پیشنهادهای رهگذر (٩,٦٢٦)
بستن در/دروازه/ پنجره
دروازه را بستن
جامدادی را بستن زیپ جامدادی کشیدن
در بطری را بستن
در خودکار را گذاشتن
چیزی که برای من مهمه اینه که
از چیزی استقبال کردن با چیزی اوکی بودن پذیرای چیزی بودن ذهن باز در قبال چیزی داشتن
سلیقه منه باهاش حال میکنم خوشم میاد ازش وقتی از چیزی با کاری خوشتون میاد از my thing استفاده میشه
سلیقه کسی بودن از کسی خوش آمدن زمانی که از یک شخص به لحاظ ظاهری و شخصیتی خوشتون میاد از my type استفاده میشه
حرف دلتو بزن
عذابم دادی
خوش شانسی آوردن
خرافه باوری
کُری خوانی رجز خوانی
حال خوب کن چیزی که حال و هوای آدم رو بهتر می کنه
دل کسی را نرم کردن
کسی را طرد کردن بی محلی کردن
با کسی قهر کردن
یافتن زیبایی در چیزهایی که ناقص، ساده و طبیعی هستند
خیرِ سرت . . .
تنگ نظری قومی
تنگ نظری
چیزی را کنترل کردن جلوی چیزی را گرفتن جلوگیری کردن
البته که آره
بسادگی نمیتونم ازش بگذرم
التماست میکنم منو ببخش/ ازم بگذر/ بهم رحم کن
تفننی سیگار میکشم
شخص ژولیده و نامرتب بچه ولگرد ژنده پوش
آدم ضدحال
صبر نکن
دیشب خوابتو دیدم
ذهن خود را سروسامان دادن
قبل از عکاسی
داری گولم میزنی؟
به جلو پرتاب شدن
معروف شدن شناخته شدن
به درازا کشیدن رطوبت چیزی را کشیدن
از کسی حرف کشیدن
تن دادن شکست را پذیرفتن تسلیم شدن فروریختن ریزش کردن
هرگز تسلیم نشو
خلوتگاه انبار زیرزمینی
اتفاقی به چیزی یا کسی برخوردن
اتفاقی به چیزی یا کسی برخوردن
به کسی نسبت به رقیبش برتری دادن برتری کسی نسبت به رقیبش
شکست دادن
ترکوندن خیلی خوب عمل کردن خیلی موفق عمل کردن
ترکوندن خیلی خوب عمل کردن خیلی موفق عمل کردن
تعلل کردن تاخیر داشتن سلانه سلانه راه رفتن
از آخرین باری که دیدمت مدت زیادی میگذره
با کم سر کردن بخور و نمیر زندگی کردن با سختی گذراندن