پیشنهادهای رهگذر (٩,٦٢٦)
تا تو برسی، من هم اونجام
تا آخر هفته
یه عالمه
بصورت ماهانه
بصورت هفتگی
بصورت روزانه
دمِ پنجره
دم ماشین
دم در
پولی تو دست و بالم نیست
آه در بساط نداشتن
آس و پاسم
از همه جا بیخبر بودن در دایره امن خود زندگی کردن در دنیای بسته و محدود خود زندگی کردن
بریم سر یه موضوع دیگه
در جایگاهی نیستم که نظر بدم به من مربوط نیست که نظر بدم
به خودشون مربوطه مشکل خودشونه خودشون باید پاسخگو باشن
به خودم مربوطه
هر چی بیخیال مهم نیست
مخ کسی را زدن ( با نیت مشخص )
شلوغش نکن جلوی بقیه آبروریزی نکن
قلبم داره تند تند میزنه ( از شدت ترس یا استرس )
حس خوبی ندارم دلشوره دارم
دلشوره داشتن حس بد داشتن حس خوب نداشتن
موقعیت را سنجیدن حال و هوا را سنجیدن فضا را سنجیدن شرایط را درک کردن
از پشت به کسی خنجر زدن به کسی خیانت کردن به کسی نارو زدن
از پشت به من خنجر زدی بهم خیانت کردی بهم نارو زدی
شلوغش نکن!
کدوم گوری میری ؟!
این یارو کدوم خیریه این یارو دیگه کیه؟
چه مرگته؟!
تو دیگه کدوم خری هستی ؟!
لطف کردی لازم نبود راضی به زحمتت نبودم
خرج سنگینی رو دستم گذاشت کلی برام هزینه داشت
برای کاری ساخته شدن مناسب کاری بودن به درد کاری خودن
اون دهن لقه!
خود را لوس کردن ناز کردن خود را دست نیافتنی نشان دادن
روی پای خود وایستادن مستقل بودن به خود متکی بودن
خوشحالم دوباره اتفاقی دیدمت
یا حرف من یا هیچی همینه که من میگم حرف حرف منه کسی نباید رو حرفم حرف بزنه
از پا درآمدن دچار فروپاشی روانی شدن
می تونست بدتر هم باشه
آرام و راحت خوابیدن
غرورت رو بذار کنار ( و کاری انجام بده که شاید برات سخت یا تحقیر آمیز باشه )
الان حس حرف زدن ندارم الان حوصله حرف زدن ندارم
آب که از سر گذشت، چه یک وجب چه صد وجب کاری که شروع کردی باید تا تهش بری
توجه، هیجان یا لحظه فرد را ازش بگیری و خودت مرکز توجه بشی
بیا همدیگه رو ببینیم
خودتو بذار جای من خودتو جای من بذار
آدم اجتماعی و خونگرم
دیوانه وار عاشقتم