پیشنهاد
٠

۱ - انجام کاری را از کسی با اصرار و تمنّا خواستن و متوسّل شدن به او ۲ - تحت فشار قرار دادن یا کنترل فرد به خاطر اشتباه یا خطایی و دست برنداشتن از وی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دوست عزیزی پرسیدن: در لغتنامه دهخدا کلمه ( جر ) وجود ندارد ریشه و معنی جر چیست؟! در ادامه توضیحات طولانی که در لغتنامه دهخدا آمده ذکر شده: امتداد و ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در شهرستان گرمسار بعضی این لفظ را به معنی جرّ و بحث، و گیر دادن به کار می برند.

پیشنهاد
٠

آدمش را دارم یا آدمش را می شناسم یا سراغ دارم یعنی فرد یا افرادی برای کار مورد نظر می شناسم که آن را برایم انجام می دهند یا از پس انجام آن برمی آیند.

پیشنهاد
٠

کنایه از فحش دادن و آبروی کسی را بردن با ناسزاگویی آبرو برای کسی باقی نگذاشتن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تیت کردن: باز کردن پشم و پنبه، حلّاجی کردن کتک زدن و آسیب رساندن - بنده خدا داشت خودشو تیت می کرد؛ معادل خودشو می کشت ( از شدّت گریه و ناله و بی قر ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

چیزی را عروس کردن: این اصطلاح، که در برخی استان ها رواج دارد، به معنی بذل و بخشش کردن چیزی است. - مادرجون بقچه مخمل زیاد داشت، همه رو عروس کرد ( ی ...

پیشنهاد
٠

کنایه است از اسباب نابودی خود را فراهم کردن، انجام کاری احمقانه که به خود شخص آسیب جدّی برساند یا باعث سقوط وی شود.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قمپزو: لافزن، گزافه گو، رجز خوان، متظاهر، چاخان، خودستا

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دک و پُز یک اصطلاح عامیانه است که برای توصیف ظاهر و قیافه فرد به کار می رود و معمولاً با تحقیر یا تمسخر همراه است. و معمولاً برای کسانی استفاده می شو ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

عدالت کور به معنای اجرای عدالت بدون تعصّب و بدون در نظر گرفتن عوامل جانبی و موقیعیّت های اجتماعی و. . . کاملاً بی طرفانه است. justice is blind : عدا ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

اصطلاحی است که در بعضی گویش ها استفاده می شود، به معنی زیر و رو کردن جایی و هم کنایه از کثرت آمد و شد در جایی است: آن جا را که دیگر خاک چال کردند ( آ ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
١

خاک جایی را خوردن: در جایی از ابتدای تأسیس بودن و در آن جا زحمت زیاد کشیدن ( ( من خاک این جا رو خوردم، حالا به این راحتی برم؟ یعنی خیلی زحمت و سختی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

زردمبو: زردنبو ضعیف و زار و زردچهره

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٥

کَل انداختن: رو کم کردن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

با سلام امروزه شلنگ تخته انداختن استعاره ای شده است برای بالا و پایین رفتن بی هدف، رقصیدن نامنظّم و درگیر شدن در حرکات غیر متعارف. این عبارت به کاره ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٦

با سلام معنی دیگر شابلون: نوعی آلو آلو شابلون بومی آسیا و اروپا است که در قرن ۱۹ برای اوّلین بار گونه های مختلف آن به آمریکای شمالی صادر شد. در زمان ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٥

با سلام تَهم: بی همتا در بزرگی و قامت و شجاعت، دلاور بی همتا انواع پسوند ( ( ک ) ) : ۱ - نشانه ی تصغیر مثل زاغه ۲ - نشانه ی ترحّم و دلسوزی مثل طفلک ۳ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

با سلام باهوده: به درستی، مفید، سودمند هوده: حق، درستی، بهره، فایده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

با سلام و احترام به جز معنی تقلید کننده، با تلفظّ مِقلَد ( به کسر میم و فتح لام ) به معنی کلید، مِفتَح، مِقلاد، جمع آن: مَقالد، مَقالید در قرآن کریم ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

با سلام و احترام بعضی به گمان اینکه کلمه طوفان اصلاً فارسی است آن را به صورت توفان می نویسند و حتی بعضی از فُضلا توصیه کرده اند که صورت اخیر به کار ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

قطره طلا: از انواع آلوی زرد است که رنگ طلایی مایل به نارنجی دارد. گوشته ی آن بسیار آبدار است و طعم ترش و شیرین مطبوعی دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

سلام کلمه �سُعَداء� ( به معنی سعادتمندان، افراد خوشبخت ) جمع مکسّر �سعید� و مخالف کلمه �أشقیاء� ( به معنی بدبختان، افراد بدبخت ) است. سُعَداء بر وزن ...

٢