تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_archive به معنای بایگانی کردن؛ نگهداری کردنِ اسناد و مدارکِ تاریخی در یک آرشیو؛ و جُزین ا↙️ #باگیستن ( bāgistan ) 👈 ب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_rank به معنای قرار دادنِ چیزها در رتبه های مختلف بر پایه ی یک سیستم ِ رتبه بندی ِ معین؛ در جایگاهی بالاتر یا پایین تر قر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_rank به معنای قرار دادنِ چیزها در رتبه های مختلف بر پایه ی یک سیستم ِ رتبه بندی ِ معین؛ در جایگاهی بالاتر یا پایین تر قر ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_finance به معنای فراهم کردنِ پول یا سرمایه برای ؛ پول رسانی کردن به ؛ و جُزین ا↙️ #افمادن ( afmdan ) یا: #افماییدن ( ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_deport به معنای اخراج کردن از کشور؛ بیرون راندن از کشور؛ کسی را مجبور به ترکِ کشور کردن؛ و جُزین ا↙️ #اسرادن ( esrādan ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_opt به معنای انتخاب کردن از میانِ گزینه های پرشمار؛ ترجیح دادن؛ برترشمردن و برگزیدن؛ و جُزین ا↙️ #شازیدن ( shāzidan ) ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_dope به معنای دادن یا تجویزِ دارو به انسان یا جانور برای آن که تواناییِ وی را در رقابت های ورزشی بیفزایند یا بکاهند. ا ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_cite به معنای نقلِ قول کردن؛ ارجاع دادن؛ استناد کردن؛ رجوع کردن به؛ خاطرنشان کردن؛ ذکر کردن؛ اشاره کردن به؛ و جُزین ا↙️ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_cite به معنای نقلِ قول کردن؛ ارجاع دادن؛ استناد کردن؛ رجوع کردن به؛ خاطرنشان کردن؛ ذکر کردن؛ اشاره کردن به؛ و جُزین ا↙️ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_repeat به معنای تکرار کردن؛ باز رُخ دادن؛ دوباره انجام دادن؛ و جُزین ا↙️ #وابتیدن ( vābatidan ) 👈 وا ( پیشوندِ تکرار ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_repeat به معنای تکرار کردن؛ باز رُخ دادن؛ دوباره انجام دادن؛ و جُزین ا↙️ #وابتیدن ( vābatidan ) 👈 وا ( پیشوندِ تکرار ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_repeat به معنای تکرار کردن؛ باز رُخ دادن؛ دوباره انجام دادن؛ و جُزین ا↙️ #وابتیدن ( vābatidan ) 👈 وا ( پیشوندِ تکرار ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_rumor به معنای ساختن یا پراکندنِ خبری که ممکن است واقعیت نداشته باشد؛ شایعه ساختن و پراکندن؛ و جُزین ا↙️ #راویدن ( rāv ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_propagandize به معنای تبلیغات راه انداختنِ سویه دار به زیان یا به سودِ کسی یا چیزی؛ تبلیغات راه انداختنِ جهت دار برای به ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_antique یا #to_antiquate به معنای به روشهای مصنوعی نمای کهنه به چیزی دادن؛ عتیقه نما کردن؛ کهنه نما کردن؛ و جزین ا↙️ # ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_antique یا #to_antiquate به معنای به روشهای مصنوعی نمای کهنه به چیزی دادن؛ عتیقه نما کردن؛ کهنه نما کردن؛ و جزین ا↙️ # ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_dump به معنای ریختن و خالی کردنِ چیزی از درونِ چیزی؛ خلاص کردنِ خود از دستِ چیزی یا کسی با رها ساختنِ آن ها؛ و جُزین ا↙ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_dump به معنای ریختن و خالی کردنِ چیزی از درونِ چیزی؛ خلاص کردنِ خود از دستِ چیزی یا کسی با رها ساختنِ آن ها؛ و جُزین ا↙ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_dump به معنای ریختن و خالی کردنِ چیزی از درونِ چیزی؛ خلاص کردنِ خود از دستِ چیزی یا کسی با رها ساختنِ آن ها؛ و جُزین ا↙ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_confide به معنای اطمینان کردن؛ با اطمینان رازِ خویش را با کسی درمیان گذاشتن؛ و جُزین ا↙️ #هرداییدن ( hardāyidan ) یا: ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_confide به معنای اطمینان کردن؛ با اطمینان رازِ خویش را با کسی درمیان گذاشتن؛ و جُزین ا↙️ #هرداییدن ( hardāyidan ) یا: ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٤

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_energize به معنای نیرو بخشیدن به کسی؛ انرژی دار کردن؛ انرژیِ حرکتی یا برقی برای چیزی فراهم کردن؛ فعال و سرزنده کردنِ چیز ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٢

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_panoramize به معنایِ گرداندن یا گستردنِ نما یا ظرفیتِ چیزی برای داشتنِ پهنه ای وسیع تر از آن، شرحِ جامع از چیزی تهیه کرد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_panoramize به معنایِ گرداندن یا گستردنِ نما یا ظرفیتِ چیزی برای داشتنِ پهنه ای وسیع تر از آن، شرحِ جامع از چیزی تهیه کرد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_problematize به معنای مسئله ای کردنِ یک موضوع برای آنکه نیاز به راه ِحل پیدا کند؛ به عنوانِ مسئله فرض کردن یا تلقی کردنِ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_problematize به معنای مسئله ای کردنِ یک موضوع برای آنکه نیاز به راه ِحل پیدا کند؛ به عنوانِ مسئله فرض کردن یا تلقی کردنِ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

♦️⭐️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_defend یا #to_defense به معنای مقاومت کردن دربرابرِ حمله؛ محافظت کردن از خود ( و دیگران ) دربرابرِ هر گونه زیان؛ دفاع ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

️♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_use به معنای استفاده کردن ( از چیزی ) ، به کار بردنِ ( چیزی ) ، بهره گرفتن ( از چیزی ) ا↙️ #بهراییدن ( bahr. �y. id. ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

هموگِش برابر معادله

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

تفاوتِ تَشان ( toxin ) و سم ( poison ) و زهر ( venum ) : ‏#toxin وقتی مادهٔ سمّی در بدنِ جاندار تولید شده، یا توسطِ یک ریزاندامگان در بدنِ جاندار آزا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_imagine یا #to_envisage همگی به معنای تصور کردن یا تصویر کردنِ چیزی درونِ ذهن ا↙️ #انوسیدن 👈 enusidan 👈 ان ( پیشوندِ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_imagine یا #to_envisage همگی به معنای تصور کردن یا تصویر کردنِ چیزی درونِ ذهن ا↙️ #انوسیدن 👈 enusidan 👈 ان ( پیشوندِ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_inject به معنای تزریق کردن ا↙️ #اناژیدن 👈 enājhidan 👈 ان ( به معنای درون، در ) آژیدن ( به معنای سوراخ کردن و فرو کرد ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_inject به معنای تزریق کردن ا↙️ #اناژیدن 👈 enājhidan 👈 ان ( به معنای درون، در ) آژیدن ( به معنای سوراخ کردن و فرو کرد ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_announce یا #to_ennunciate به معنای رسماً تصمیم، حقیقت یا رویدادی را اعلام کردن؛ به اطلاعِ عموم رساندن؛ اعلان کردن؛ و جُ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_officiate به معنای اداره کردن؛ وظایفِ رسمیِ ( یا مذهبیِ ) خود را انجام دادن؛ خدمتِ رسمی کردن؛ مسئولِ اداره ی کاری بودن؛ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_accent به معنای تاکید یا تکیه بر بخشی از واژه یا بر واژه ی در جمله کردن؛ با تکیه تلفظ کردن؛ تاکید کردن بر چیزی؛ و جزین ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوواژه برای جایگزینیِ #to_circuit به معنای دورِ چیزی گشتن؛ دور زدن؛ مسیرِ قوسی ( منحنی ) پیمودن؛ مدار ساختن؛ و جُزین ا↙️ #گردشتن ( gard. eš. t. an ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٢

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_circulate به معنای چرخیدنِ ( چرخاندن ) پیوسته در یک سیستمِ بسته؛ به گردش درآمدن ( درآوردن ) ؛ پخش شدن ( کردن ) ؛ و جُزین ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_vote به معنای رأی دادن؛ نظرِ خود را دادن؛ و جُزین ا↙️ #هوتادن ( hootādan ) 👈 هوت ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

سافیدن. رأی دادن. ( منبع: واژه نامه زبان پاک احمد کسروی ) رجوع شود به سافه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_vote به معنای رأی دادن؛ نظرِ خود را دادن؛ و جُزین ا↙️ #هوتادن ( hootādan ) 👈 هوت ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_lock به معنای کسی یا چیزی را در جایی حبس کردن؛ در به روی کسی بستن؛ قفل کردن؛ قفل شدن بستن؛ تنگ بستن؛ و جُزین ا↙️ #کلای ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ پیشنهادِ چند جایگزین برای واژهٔ #menu به معنای فهرستی از غذاها یا چیزهای دیگر که برای گزینش و دستور دادنِ مشتری به وی داده می شود، فهرستی از گزین ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_parliamentarize به معنایِ مجهز ساختنِ یک کشور یا یک منطقه به مجلس یا پارلمان، مسئله ای را به یک مسئلهٔ پارلمانی ( حل وفص ...

پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_parliamentarize به معنایِ مجهز ساختنِ یک کشور یا یک منطقه به مجلس یا پارلمان، مسئله ای را به یک مسئلهٔ پارلمانی ( حل وفص ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_parliamentarize به معنایِ مجهز ساختنِ یک کشور یا یک منطقه به مجلس یا پارلمان، مسئله ای را به یک مسئلهٔ پارلمانی ( حل وفص ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_ban و #to_forbid هر دو به معنای ممنوع کردنِ چیزی یا کاری، بویژه از سوی سازمانی رسمی؛ پیشگیری کردن از کاری؛ و جُزین ا↙️ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گویش کرمانی سین برابر طرف بکار می بریم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

♦️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_pixelate یا #to_pixelize به معنایِ بخش بخش کردنِ یک تصویر به واحد های بسیار ریزِ تابناک، بزرگ نمایش دادنِ یک تصویر به ان ...