وخامت
/vexAmat/
برابر پارسی: ناگواری، سختی، بدفرجامی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
وخامة. [ وَ م َ ] ( ع مص ) وخیم بودن. ( اقرب الموارد ). گران شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). گرانبار و ناموافق گردیدن. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || گران وناگوار شدن طعام. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). ناگوارنده شدن. ( دهار ). گران و ناگوارد شدن طعام. ( منتهی الارب ). ناگوار شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || وخامة بلد؛ شایسته سکنا نشدن آن. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
۱- ( مصدر ) بدعاقبت بودن . ۲ - ( اسم ) بد فرجامی سوئ عاقبت .یا وخامت عاقبت : آن جماعیت را از و خامت آن اقدام و سوئ مغب. آن حسارت انتباهی پدید آید. ۳ - دشواری سختی . توضیح در عربی بمعنی سنگینی و ناگوار بودن غذاست .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. گرانباری و سختی.
۳. ناسازگاری.
۴. ناگوار بودن طعام یا وضع و مکان.
مترادف ها
شدت، تشنج، قوه کشش، وخامت
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید