پیشنهاد‌های هاشم رضازاده (١٣٣)

بازدید
١١٦
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نوشیدنی گیاهی، مقدس و سُکرآور که در نزد قوم آریایی هئومه نامیده می شد و ایرانیان آن را در مراسم جشن و قربانی و . . . می نوشیدند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هرمیاس: ( هم درس و آشنای ارسطو که در قسمتی از ولایت میزیه ی آسیای صغیر برای خود فرمانروایی کوچکی تحت حمایت هخامنشی ها به وجود آورده بود. . . در این ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زهومت: گندیدگی ( نبوَد از زهومتی خالی آب صافی که در شمر باشد ) ( مقامات حمیدی، فی صفة الشتاء )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سونِش: گَرد فلزات ( سونِشِ سیمِ خام، بر فرق خاک می ریخت ) ( مقامات حمیدی، فی صفة الشتاء )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جِراب: همیان، خورجین، کوله پشتی به زبان امروزی ( جرابِ اغتراب بر دوش نهادم ) ( مقامات حمیدی، فی صفة الشتاء )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

مُعْلَم: دارای نقش و نگار ( هر که در صف ماتم، اطلس مُعْلَم پوشد. . . ) ( مقامات حمیدی، فی التصوف )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

به هم آمدن زخم، بهبودی خستگی ( . . . جروح کهنه را اندمال [بوَد] ) ( مقامات حمیدی، فی التصوف )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

دریغ داشتن، برای خود خواستن ( در کوی تصوف ضنّت نیست ) ( مقامات حمیدی، فی التصوف )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

وزش، وزیدن ( چون باد به همه ی اجزا ببزیدم ) ( مقامات حمیدی، فی التصوف )

پیشنهاد
١

باید و نباید، حلال و حرام مجازاً ظاهر اعمال ( من از ولایت یجوز و لایجوز می آیم، بدین رموز و کنوز چه آلایم؟ ) ( مقامات حمیدی، فی التصوف )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد

ستاننده ی بدهی، شرخر ( غریم حوادث، آن دَیْن از وی طلب کند ) ( مقامات حمیدی، فی التصوف )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

جایگاه ها

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

به درد نخور، بی استفاده و بدون کاربرد، بیهوده و قلابی ( ای خوبِ تو نُفایه و ای نیکِ تو بدل ) ( مقامات حمیدی، فی السیاح )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

هم سخنی، گفت وشنود، پرسش وپاسخ ( که را افتد که بی ملافظه، ملاحظه کند ) ( مقامات حمیدی، فی السیاح )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرولغزیدن ( چون عذارِ رومیِ روز بدرخشید و قدم زنگیِ شب بشخشید. . . ) ( مقامات حمیدی، فی السکباج )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مأمونی: خورش گیاهی که ماده ی اصلی تشکیل دهنده ی آن پونه است

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

فکاهی، شوخی

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

هر وسیله ای که آشپزخانه است ( یک دست در تنور و دیگر در خنور ) ( مقامات حمیدی، فی السکباج )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

واحد اندازه گیری مسافت به اندازه ی یک سوم فرسخ که هر فرسخ ۲۶۴۰ متر است ( تا به خانه ی ما میلی را [مانده] ( مقامات حمیدی، فی السکباج )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

انگیزش ها، تحریکات، بداندیشی ها ( نزغات شیطانی ) ( مقامات حمیدی، فی السکباج )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

عصای دارای سرنیزه، عصایی که ظاهراً چوب است ولی انتهایش آهنی تیز دارد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سفارش شده، مورد تأکید قرار گرفته: ( رسم محبوب و سنت مندوب ) ( مقامات حمیدی، فی السکباج )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هم سفره شده، نان و نمک خوردن ( رسم ضیافت، قدیم است و حق ممالحت، عظیم ) ( مقامات حمیدی، فی السکباج )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مخایل: نشانه ها ( من در شمایل تو، مخایل فضایل می بینم ) ( مقامات حمیدی، فی السکباج )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

