تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #pyramid به معنای یک چندوجهی با وجه های جانبیِ سه گوش که به شکلِ شیب دار بالا رفته و دارای رأسِ مشترک هستند؛ هرم ا↙️ #دیما ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_resuscitate به معنای دوباره زنده کردنِ کسی از وضعیتِ نزدیک به مرگ؛ احیا کردن؛ دوباره به حرکت آوردن؛ باز جان بخشیدن؛ و جُ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

احیای جانی👇👇👇 ♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_resuscitate به معنای دوباره زنده کردنِ کسی از وضعیتِ نزدیک به مرگ؛ احیا کردن؛ دوباره به حرکت آوردن؛ با ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

صرف در دستور زبان👇👇👇 نوواژه برای جایگزینیِ #to_inflect یا #to_decline تغییر دادنِ دیسه ی یک اسم یا فعل با کاستن یا افزودنِ عناصری از ( به ) آن بر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

نوواژه برای جایگزینیِ #to_inflect یا #to_decline تغییر دادنِ دیسه ی یک اسم یا فعل با کاستن یا افزودنِ عناصری از ( به ) آن برای رسیدن به معناهای دستور ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_commute به معنای سفر کردنِ روزانه به محلِ کار و بازگشتن به خانه؛ رفت وآمد کردن؛ و جُزین ا↙️ #رفادن ( rafādan ) یا: #ر ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ پیشنهادِ چند واژه برای جایگزینیِ #salad به معنای آمیزه ای از سبزی های خام مانندِ کاهو، گوجه فرنگی، خیار و . . . که به صورت جداگانه یا همراه با غذا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

♦️⭐️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_eroticize یا #to_erotize به معنای کیفیتِ شهوانی به کسی یا چیزی بخشیدن؛ با احساسِ شهوت آغشتن؛ و جُزین ا↙️ #ورنادن ( v ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٤

♦️⭐️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_eroticize یا #to_erotize به معنای کیفیتِ شهوانی به کسی یا چیزی بخشیدن؛ با احساسِ شهوت آغشتن؛ و جُزین ا↙️ #ورنادن ( v ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

♦️⭐️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_eroticize یا #to_erotize به معنای کیفیتِ شهوانی به کسی یا چیزی بخشیدن؛ با احساسِ شهوت آغشتن؛ و جُزین ا↙️ #ورنادن ( v ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ ادامه ی فرسته ی پیشین 👆👆👆 🔸 #to_coevolve 🔸 #هم آوالیدن ▪️مثال: اسپرم و تخمک برای آنکه باروری ِ تخم را حفظ کنند باید هم آوالَند ( با هم تطور ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️⭐️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_evolve به معنای تغییریافتنِ گونه های زیستی با گذشتِ زمان ( در زیست شناسی؛ ) تغییر و تحول یافتن در هر شکل از ساختارهای ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_employ به معنای کار دادن به کسی و سپس پول پرداختن به وی برای کاری که انجام می دهد ( رسمی؛ ) استخدام کردن ( رسمی؛ ) به کا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #nature به معنای طبیعت ( مجموعِ چیزهای زنده و نازنده در زمین در برابرِ آنچه انسانی یا انسان ساخته است. ) ا↙️ #زتار ( zot. ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_share به معنای بخشی از چیزی را به دیگری یا دیگران دادن؛ تقسیم کردنِ چیزی با دیگری یا دیگران؛ سهم به دیگران دادن؛ بخش کرد ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_share به معنای بخشی از چیزی را به دیگری یا دیگران دادن؛ تقسیم کردنِ چیزی با دیگری یا دیگران؛ سهم به دیگران دادن؛ بخش کرد ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_share به معنای بخشی از چیزی را به دیگری یا دیگران دادن؛ تقسیم کردنِ چیزی با دیگری یا دیگران؛ سهم به دیگران دادن؛ بخش کرد ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ#to_penalise به معنای مجازات کردن یا جریمه کردن ا↙️ #کنالیدن ( kenālidan ) یا: #کناشتن ( kenāshtan ) 👈 کن ( ستاکِ برساخته ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ#to_penalise به معنای مجازات کردن یا جریمه کردن ا↙️ #کنالیدن ( kenālidan ) یا: #کناشتن ( kenāshtan ) 👈 کن ( ستاکِ برساخته ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ#to_penalise به معنای مجازات کردن یا جریمه کردن ا↙️ #کنالیدن ( kenālidan ) یا: #کناشتن ( kenāshtan ) 👈 کن ( ستاکِ برساخته ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_dramatize به معنای به صورتِ نمایشی و داستانی درآوردنِ یک رویداد یا گزارش؛ جذاب، مبالغه آمیز و هیجانی بیان کردنِ یک گزارش ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_dramatize به معنای به صورتِ نمایشی و داستانی درآوردنِ یک رویداد یا گزارش؛ جذاب، مبالغه آمیز و هیجانی بیان کردنِ یک گزارش ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_censor به معنای بررسی کردنِ رسمیِ ( کتاب، فیلم، ترانه و جُزین، ) و حذف کردنِ بخش هایی از آن که تصور می شود ناپذیرفتنی اس ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_censor به معنای بررسی کردنِ رسمیِ ( کتاب، فیلم، ترانه و جُزین، ) و حذف کردنِ بخش هایی از آن که تصور می شود ناپذیرفتنی اس ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_care_for یا #to_desire به معنای میل داشتن، اشتها داشتن، علاقه داشتن، خواستن ( دِل ) و جزین ا↙️ #ژفتن ( zhoftan ) یا: ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_care_for یا #to_desire به معنای میل داشتن، اشتها داشتن، علاقه داشتن، خواستن ( دِل ) و جزین ا↙️ #ژفتن ( zhoftan ) یا: ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_adjust به معنای به آرامی تغییر دادنِ چیزی برای مناسب تر کردن ِ آن برای منظوری خاص؛ تنظیم کردن؛ تطبیق دادن؛ و جُزین ا↙️ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_adjust به معنای به آرامی تغییر دادنِ چیزی برای مناسب تر کردن ِ آن برای منظوری خاص؛ تنظیم کردن؛ تطبیق دادن؛ و جُزین ا↙️ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_adjust به معنای به آرامی تغییر دادنِ چیزی برای مناسب تر کردن ِ آن برای منظوری خاص؛ تنظیم کردن؛ تطبیق دادن؛ و جُزین ا↙️ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_exile به معنای تبعید کردن؛ نفیِ بلد کردن؛ و جزین. ا↙️ #آزشتن ( �zeš. t. an ) یا: #آزیلیدن ( �z. il. id. an ) 👈 آز ( ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_exile به معنای تبعید کردن؛ نفیِ بلد کردن؛ و جزین. ا↙️ #آزشتن ( �zeš. t. an ) یا: #آزیلیدن ( �z. il. id. an ) 👈 آز ( ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_authenticate به معنای اعتبار داشتنِ چیزی را ثابت کردن؛ راست شمردن؛ معتبر دانستن؛ تایید کردن ا↙️ #رشمادن ( rashmādan ) ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_authenticate به معنای اعتبار داشتنِ چیزی را ثابت کردن؛ راست شمردن؛ معتبر دانستن؛ تایید کردن ا↙️ #رشمادن ( rashmādan ) ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

♦️⭐️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_experience_industry به معنای صنعت ورزیدن؛ انجام دادنِ کارِ صنعتی؛ و جُزین ا↙️ #سناشتن ( san�shtan ) یا: #سناریدن ( ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_venture به معنای انجام دادنِ کاری مخاطره آمیز یا رفتن به جایی خطرناک؛ گفتنِ سخنی که احتمالِ نقد و سرزنش دارد؛ و جُزین ا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ابتارش برابر ماجراجویی خوشه واژه در زیر را بنگرید👇👇👇 نوواژه برای جایگزینیِ #to_venture به معنای انجام دادنِ کاری مخاطره آمیز یا رفتن به جایی ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_venture به معنای انجام دادنِ کاری مخاطره آمیز یا رفتن به جایی خطرناک؛ گفتنِ سخنی که احتمالِ نقد و سرزنش دارد؛ و جُزین ا ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_exacerbate به معنای وضعیتِ بد را بدتر کردن؛ وخیم کردن؛ تشدید کردن؛ و جُزین ا↙️ #افسامیدن ( afsāmidan ) 👈 اف ( پیشوندِ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_exacerbate به معنای وضعیتِ بد را بدتر کردن؛ وخیم کردن؛ تشدید کردن؛ و جُزین ا↙️ #افسامیدن ( afsāmidan ) 👈 اف ( پیشوندِ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_exacerbate به معنای وضعیتِ بد را بدتر کردن؛ وخیم کردن؛ تشدید کردن؛ و جُزین ا↙️ #افسامیدن ( afsāmidan ) 👈 اف ( پیشوندِ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_exacerbate به معنای وضعیتِ بد را بدتر کردن؛ وخیم کردن؛ تشدید کردن؛ و جُزین ا↙️ #افسامیدن ( afsāmidan ) 👈 اف ( پیشوندِ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_exacerbate به معنای وضعیتِ بد را بدتر کردن؛ وخیم کردن؛ تشدید کردن؛ و جُزین ا↙️ #افسامیدن ( afsāmidan ) 👈 اف ( پیشوندِ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_exacerbate به معنای وضعیتِ بد را بدتر کردن؛ وخیم کردن؛ تشدید کردن؛ و جُزین ا↙️ #افسامیدن ( afsāmidan ) 👈 اف ( پیشوندِ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #link به معنای پیوند با یک چیز یا آدم، یا بین چیزها یا آدم ها، حلقه ی اتصال میانِ چیزها یا آدم ها، ارتباط و جزین ا↙️ #بنزه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_combust به معنای مصرف شدن ( کردن ) یا نیست شدن با آتش؛ احتراق یافتن؛ مشتعل شدن؛ و جُزین ا↙️ #هیداختن ( hid. ( d ) �xt. ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_combust به معنای مصرف شدن ( کردن ) یا نیست شدن با آتش؛ احتراق یافتن؛ مشتعل شدن؛ و جُزین ا↙️ #هیداختن ( hid. ( d ) �xt. ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_combust به معنای مصرف شدن ( کردن ) یا نیست شدن با آتش؛ احتراق یافتن؛ مشتعل شدن؛ و جُزین ا↙️ #هیداختن ( hid. ( d ) �xt. ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_archive به معنای بایگانی کردن؛ نگهداری کردنِ اسناد و مدارکِ تاریخی در یک آرشیو؛ و جُزین ا↙️ #باگیستن ( bāgistan ) 👈 ب ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_archive به معنای بایگانی کردن؛ نگهداری کردنِ اسناد و مدارکِ تاریخی در یک آرشیو؛ و جُزین ا↙️ #باگیستن ( bāgistan ) 👈 ب ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_archive به معنای بایگانی کردن؛ نگهداری کردنِ اسناد و مدارکِ تاریخی در یک آرشیو؛ و جُزین ا↙️ #باگیستن ( bāgistan ) 👈 ب ...