پیشنهادهای سادات خاتمی (١٩٧)
یعنی چند اتّفاق سخت و ناخوشایند همزمان برای کسی روی دهد.
یعنی کسی را تحت فشار قرار دادن تنگ گذاشتن در تنگا قرار دادن
سر کسی را شیره مالیدن به اضافه گول زدن که شده: گول مالیدن یک غلط رایج!
در بعضی گویش ها به جرّ و بحث بیهوده، جک جک کردن یا دیک دیک کردن می گویند. - خیلی خسته ام. اصلاً حوصله جک جک کردن با تو رو ندارم.
این ضرب المثل برای کسانی به کار می رود که از نعمت برخوردارند و ناسپاسی و شکایت بی جا می کنند. به نوعی دربردارنده مفهوم ریاکاری هم هست. فرد با مظلوم ...
این ضرب المثل یعنی اگر غفلت کنیم و حواسمان جمع نباشد به دیگران فرصت سوء استفاده می دهیم. صائب تبریزی: درازدستی شیطان ز دل سیاهی ماست چراغ دزد به شب ...
تحت تعلیم و پرورش کسی رشد کردن از دانش و تجربیات دیگری بهره بردن - بله، اونم به اندازه من بلده. زیر دست خودم بزرگ شده!
این ضرب المثل را زمانی به کار می بریم که شخص در حال تلاش برای انجام کار بسیار سخت یا غیر ممکن است.
دوبل و سوبل! سه چهار برابر، ردیف سوم و چهارم ( در پارک ماشین ) سوبل و سوبله ابداعی هستند. double
یک هایی، یک هویی یا هایی. . . هویی. . . یعنی یک خبری بده، اطّلاعی بده، با سر و صدایی هرچند کم حضور خودت را اعلام کن.
اصطلاحاً: وانمود کردن، ارائه رفتاری غیر واقعی برای فریب دیگری
فیلمشه یا داره فیلم بازی می کنه: رفتاری غیر واقعی ارائه دادن برای فریب شخص یا اشخاصی نقش بازی کردن، وانمود کردن to be just pretending to. . .
تنها بودن، تنها ماندن و تنها نشستن احساس تنهایی کردن - از وقتی بچه ها رفتن، حاجی نشسته تو خونه قوقو می کنه.
در گرمسار قدیمی ها به چروک، لورچ هم می گفتند: لباسم لورچ خورد یا لورچ شد.
سر و دست شکستن برای چیزی یعنی بسیار مشتاق و طرفدار چیزی بودن و تلاش کردن به هر قیمتی برای به دست آوردن آن: - مردم برای این محصول سر و دست می شکنند.
به جز این معانی ذکر شده، در بعضی گویش ها باد کردن یعنی بی محلّی به کسی به خاطر دلخوری به طوری که از چهره اش پیدا باشد.
فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ پس به هر سو روکنید، آنجا روى خداست آیه ۱۱۵ سوره بقره ثَمَّ: اسم اشاره است به مکان دور ( آنجا ) .
از مادّۀ لبث به معنی درنگ کردن، ماندن و اقامت گزیدن است. آیه ۲۳ سوره نبأ: لَابِثِینَ فِیهَا أَحْقَابًا روزگاران درازی در آن درنگ کنند ( بمانند ) .
معادل: با همه بله با منم بله؟ وقتی فردی نادان قصد فریب دانایی را دارد، فرد دانا به او می گوید: با همه پلاس با ما هم پلاس؟ یعنی تو نمی توانی مرا فریب ...
به کسی می گویند که دچار نخوت و تکبّر شده و در جمع دوستان و آشنایان ظاهر نمی شود. در گذشته، در شهرهایی مثل شیراز و یزد، مردم برای تفریح کردن و وقت گذ ...
کمانک، دوهلال ( ) دو نیم دایره عمودی است که توضیحاتی مثل ذکر مثال، ذکر منابع، تاریخ ها، معنی واژه ها، معادل واژه ها، نشانه های اختصاری، عبارات تکمیل ...
به ثروت و مکنت رسیدن
یقه گیری خفت کسی را گرفتن
گلاویز شدن، با هم درافتادن به صورت فیزیکی
۱ - انجام کاری را از کسی با اصرار و تمنّا خواستن و متوسّل شدن به او ۲ - تحت فشار قرار دادن یا کنترل فرد به خاطر اشتباه یا خطایی و دست برنداشتن از وی ...