در معنای خوش حالی: ( خواجه ی بزّاز، با اعزاز و اهتزاز، روی به من کرد ) ( مقامات حمیدی، فی السکباج )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آغاز ( وقتی در اقتبال شباب. . . به نیشابور رسیدم ) ( مقامات حمیدی، فی السکباج )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ناز پروردِ تَنَعُّم نَبَرَد راه به دوست عاشقی شیوهٔ رندانِ بلاکش باشد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

این بیت از حضرت حافظ را دهخدا در نمونه های بالا نیاورده است: همچو گلبرگِ طَری هست وجودِ تو لطیف همچو سروِ چمنِ خُلد سراپای تو خوش طری: تر و تازه

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

جَمْر: آتش افروخته ( در این قالب مجوّف، چه خَمْر و چه جَمْر ) مقامات حمیدی، فی السکباج

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناخواندگی به میهمانی شدن، سرزده ( تنزل به طریق تطفل، عادت کریمان نیست ) ( مقامات حمیدی، فی السکباج )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خوش گوار، نوشین ( اقداح راحاتتان مهنّا[باد] ) ( مقامات حمیدی، فی السکباج )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

شاخسار ( غُصن امانی از نسیم جوانی اهتزازی[داشت] ) ( مقامات حمیدی، فی السکباج )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

آرایه های پولکی یا نخی و رنگارنگی که گرداگرد جامه یا دامان بدوزند؛ مجازاً زیبایی یا برتری

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

در معنای: گمراه کردن ( شیطان شباب در غیّ خویش بود ) ( مقامات حمیدی، فی السکباج )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

گَلّه ی اسب های آزاد، مجازاً میدان تاخت و تار ( چو در حَلبه ی عشق لختی بتازی ) ( مقامات حمیدی، مقامه ی پنجم )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

عَجْم: نقطه گذاری: ( . . . بنویسی بی عجم و اِعراب ) ( مقامات حمیدی، مقامه ی پنجم )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

در معنای ( سود ) : ( ذکر او تطویل بی طایل است ) ( مقامات حمیدی، مقاله ی پنجم )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

رمنده، خشن، انعطاف ناپذیر، بی روح: ( لغات شَموس شَرود ) ( مقامات حمیدی، مقاله ی پنجم )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

وَجِل: بیم ناک، ترسنده ( از دهشت آن حالت . . . وجل گشتند ) ( مقامات حمیدی، مقاله ی پنجم )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

خِدْر: نهان خانه، مقصود پشت پرده است ( در خِدْر افکار نهفته است ) : ( مقامات حمیدی، مقاله ی پنجم )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کَرْم: تاک، انگور که از آن باده سازند ( آتش گرم با آب کَرْم در هم آمیخته ) ( مقامات حمیدی، مقاله ی پنجم )

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کفش کَن، مجازاً پایین مجلس ( صدر رجال و صفّ نعال برابر بود ) ( مقامات حمیدی، مقاله ی پنجم )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

هنگام سپیده دم صراحی صباحی: جام سپیده دم

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

شبانگاهانِ تازه رسیده، مقصود هنگامی از شب است که خستگی هنوز بر انسان چیره نشده ( راح رواح ) : باده ی شامگاهی مقامات حمیدی، مقامه ی پنجم )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نورستگی، شادابی، نودمیدگی: ( عالَم در نضرت بهار بود ) ( مقامات حمیدی، مقاله ی پنجم )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

روی خوش نشان دادن، پذیرا شدن با شادمانی: ( هر یک در جواب هشاشتی نمود ) ( مقامات حمیدی، مقاله ی پنجم )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

آسان گرفتن، سهل انگاری، مجازاً همراهی: ( مقامات حمیدی، مقامه ی پنجم ) : ( مسامحت حدود ) :همراهی و روی خوش نشان دادن بخت

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

رضایت داشتن، راضی بودن: ( به طریق ارتیاض در آن ریاض می گشتم ) ( مقامات حمیدی، مقاله ی پنجم )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

زوایای پنهان: ( چون خبایای آن بلاد بدیدم ) ( مقامات حمیدی، مقاله ی پنجم )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

نِصاب: سرمایه، شامل مال، آبرو، سخن و هر چه انسان در اختیار داشته باشد ( از نصاب خود نصیبی به یاران می دادم ) ( مقامات حمیدی، مقامه ی پنجم )