پیشنهادهای رهگذر (١٠,٣٨٦)
بچه ی نافِ . . .
pick your poison انتخاب بین بد و بدتر
انتخاب بین بد و بدتر
بیشعور عوضی Jerk کون لق!
بیشعور پررو
هَوَل!
یه تختش کمه کم داره
یه تختش کمه!
کسی را پیچوندن / دست به سر کردن
همچین آش دهن سوزی نیست همچین مالی هم نیست no great shakes=
جون کندن خیلی سخت کار کردن
تلنبار کردن روی هم چیدن خیلی پر کردن
کارت به کارت کردن
من دم در هستم
خبر زود میپیچه خبر سریع دست به دست میشه
نه پول داره نه قیافه
بازار فروش اجناس دست دوم اما با قیمت فضایی
جعبه شانسی
افزایش تعامل بالا بردن تعامل
خیلی سریع معروف یا ترند شدن
قاچاق با توزیع مشروبات الکلی، نسخه های دزدی فیلم، موسیقی، سیگار، دارو یا کالاهای ممنوعه
نسخه غیرقانونی
خشک، سرد و بی حال پیام دادن
ضربه گیر عاطفی داشتن
تو آب نمک گذاشتن کسی را در اولویت آخر قرار دادن
من تک پرم تنها میپرم یک عقاب همیشه تنهاست !
پول زور دادن
کسی که اصلا الکل نمیخوره، نه از روی اجبار بلکه با انتخاب خودش
مصرف زیاد الکل بدون اینکه مست بشی
خمار ریلکس
نکته ای بی اهمیت یا قابل بحث که تاثیری در نتیجه ندارد
دختری که برای جلب توجه پسرها وانمود می کنه با بقیه دخترها فرق داره
فرد زیر سن قانونی که جذابیت جنسی دارد اما رابطه با او غیرقانونی است
مردی که زنها زیاد جذبش میشن
بی ثبات غیرقابل اعتماد غیرقابل اتکا
قال گذاشتن کسی زیر قول زدن کنسل کردن قرار با کسی
شاکی بودن/ مشکل داشتن با/ دلخور بودن از کسی
بی انصافی بود نامردی بود
فلان فلان شده
چپ چپ نگاه کردن سنگین نگاه کردن
تصمیم گیرنده بودن حرف آخر را زدن کنترل اوضاع بدست گرفتن
تصمیم گیرنده بودن
جور شدن / مچ شدن با کسی
جمله ی مخ زنی خلاقانه
باد دادن گوزیدن
ازدواج از روی عشق بدون منفعت طرفین ازدواج عاشقانه ازدواج بر پایه عشق
سرعت غیر مجاز
گند زدم غلط کردم اشتباه کردم
بیجا کردم