پیشنهادهای رهگذر (٩,٦٧٦)
پوست موز
پوست هندوانه
پوسته ذرت
در ادامه حرفم در ادامه براساس آنچه گفتم
با کسی برخورد داشتن
میشه کمکم کنی؟ میشه یه کمکی بهم بکنی؟
زبانش بند آمد خشکش زد دستپاچه شدن قفل کردن
از اول انجام دادن دوباره امتحان کردن کاری که اشتباه شده
خرابش کردی، دوباره ( از اول ) انجامش بده
آدم شدن
نگاهی به چیزی انداختن
منم دوستت دارم
بعد از اتمامِ
دستشویی اِشغاله!
خیلی باب میلم نیست خیلی سلیقم نیست
حرف آخر را در چیزی زدن بهترین و کامل ترین نمونه چیزی بودن
چوب لای چرخ کسی کردن
چوب لای چرخ من نکن
خیلی سرحالم
احساساتت تو دلت نگه دار
احساساتت تو دلت نگه ندار
از مرحله پرت بودن
احساساتت کنترل کن به خودت مسلط باش
خفت کردن
مغز متفکر
دست رو دلم نذار
خیلی برام ارزشمندی
یه کم سرم شلوغه کمی گرفتارم
هر کی به هر کی شده
آروم و قرار نداشتن دلشوره داشتن
آروم و قرار ندارم دلشوره دارم
از پشت بهم خنجر زد
من کوتاه نمیام
خیلی بی خاصیتی
ایسگات کردم دارم باهات شوخی میکنم
میخوام سوءتفاهم رو برطرف کنم
با کسی گرم گرفتن با کسی خوش و بش کردن
باهاش گرم نگیر
نقش قربانی بازی کردن ننه من غریبم بازی درآوردن
به خودت بیا نقش قربانی رو بازی نکن بسه دیگه ننه من غریبم بازی در نیار
شارژ گوشیم داره تموم میشه
نفس گرفتن
جوش نیار
جوش آوردن از کوره در رفتن شاکی شدن عصبی شدن کنترل از دست دادن داد زدن شوکه شدن
چرت و پرت تحویل من نده چرت و پرت نگو مزخرف نگو
خودتو به مریضی نزن
خود را به مریضی زدن
آبروی کسی ریختن
دیگه طاقت ندارم
خیلی خوش گذشت