ترجمههای Abbas akbari (١٧)
چه خوش شانسه ( شانس آورده ) ، بهانه اش ( عذرش ) بی عیبه ( موجهِ - محکمه )
اگه اینجوری پاهای خودتو ( کفش های خودتو ) روی زمین بکشی ، پاشنه های کفشتو خراب ( ساییده ) می کنی .
سابقاً ( قبلا ) آنها مبالغ زیادی را به صلیب سرخ اهدا می کردند.
او پیش تر ( قبل تر ) در عقب تاکسی نشسته بود.
مهمونی بدتر از حد انتظار بود - مهمونی خیلی ( بیش از حد ) مایوس کننده ( بی مزه ) بود.
وقت رو تلف نکن ( فس فس نکن - طفره نرو - تاخیر نکن - . . . ) ما باید حرکت کنیم.
در ( خوردن ) وعده غذایی خود وقت تلف نکن ( فس فس نکن - نلاس ) ، ما نمی خواهیم قطار مونو از دست بدیم.
در طول راه ( مسیر ) وقت تلف نکنید، وقت زیادی نداریم.
اگر امشب برای انجام دادن کاری ( چیزی ) گیر کردی ( دچار مشکل شدی ) به ما بگو ( با ما در میون بذار )
خندیدن به ( مسخره کردن ) پند های خوب ( سودمند ) و ملامت های مشفقانه ( حاکی از لطف ) نشانه ی انحراف اخلاقی ( شرارت ) است.
حتی یک دقیقه تاخیر توبیخ ( سرزنش ) سخت و شدیدی را به دنبال خواهد داشت.
شاید ( ممکنه ) یا شایدم نه ، آن دختر علاقه اش رو به مد ( فشن ) از دست بده .
پرستاران به زودی به دیدن درد و رنج خو می گیرند ( عادت می کنند ) .
روباه با دم نرم و فرچه مانند خودش شناخته شده ست . یا ( روباه به دم نرم و فرچه مانند خودش مشهوره )
دلم می خواهد ( مایلم ) جانورشناسی را دوباره بخونم ( مرور کنم )
شرمنده، وقتی نوبت به بالا رفتن از نردبان میرسه من یکم ترسو ام ( بی عرضم )