهد

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تقریبا هم معنی Mutual است به معنی دو طرفه، دو سویگی، بده بستانی، تعاملی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گاه بی گاه، هر از گاهی، پراکنده ( زمانی ) ( همانطور که دوست خوبمون گفتند پراکنده ی زمانی نه مکانی 👇👇👇 ) معنی دیشکنری آن به طور نامنظم و ناپیوسته ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خشمگین، مضطرب و پریشان کسی که احساسات منفی یا ناآرام خود را نگه داشته است در اصل به دیگ برای پختن یا جوشاندن استفاده میشد اما امروزه معنی فردی خشمگ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

غالبا، عمدتا، به طور عمده، غالبا حفظ کنید بهتر است چون چیزی که predominant میشه عملا غالب می شود ( یا شایع، رایج ، حاکم یا فائق ) می شود

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در اصل علامت بغل جاده بوده است که نشان می داده چقدر تا مقصد مانده است، و بعدها این کلمه به نقطه ی مهم در طول زندگی یا یک رویداد یا یک مسیر یا یک فرای ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همان معنی administer را می دهد اما کمتر رایج هست و معمولاً بیشتر در مطالب رسمی استفاده می شود، معانی رایج آن عبارتند از اداره کردن، مدیریت کردن به ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

دو معنی دارد که هردو هم همانطور که مشخص است قید است ۱ - به طور یکنواخت، به طور یکدست، به طور مساوی ۲ - با خوسنردی، با بیخیالی یا با ظاهر خونسردی و بی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چاله ترجمه جالبی خیلی نیست چاله باید یک جایی گودی باشد تا مایع جمع بشود لزوما مایع پادل در گودی نیست. آبی که یک جایی جمع شده باشد و خیلی زیاد نباشد ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی چیزی است که در شرایط آب و هوایی در معرض قرار می گیرد و هیچگونه محافظی ندارد بنابراین می تواند آسیب پذیر باشد یا می تواند در معرض خطر باشد از ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان هیچکدام از این ترجمه ها صفتی خوب نبود پیامد یا نتیجه میشه Consequence ناشی از آن هم که اصلا حرف اضافه است ولی خوب گویا چاره ای نیست باید از ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دو سه تا تکته مهم که بعضی از دوستان بهش اشاره نکردند Breed به معنی فعلی ۱ - تولید مثل کردن ( حیوانات ) ۲ - تولید نژاد و پروش حیوانات ۳ - باعث شدن ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٥

معنای آن در نقش فعلی به ترتیب اهمیت ۱ - ایجاد کردن ( به معنی سبب شدن یا باعث شدن که معمولا یک مشکل یا یک خطری ایحاد می شود. ) ۲ - مطرح کردن ( بیشتر ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان از هوش مصنوعی برای این تفاوت ها استفاده نکنید خیلی وقت ها دقیق بهتون کمک نمی کنند. اما چهار کلمه تقریبا مشابه داریم که یک مقداری در انتخاب ممک ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان در فارسی قدیمی لت Lat به معنی تکه، بخش، قطعه، سهم، نصفه، پاره می شود و هنوز هم در بعضی از استان ها و شهرهای ایران مانند کردستان، لرستان، فارس، ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٣

در تکمیل نظر دوستمون امیدجان هر زمان که موضوعی سبب یا باعث نتیجه ای می شود از بکار بردن یک جمله کامل پرهیز میکنیم و مفعول جمله را در نقش گروه اسمی بک ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٧

همتا یا همکار معانی خوب نیستند برای همتا بهتر است بگویید counterpart و برای همکار نیز بهتر است بگویید Colleague اما معنی این کلمه هم رده، هم سطح ( ا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان فعل این جمله خیلی جالب هست به معنی مدام در رابطه با یک موضوعی یا چیزی صحبت کردن به طوری که آزاردهنده و خسته کننده می شود Harp on something or ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دوستان سعی کنید قبلا از اینکه معنای یک کلمه را یادبگیرید نقش آن در جمله را اول یادبگرید back چهار نقش گرامری می تواند بگیرید اسم، قید، فعل و صفت اسم ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

At the beginning با In the beginning فرق می کنه وقتی با حرف اضافه At بیاید یعنی در نقطه شروع یک چیز خاصی مثلا In the beginning of the class غلط ه ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه غلط است درست آن RETRIEVE یعنی بازیابی، احیا کردن، بازیابی کردن، زنده کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اولین چیز. . . . معمولا در اول جمله می آید ولی بهتر است در اول جمله بگیم First thing . . . . معنی اول چیزی . . . . در ضمن هیچ چیز میشه no thing

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٧

دوستان این کلمه معنی فارسیش می تواند شما را گمراه کند من معنی دقیقتر و جامع تر پیدا کردم جا دادن، برآورد کردن ( نیاز کسی یا چیزی ) ، منطبق شدن، کمک ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

That's fascinated people. . . . که مردم را شگفت انگیز کرده است ( که مردم را جذب می کرده است، که مردم را به هیجان آورده است ) زرنگ ها میدانند که این ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

to be led to سوق داده شدن، هدایت شدن، القا شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٦

شروع یک چیزی است که معمولا منفی است مثل شروع بیماری، شروع سرمای زمستان، شروع جنگ

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان از لحاظ نحوی Afterwards یا Afterward با After کاملا فرق می کند After یا حرف اضافه است یا جزقیدی است اما Afterwards یاafterward قید است برای ای ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد

Then چهار معنی دارد که معنی"سپس"، "آنگاه"، "در آن زمان" و معنی بنابراین ( So, Therefore, hence, Thus ) نیز می دهد

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

5 تا کلمه می گویم تقریبا همشون یک معنی می دهند و همگی هم قید هستند Thus So Hence Then ( به جز معانی "سپس"، "آنگاه"، "در آن زمان" معنی بنابراین ( So ) ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

5 تا کلمه می گویم تقریبا همشون یک معنی می دهند و همگی هم قید هستند Therefore So Hence Then ( به جز معانی "سپس"، "آنگاه"، "در آن زمان" معنی بنابراین ( ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

5 تا کلمه می گویم تقریبا همشون یک معنی می دهند و همگی هم قید هستند Thus Therefore So Then ( به جز معانی "سپس"، "آنگاه"، "در آن زمان" معنی بنابراین ( ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٦

در ۹۰ درصد مواقع کلمه حساب باز کردن برای چیزی معنی نمی دهد تقریبا معنی این کلمه همان طور که دوستان گفتند توجیه کردن ( دلیل چیزی را آوردن ) ، توضیح دا ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نه به لطف Finally I got the job no thanks to my boss نه به لطف ( کمک ) رییسم بلاخره آن شغل را بدست آوردم یعنی با وجود اینکه رئیسم نمی خواست من ای ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٥

Breakthrough دوستان این کلمه فعل نیست و اسم هست به معنی یک کشف مهم یا یک رویداد مهم که باعث بهبود شرایطی و پیشرفت می شود. دستاورد مهم، پیشرفت و مو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در مقالات علمی بنظرم واژه ی به لطفِ خیلی معنای نزدیکتری به Thanks To دارد. همچنین از واژگانی مانند به خاطرِ، به واسطه ی نیز می توان استفاده کرد یکجو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١١

بسیار مراقب باشید این کلمه دو نقش گرامری دارد که معمولا ما نقش قیدی آن را به معنی یکبار می دانیم مثل Once a week به معنی یکبار در هفته اما Once اگر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

پاسخ به سورن فروغی دوست عزیز کاملا اشتباه گفتید Because Of و Due to هر دو بعدشان گروه اسمی میایند و در نقش حرف اضافه عمل می کنند. اگر Because بود ن ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نامتمرکز، غیرمتمرکز در نقش صفت نامتمرکز کردن، غیر متمرکز کردن در نقش فعل گذشته و کامل

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

غیر از کلمه مقدس معنی تخصیص یافته یا مرسوم هم میدهد اگرچه بیشتر معنی مقدس می دهد The sacred 40 minutes that precede open discussion are not only uniq ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

قیدی : از مدت ها، از دیرباز صفتی: طولانی، کشیده، مدت طولانی a long time ago مدت ها پیش به دراز، به طول Two meters long به درازای ۲ متر، به طول ۲ متر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

SHARING قبل از اسم می تونه صفت باشد پس اون دوستمون ستاره کاملا اشتباه می گه اگر بخواد اسم باشد قطعا در دیکشنری میاید پس وقتی نیست یعنی نقش صفتی دارد ...

١