طایل


مترادف طایل: فراخی، وسعت، فزونی، توانایی، قدرت، تحول، دارایی، توانگری، غنا، سود، فایده، نفع، منفعت، بهره، وسیع، گسترده، بسیار، زیاد، وافر، فراوان

لغت نامه دهخدا

طایل. [ ی ِ ] ( ع ص ) رجوع به طائل شود.

فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) برنده قاطع . ۲ - ( اسم ) فزونی مزیت . ۳ - توانایی قدرت . ۴ - توانگری . ۵ - فراخی وسعت . ۶ - فایده سود نفع .

فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . طائل ] ۱ - (اِفا. ) برنده ، قاطع . ۲ - (اِ. ) فزونی ، مزیت . ۳ - توانایی ، قدرت . ۴ - توانگری . ۵ - فراخی ، وسعت . ۶ - فایده ، سود.

فرهنگ عمید

۱. وسیع، گسترده.
۲. [مجاز] زیاد.
۳. (اسم ) فایده، سود.

پیشنهاد کاربران

در معنای ( سود ) : ( ذکر او تطویل بی طایل است ) ( مقامات حمیدی، مقاله ی پنجم )
پدر من اسمش طایل است و زیبا ترین اسم است

بپرس