دوست عزیزی پرسیدن: در لغتنامه دهخدا کلمه ( جر ) وجود ندارد ریشه و معنی جر چیست؟! در ادامه توضیحات طولانی که در لغتنامه دهخدا آمده ذکر شده: امتداد و ...
در شهرستان گرمسار بعضی این لفظ را به معنی جرّ و بحث، و گیر دادن به کار می برند.
آدمش را دارم یا آدمش را می شناسم یا سراغ دارم یعنی فرد یا افرادی برای کار مورد نظر می شناسم که آن را برایم انجام می دهند یا از پس انجام آن برمی آیند.
کنایه از فحش دادن و آبروی کسی را بردن با ناسزاگویی آبرو برای کسی باقی نگذاشتن
تیت کردن: باز کردن پشم و پنبه، حلّاجی کردن کتک زدن و آسیب رساندن - بنده خدا داشت خودشو تیت می کرد؛ معادل خودشو می کشت ( از شدّت گریه و ناله و بی قر ...
چیزی را عروس کردن: این اصطلاح، که در برخی استان ها رواج دارد، به معنی بذل و بخشش کردن چیزی است. - مادرجون بقچه مخمل زیاد داشت، همه رو عروس کرد ( ی ...
کنایه است از اسباب نابودی خود را فراهم کردن، انجام کاری احمقانه که به خود شخص آسیب جدّی برساند یا باعث سقوط وی شود.
قمپزو: لافزن، گزافه گو، رجز خوان، متظاهر، چاخان، خودستا
دک و پُز یک اصطلاح عامیانه است که برای توصیف ظاهر و قیافه فرد به کار می رود و معمولاً با تحقیر یا تمسخر همراه است. و معمولاً برای کسانی استفاده می شو ...
عدالت کور به معنای اجرای عدالت بدون تعصّب و بدون در نظر گرفتن عوامل جانبی و موقیعیّت های اجتماعی و. . . کاملاً بی طرفانه است. justice is blind : عدا ...
اصطلاحی است که در بعضی گویش ها استفاده می شود، به معنی زیر و رو کردن جایی و هم کنایه از کثرت آمد و شد در جایی است: آن جا را که دیگر خاک چال کردند ( آ ...
خاک جایی را خوردن: در جایی از ابتدای تأسیس بودن و در آن جا زحمت زیاد کشیدن ( ( من خاک این جا رو خوردم، حالا به این راحتی برم؟ یعنی خیلی زحمت و سختی ...
زردمبو: زردنبو ضعیف و زار و زردچهره
کَل انداختن: رو کم کردن
با سلام امروزه شلنگ تخته انداختن استعاره ای شده است برای بالا و پایین رفتن بی هدف، رقصیدن نامنظّم و درگیر شدن در حرکات غیر متعارف. این عبارت به کاره ...
با سلام معنی دیگر شابلون: نوعی آلو آلو شابلون بومی آسیا و اروپا است که در قرن ۱۹ برای اوّلین بار گونه های مختلف آن به آمریکای شمالی صادر شد. در زمان ...
با سلام تَهم: بی همتا در بزرگی و قامت و شجاعت، دلاور بی همتا انواع پسوند ( ( ک ) ) : ۱ - نشانه ی تصغیر مثل زاغه ۲ - نشانه ی ترحّم و دلسوزی مثل طفلک ۳ ...
با سلام باهوده: به درستی، مفید، سودمند هوده: حق، درستی، بهره، فایده
با سلام و احترام به جز معنی تقلید کننده، با تلفظّ مِقلَد ( به کسر میم و فتح لام ) به معنی کلید، مِفتَح، مِقلاد، جمع آن: مَقالد، مَقالید در قرآن کریم ...
با سلام و احترام بعضی به گمان اینکه کلمه طوفان اصلاً فارسی است آن را به صورت توفان می نویسند و حتی بعضی از فُضلا توصیه کرده اند که صورت اخیر به کار ...
قطره طلا: از انواع آلوی زرد است که رنگ طلایی مایل به نارنجی دارد. گوشته ی آن بسیار آبدار است و طعم ترش و شیرین مطبوعی دارد.
سلام کلمه �سُعَداء� ( به معنی سعادتمندان، افراد خوشبخت ) جمع مکسّر �سعید� و مخالف کلمه �أشقیاء� ( به معنی بدبختان، افراد بدبخت ) است. سُعَداء بر وزن ...